
سید حسن نجات
دارای۱۷ گواهینامه و مدرک مربیگری فوتبال .
نویسنده کتاب تئوری و تاکتیک.
نویسنده کتاب تکنیک و مهارت ها.
جوانترین سرمربی فوتبال در ایران سال 87 .
قهرمانی با داماش .
قهرمانی با شهرداری پردیس .
قهرمانی با آریا لواسان .
قهرمانی با همای شرق .
نایب قهرمانی با رزکان کرج.
سوابق :
داماش(لیگ برتر تهران) .
تهران مبدل(لیگ ۳ کشور) .
آریا لواسان(لیگ برتر تهران) .
دانشگاه علمی کاربردی (فوتبال و فوتسال).
همای شرق (حوزه تهران)
دارائی (لیگ برتر تهران).
تخت جمشید(لیگ برتر البرز) .
رزکان کرج(لیگ ۳ کشور) .
سچکین اسپورت(لیگ اماتور آنکارا) .
شهرداری پردیس(لیگ برتر توابع ) .
شهروند نور (لیگ برتر نوجوانان کشور).
ام ت فا اشتوتکارت (آکادمی).
آنالیزور دکتر احمد طوسی نفت آبادان
آیدی اینستگرام =@hasannejat
توقف تراکتور در یک قدمی صدر
بیست و نهمین هفته از مسابقات فوتبال لیگ برتر باشگاههای کشور با توقف تراکتورسازی تبریز مقابل فجرسپاسی شیراز و پیروزی تیمهای سایپای البرز و راه آهن شهرری آغاز شد.
هفته بیست و نهم مسابقات فوتبال لیگ برتر باشگاههای کشور از ساعت 17 امروز جمعه با برگزاری سه دیدار آغاز شد. در پایان این دیدارها نتایج زیر رقم خورد:

* تراکتورسازی تبریز صفر - فجرسپاسی شیراز صفر
* راه آهن شهرری 2 - مس کرمان صفر
گلها: مجتبی شیری (70) و حسین حجازی پور (72)
اخراج: حسین کاظمی (76 - راه آهن) و احمد حسنزاده (59 - مس کرمان) و عادل کلاه کج (76 - مس کرمان)
* فولادخوزستان یک - سایپای البرز 2
گلها: کاوه رضایی (81) برای فولاد و جلال کاملی مفرد (52- گل به خودی) و علی زینالی (60) برای سایپا
- هفته بیست و نهم مسابقات فوتبال لیگ برتر باشگاههای کشور طبق برنامه زیر پیگیری خواهد شد:
شنبه - 19/1/1391
* شاهین بوشهر - نفت تهران، ساعت 17، ورزشگاه شهید بهشتی بوشهر
* ملوان بندرانزلی - سپاهان اصفهان، ساعت 17، ورزشگاه تختی بندرانزلی
* صبای قم - نفت آبادان، ساعت 17، ورزشگاه یادگار امام (ره) قم
یکشنبه - 20/1/1391
* ذوب آهن اصفهان - شهرداری تبریز، ساعت 15:30، ورزشگاه فولادشهر اصفهان
* مس سرچشمه - استقلال، ساعت 16:30، ورزشگاه شهید باهنر کرمان
* پرسپولیس - داماش گیلان، ساعت 19، ورزشگاه آزادی تهران
جدول رده بندی لیگ برتر:
1- سپاهان اصفهان 55 امتیاز (یک بازی کمتر)
2- تراکتورسازی تبریز 53 امتیاز
3- استقلال تهران 52 امتیاز (یک بازی کمتر)
-------------------------------------------------------------
7- فولاد خوزستان 39 امتیاز
8- پرسپولیس تهران 38 امتیاز (یک بازی کمتر)
9- سایپای البرز 37 امتیاز
------------------------------------------------------------
11- فجرسپاسی شیراز 35 امتیاز
-----------------------------------------------------------
14- راه آهن شهرری 32 امتیاز - تفاضل گل 3-
15- مس کرمان 32 امتیاز - تفاضل گل 10-
16- شاهین بوشهر 28 امتیاز (یک بازی کمتر)
17- شهرداری تبریز 27 امتیاز (یک بازی کمتر)
18- مس سرچشمه 19 امتیاز (یک بازی کمتر)
موضوعات مرتبط: حواشی
معروف ترین اظهار نظرهای سال90
یک سال پر حاشیه دیگر در فوتبال ایران گذشت و هیاهوی فراوانی در این عرصه به پا شد. حوادث زیادی در این بازه زمانی به وقوع پیوست که شاید خیلی از شیفتگان فوتبال در دورترین زوایای ذهن شان هم نمی توانستند بسیاری از آنها را پیش بینی کنند به هر حال خیلی از این اتفاقات عجیب و غریب، از خودشان یادگار های جالبی به جا گذاشتند و باعث افزوده شدن
جملات و لغات جدید به ورزش و فوتبال ایران شد.

در زیر نگاهی می اندازیم به جملات به یاد ماندنی چهره های ورزشی در سالی که گذشت:
محمد مایلی کهن: این آقا برای هر کسی دایی باشد، برای ما «خاله» است!
حسین هدایتی: کسر این 12 امتیاز، هدیه دوست و بچه محلی خوبم آقای پروین بود!
فتح الله زاده: مربی خوب با این تیم دو جام می گیرد؛ مظلومی یک جام را باید بگیرد!
علی دایی: اگر نتوانم در مملکتم حرفم را بزنم، از اینجا می روم.
خداداد عزیزی: پرسپولیس با جذب دنیزلی، پول هایش را دور می ریزد.
قلعه نویی: لابد باید به ایمون زاید می گفتم تو را به خدا به استقلال گل نزن.
مصطفی دنیزلی: پیروزی در داریی 74، مخلوطی از معجزه و واقعیت بود.
پرویز مظلومی: من ژنرال داربی ها هستم.
حمید استیلی: می نویسم و امضا می کنم که داربی را می برم.
علی دایی در طعنه به کاشانی: مهرماه شده، معلم ها بفرمایند سر کلاس.
کارلوس کسی روش: آنهایی که صبر ندارند، بروند بازار صبر بخرند.
روبانیان: آقایان پشت پرده برای جام حذفی با هم بسته بودند.
فتح الله زاده: آقای روبانیان! می خواهید اسم بازیکن دوپینگی پرسپولیس را بگویم؟
محمود یاوری: بازیکن استیل آذین می رفت تخلیه می کرد، می آمد به بدنساز تیم می گفت مرا بساز!
فیروز کریمی: با این وضعیت زمین هایمان، AFC به جای پلی آف، ما را می فرستد دور لحاف!
میروسلا و بلاژویج: مهرداد پولادی جنایتکار ورزشی است!

علی کریمی خطاب به معمارزاده: بیا، پیراهن فونیکه سی را ببر و یادگاری نگه دار!
حبیب کاشانی: مگر لیدر پرسپولیس «مجید دلبندم» بوده که از فاصله دور به صورت دائی مشت بزند؟
اصغر شرفی: بازیکنان جدید مس سرچشمه را دلال ها به ما انداختند!
دبیر کمیته آموزش فدراسیون فوتبال: از نظر ما وقت بازنشستگی فرگوسن رسیده و او باید از منچستر برود!
امیر آبادی: عادل اشک مادر مرا درآورد، دوست دارم گریه مادرش را ببینم!
محمد روبانیان: نصرتی و شیث دو بازیکن ارزشمند ما بودند که یکی در دفاع و دیگری در خط هافیک و حمله به پرسپولیس کمک می کردند؟
مهدی رحمتی: با این وضعیت فشردگی مسابقات، باید از پسرخاله ها و پسرعموهایمان بخواهیم بیایند برایمان بازی کنند.
علی کریمی: اگر چیزهایی را که در مورد عزیز محمدی می دانم بگویم، او باید از فوتبال برود.
علی کفاشیان: در راهپیمایی مردم به من می گفتند: «بخند دیگر، چرا نمی خندی؟»
آتیلا حجازی قبل از داربی 74: پرسپولیس با دنیزلی افت کرده و بدتر شده!
محمد نصرتی: ماجرای من و شیث، پرونده اختلاس را به حاشیه برد.
بهزاد غلامپور: خاک بر سر فوتبالی که تارتار سرمربی آن است.
علی فتح الله زاده: عادل جان! موهایت را «فرمژه» کردی؟
ناصر حجازی: من آن گلبرگ مغرورم که می میرد ز بی آبی، ولی با خفت و خواری پی شبنم نمی گردد.
موضوعات مرتبط: حواشی
سید حسن نجات
کیروش:صعود میکنیم
کارلوس کروش می گوید تیم ملی صعود می کند، البته به شرطی که ما پیروز ماراتن آماده سازی تیم ملی باشیم.

سرمربی تیم ملی که در 48 ساعت ، نزدیک به 24 ساعت روی هوا بود تا به مالزی بیاید و برگردد و در مراسم قرعه کشی جام جهانی حاضر باشد ، در ساعات حضورش در کوالالامپور میزبان خبرنگاران اعزامی خبرورزشی بود و کیلومترها دورتر از ایران به سئوال هایی جواب داد که در تهران کمتر از آنها حرف می زند. کروش که تیمش در گروهی تقریبا سخت قرار گرفته اصلا برایش مهم نیست که چه بازی های سختی در پیش دارد . او بیش از کره و ازبکستان از این می ترسد که روزها بگذرند و زود دیر شود. او از برنامه هایش برای صعود می گوید و البته خیلی کوتاه بعضی از نیازهایش را شرح می دهد. کمی تعجب می کند وقتی می شنود کسانی هستند که خرده می گیرند چرا ایرانی های ساکن اروپا می خواهد دعوت کند و خلاصه از این می گوید که وظیفه دارد ایران را به جام جهانی برساند.
گروه مان تقریبا سخت شد!
فرقی نداشت . قبل از قرعه کشی هم که گفتم ، اگر گروه ساده می خواهی باید منتظر شوی تا در گروه مالدیو و سنگاپور باشیم. فرق زیادی بین کره ازبکستان ، استرالیا یا ژاپن نیست. همه تیم ها سخت هستند. حتی همین لبنان و قطر که الان خیلی درباره شان حرف نمی زنی. البته نمی دانم شاید دوست نداشتم با قطر در یک گروه باشم و انتظار تیم های جدیدی را می کشیدم. نمی دانم چرا مسئولان فیفا ، آسیا را به این شکل قرعه کشی کردند. مثلا اینکه چرا ژاپن شد تیم آخر گروه 2 و چرا ما و قطر که قبلا بازی کرده بودیم در یک گروه قرار گرفتیم . اما به هر حال این برنامه ای است که دادند و فرقی ندارد ما باید تلاش کنیم برای رسیدن به گام بعدی.
از قرعه کشی هم که گفتم ، اگر گروه ساده می خواهی باید منتظر شوی تا در گروه مالدیو و سنگاپور باشیم. فرق زیادی بین کره ازبکستان ، استرالیا یا ژاپن نیست. همه تیم ها سخت هستند. حتی همین لبنان و قطر که الان خیلی درباره شان حرف نمیزنی
ولی حتی استرالیا ترجیح می دادید.
الان قرعه کشی مشخص شده. همه باید به این فکر کنیم که چطور باید به جام جهانی برسیم. از همین حالا کمتر از 90 روز باقی مانده. باید ببینیم چطور قرار است تیم ملی را آماده کنیم. واقعا وقت کم داریم. کی قرار است تیم ملی تشکیل شود؟ چه تدارکی می بینیم و چه می کنیم. من الان داشتم با مدیر تیم ژاپن ، کره ، سرمربی عراق و ازبکستان و حتی مربیان لبنان و بحرین حرف می زدم. جالب است اما همه این ها اردوهای متوالی و برنامه تمرینی فشرده برای تیم ملی شان دارند. اما ما قرار است چه کار کنیم؟
یعنی باید لیگ را تعطیل کنیم؟
این هم شاید یک راهکار باشد که تو داری می گویی اما من برنامه ای دارم که اول باید درباره اش با رئیس فدراسیون حرف بزنم.
برنامه جدید؟ یعنی متفاوت از چیزهایی که قبل از این داشتی؟
بله ، من کلی روی برنامه جدید زمان گذاشتم و فکر می کنم اگر قرار است صعود کنیم باید این برنامه را داشته باشیم. به تهران که آمدم ، برنامه را با کفاشیان مطرح می کنم و اگر موافقت شد حتما آن را برای همه شرح می دهم.

و فکر می کنید شانس صعود داریم؟
قطعا. ما شانس خیلی بالایی برای رسیدن به جام حهانی داریم. راه مان سخت است. 6 بازی سخت در یک سال داریم که در نهایت مشخص می کند که رفتیم به جام جهانی یا اینکه حذف شدیم. همه تیم ها دارند کار می کنند. تلاش شان کم هم نیست چون همه آنها می خواهند یکی از 4 تیمی باشند که به برزیل می رسند. وظیفه من این است که تیم را ببرم جام جهانی اصلا روزی که ایران را انتخاب کردم دلیلش این بود که مسیر فدراسیون شما به سمت رفتن به برزیل بود. درست جایی که می خواستم بروم و برای همین هم بود که کشور ایران را انتخاب کردم پس برای رسیدن به برزیل کم نمی گذارم. تا پایان تلاشم را می کنم.
اما برای صعود حتما ابزاری نیاز است. هم از سوی مردم و هم فدراسیون.
قطعا . گفتم که من وظیفه دارم خواسته هایم را خیلی روشن به فدراسیون بگویم . یک بار آنها را به رئیس می گویم ، بار دوم هم می گویم اما اگر نشد برای بار سوم حتما آنها را به مردم می گویم. بارها گفتم بار 70 میلیون نفر الان روی دوشم سنگینی می کند پس نمی توانم بنشینم و کاری نکنم. نمی شود نشست و امیدوار بود که برمان دارند و بگذارند در جام جهانی. مثلا درباره تماشاگران. وقتی تیمی به ایران می آید باید زیر فشار 90 هزار جمعیت بازی کند. می دانی چنین جوی چه فشاری را به این تیم ها وارد می کند؟ این یک امتیاز بزرگ است برای ما. ما باید کار کنیم اگر قرار است صعوده باشیم.
کار؟
بله کار. وقتی می گویم کار ، هیچ حسی در وجود افراد ایجاد نمی شود اما من از یک کار سخت حرف می زنم. از کاری که تمام وقت باشد. باید باهوش باشیم و سریع. باید از باقی تیم ها جلو بیفتیم. من از مردم و مسئولان می خواهم بنشینیم دور هم و اهداف و آرزوهای مان را دوباره مرور کنیم و به یک راه حل برسیم. راه حلی که ما را به برزیل می رساند. برسیم به بهترین راهکار. اینکه چطور بهترین حمایت را از تیم ملی داشته باشیم. من وقتی خوبم که بدانم کاملا آماده هستیم برای بازی با ازبکستان در تاشکند و بعد بازی با قطر در تهران. باور کن که این بازی ها بازی های ساده ای نیستند.
واقعا چقدر زمان می خواهی تا بگویی می توانی تیمت را برای صعود بسازی.
من وقتی می توانم جواب این سئوالت را بدهم که بدانم همه چیز در دستم است. برای همین می گویم لازم است اول با رئیس فدراسیون حرف بزنم.
خیلی ها می گویند مشکل اصلی کروش این است که پرواز اختصاصی برای تیم ملی می خواهد.
بله. ما برای بعضی از بازی ها ما پرواز چارتر می خواهیم. الان وقتی نیست که بگویم ما چه می خواهیم الان وقتی است که باید بهترین راهکار را انتخاب کنیم. ما باید جدول را ببینیم و بدانیم چه چیزی را می شود انجام داد. بله برای بعضی از بازی شاید لازم باشد که ما از پرواز اختصاصی استفاده کنیم تا با بیشترین آمادگی به زمین بازی برویم.

و این برنامه را چه زمانی با رئیس می بندید؟
من 14 مارچ در تهران هستم. می خواهم قبل از تعطیلات عید آنجا باشم. چون می دانم که با رسیدن به عید ، 3 هفته همه جا تعطیل است اما می دانی که فوتبال هیچ وقت تعطیل نیست و اگر نرسم تقریبا وقت زیادی را از دست دادم.
با ماندن کفاشیان ، کار شما هم ساده تر شد!
بعد از انتخابات با او حرف زدم و گفت که رای آورده و ماندگار شده.
می گفتند با ناراحتی رفتید و حتی شایعه کرده بودند که با هم قهر هستید؟
این دروغ محض است. نه من این حرف را زدم و نه هیچ یک از نزدیکانم.
پس حسابی با هم دوست هستید؟
دو مسئله جدا از هم داریم. یکی دوستی خارج از کارمان است و دیگری بحث کاری. وقت کار با هم شوخی نداریم و برای رسیدن به بهترین راه حل با هم حسابی بحث می کنیم اما در بحث رفاقت برای هم کم نمی گذاریم.
باز هم یک سئوال کلی. فکر می کنی مشکلات حل می شود. نگاه حرفه ای در مجموعه خواهی داشت.
من می گویم ما نیاز به فکر فوتبالی دارم. بگذار برایت یک مثال بزنم. من پول می گیرم که برویم به جام جهانی و در ازای آن نیاز به کسانی داریم که فوتبال را بفهمند. کسی که فوتبالی فکر کند. وقتی می گویم کفش فوتبال ، برایم کفش بسکتبال ، والیبال یا راگبی نیاورد. وقتی گفتم توپ برایم توپ راگبی یا طالبی نیاورد.
و چنین افرادی را در مجموعه داریم؟
فکر می کنم داریم. ما باید یک گروه کامل باشیم و همه به موفقیت فکر کنیم.
اما مثلا همین الان سرمربی تیم ملی ، مترجم ندارد.
بله این یکی از نکاتی هست که باید در جلسه ام با رئیس درباره اش حرف بزنیم. این خیلی سخت و ضروری است که من بتوانم با بقیه ارتباط کلامی داشته باشم. یاد گرفتن فارسی برایم کمی سخت است . اینکه خیلی زود بتوانم فارسی حرف بزنم و نیاز به یک مترجم دارم تا با دیگران ارتباط داشته باشم. امید در کادرفنی کارهای زیاد دیگری دارد و نمی تواند وقتش را برای ترجمه حرف های من بگذارد.
من دارم همه حالات ممکن را بررسی می کنم و بازیکنان مختلف را زیر نظر دارم. هر بازیکن خوبی چه در تهران باشد ، چه تبریز و چه هر جایی از دنیا که بتواند در تیم ملی به درد ما بخورد ، من در برنامه هایم به او فکر می کنم
بحث داغ دیگر درباره شما سفرتان به اروپا بود برای تماشای بازیکنان دورگه. بازی رضا قوچانی نژاد را هم دیدید.
بله. من به بلژیک رفتم و بازی او را در تیم سنت تروئیدن دیدم. از نیمه دوم به زمین آمد . بازیکن خوبی است. چند وقتی هست که بازی هایش را پیگیری می کنم.
و فکر می کنید به درد تیم ملی می خورد؟
چرا که نه یک بازیکن جوان ایرانی که تجربه بازی بین المللی دارد. فکر می کنم به درد تیم ملی می خورد.
و امکان دعوت از بازیکنان ایرانی دیگر هم هست؟
من دارم همه حالات ممکن را بررسی می کنم و بازیکنان مختلف را زیر نظر دارم. هر بازیکن خوبی چه در تهران باشد ، چه تبریز و چه هر جایی از دنیا که بتواند در تیم ملی به درد ما بخورد ، من در برنامه هایم به او فکر می کنم.
اما زیاد شدن این بازیکنان ممکن است باعث شود عده ای به شما انتقاد کنند؟
اصلا مهم نیست. فوتبال ورزش دیدگاه های مختلف است. هر کس می تواند نظرش را بدهد . مهم این است که ما در پایان ، بهترین تصمیم را گرفته باشیم. تازه چه فرقی دارد که بازیکن ایرانی کجا زندگی کند. مگر تیم ملی برای همه ایرانی ها نیست؟
مثلا اینکه حتی در آلمان هم به تیم ملی این کشور ایراد می گیرند؟
الان تیم ملی آلمان چه ایرادی دارد؟ یکی از بهترین تیم های دنیاست که زیباترین بازی ها را انجام می دهد. تازه فرق بازیکنانی که ما دعوت می کنیم این است که همه ایرانی هستند و فقط خارج از ایران بازی می کنند. این که یک فرصت گرانبهاست برای تیم ملی. من فکر می کنم باید همه دست به دست هم بدهیم و از بهترین راهکارها برای تیم ملی استفاده کنیم.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
فدراسیون فوتبال سر پیچ انتخاب رئیس
کاندیداتوری شش نفر برای ریاست فدراسیون فوتبال، خروجی مهلت ده روزه اهالی فوتبال برای ثبت نام در انتخابات بود.

علی کفاشیان، مهدی تاج، عزیزاله محمدی، جمشید تقیزاده، یونس قربانی و البته حسین علی قریب شش نفری هستند که خودشان را برای حضور در راس فدراسیون فوتبال نامزد کردهاند؛ ترکیبی که شگفتی اهالی فوتبال را به همراه داشته است. این شگفتی بیش از اینکه به خاطر بازگشت قریب به فوتبال باشد به خاطر ائتلاف کفاشیان، تاج و عزیز محمدی است.
به گزارش گروه ورزشی تبیان،کسانی که تا پیش از این اختلافات ریشهداری با هم داشتند.اما با این حال یک اتفاق باعث شده کفاشیان، تاج و محمدی با هم متحد شوند تا جلوی ورود گزینه مورد حمایت وزرات ورزش و جوانان را به فدراسیون فوتبال بگیرند.
حسین قریب را استقلالیها به خوبی میشناسند. همان بود که در زمان مدیریتش قهرمانی را برای آبیها به ارمغان آورد اما بیش از آنکه این قهرمانی در زمان مدیریت قریب در ذهن تماشاگران استقلال باقی مانده باشد، فاجعهای است که در مدت حضور قریب در هیات مدیره استقلال اتفاق افتاد و آن حذف آبیهای ایران از لیگ قهرمانان آسیا بدون انجام حتی یک بازی بود!
عدم ارسال فهرست بازیکنان استقلال به AFC باعث شد تا استقلال در زمان مدیریت مقداد نجف نژاد و در حضور افرادی مانند ایروانی و قریب از شرکت در لیگ قهرمانان آسیا محروم شود و همین مساله باعث شد تا به پیشنهاد قریب تمامی اعضای هیات مدیره استقلال استعفا بدهند. در کارنامه قریب میتوان به صدور امیر قلعهنویی از استقلال به تیم ملی هم اشاره کرد که شاید یکی از انتخابهای عجیب فوتبال ایران در آن زمان بود و گذشت زمان نشان داد که برای قلعهنویی زود بود که روی نیمکت تیم ملی بنشیند. به هر حال قریب پس از آنکه چند وقت پیش به دفتر محمد عباسی وزیر ورزش و جوانان دعوت شد فهمید که باید با وجود بی رغبتی همیشگیاش برای بازگشت به فوتبال دوباره به ورزش برگردد اما در پایان جلسه اول فکر نمیکرد که گزینه وزرات ورزش برای ریاست در فدراسیون فوتبال است. با این حال قریب در جلسه دوم که دو روز پیش برگزار شد تازه فهمید که باید خودش را برای ریاست در مهمترین فدراسیون کشور آماده کند. قریب ابتدا فکر میکرد که گزینه حضور در هیات رییسه فدراسیون است اما وقتی حرفهای عباسی تمام میشود، آخر کار متوجه میشود که از میان سیزده گزینه دولتی، انتخاب شده و باید هر جور شده با این مساله کنار بیاید.
تا اینجای کار قریب را باید گزینه اصلی برای ریاست فدراسیون فوتبال دانست. این اتفاق و ورود ناگهانی یک اتفاق بزرگ دیگر را به همراه داشت و آن ائتلاف افرادی بود که تا قبل آن حضورشان کنار هم بعد از اختلافات ریشهدار در فدراسیون دور از ذهن بود. اختلافی که بین کفاشیان و تاج و عزیز محمدی وجود داشت، هیچ وقت پنهان کردنی نبود اما حضور احتمالی قریب در فدراسیون فوتبال آنقدر برای این سه نفر و البته دیگر اهالی فوتبال سنگین تمام شده که تصمیم گرفتهاند با هم ائتلاف تشکیل بدهند. نشانه این ائتلاف هم حضور همزمان کفاشیان، تاج و عزیز محمدی در بخش ریاست انتخابات فدراسیون فوتبال است. هر چند حضور کفاشیان و تاج در بخش ریاست انتخابات فدراسیون فوتبال قابل پیشبینی بود و کسی از این حضور شگفتزده نشد اما ثبتنام ناگهانی عزیز محمدی به خودی خود نشان دهنده این اتحاد است.
استدلال این سه نفر این است که اگر به هر دلایلی کفاشیان با فشارهای وزارت ورزش مجبور به انصراف از حضور در انتخابات شد و تاج هم به خاطر حرفهایش در چند روز گذشته مجبور به کنارهگیری شود، عزیز محمدی به نمایندگی از مسوولان فعلی فدراسیون فوتبال در انتخابات بماند و با قریب رقابت کند.
این گمانهزنی رسانهای البته با اظهار نظر عزیز محمدی تا حدود زیادی ثابت میشود، آنجا که میگوید: بنده بنابر دلایل مختلفی در نهایت به این جمعبندی رسیدم كه در انتخابات ریاست فدراسیون شركت كنم. با توجه به اینكه سازمان لیگ برتر در این چهارساله اقدامات خوبی در زمینههای استانداردسازی و حرفهایسازی باشگاهها، برنامههای آتی تیم ملی و هماهنگی برنامهای با كارلوس كیروش و فوتبال پایه انجام داده، تصمیم گرفتم با توجه اصرار دوستان، در صحنه حضور پیدا كنم. ضمن اینکه من در انتخابات به نفع هیچ كسی كنار نمیكشم و تا آخرین لحظه در انتخابات میمانم. از میان كفاشیان و تاج فكر میكنم، تاج تا روز انتخابات كنار بكشد. طبق اساسنامه مجمع انتخابات میتواند حتی با وجود 7 كاندیدای ریاست هم برگزار شود و هیچ محدودیت قانونی از این بابت وجود ندارد.
هر چند باید شاهد رقابتی جالب بین مسوولان فعلی فدراسیون و گزینه دولتی برای تصدی پست ریاست فدراسیون بود اما در بخش هیات رییسه رقابت حساستری به وجود خواهد آمد؛ جایی که افراد شناخته شدهای مانند محمد رویانیان، علی فتحالهزاده، حسین عسگری، عبدالرحمن شاه حسینی و ... حضور دارند. انتخابات پانزدهم اسفند فدراسیون فوتبال چالش بزرگی برای خانواده فوتبال خواهد بود که نشان بدهند در این چهار سال که فوتبال با اساسنامه جدیدی اداره میشود، توانستهاند دموکراتیک بودن را بیاموزند یا خیر.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
تیم ملی ایران یک پله صعود کرد

تیم ملی فوتبال ایران با صعود یک پلهای در رده بندی فیفا به رتبه چهلوچهارم جهان رسید.
تیم ملی فوتبال ایران در ماه ژانویه با کسب ۶۲۳ امتیاز با یک پله صعود به رده ۴۴ بهترین تیمهای جهان رسید.
تیم
ملی ایران پس از ژاپن(نوزدهم- ۸۶۹ امتیاز)، استرالیا(بیست و یکم، ۸۶۶
امتیاز) و کرهجنوبی (سیام، ۷۵۲ امتیاز) در رتبه چهارم آسیا جای گرفت.
در این رده بندی اسپانیا با ۱۵۶۴ امتیاز بهترین تیم جهان در ماه ژانویه انتخاب شد.
هلند با ۱۳۵۶ امتیاز در رده دوم قرار گرفت و رده سوم با ۱۳۴۵ امتیاز از آن آلمان شد.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
جنگ گلادیاتورها در ال کلاسیکو
تیمهای رئال مادرید و بارسلونا در نخستین الكلاسیكو 2012 چهارشنبه شب در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو در دور رفت مرحله یك چهارم نهایی جام حذفی اسپانیا به مصاف هم میروند.

دو باشگاه رئال مادرید و بارسلونا هر كدام نماد یك منطقه از اسپانیا هستند و از آغاز پیدایش فوتبال در اسپانیا اختلاف و دشمنی میان آنها آغاز شد. بسیاری معتقدند كه جدال دو تیم فراتر از یك بازی فوتبال است، به طوری كه تنش سیاسی و فرهنگی بین كاتالونیاییها و "كاستایی"هاست، تنشی كه یكی از نویسندگان صاحب نام اسپانیایی از آن به عنوان «آیینه تمام نمای جنگهای قومی و قبیلهای» در اسپانیا یاد میكند.
در دوران دیكتاتوری فرانكو بر تمام نمادها و نشانههای فرهنگی و قومیتی مهر بطلان زده شده و دستور داده شد كه سخن گفتن به جز زبان اسپانیایی ممنوع شود، این اقدام فرانكو اعتراض اقلیتها و اقوام ساكن در مناطق مختلف اسپانیا را به دنبال داشت. در آن هنگام بود كه باشگاه بارسلونا كه در منطقه كاتالونیا بود به عنوان نماد اعتراض معرفی شد.
بارسلونا برای كاتالونیاییها بیش از یك باشگاه بود، مانوئل واسكز نویسنده و روزنامهنگار صاحب نام اسپانیایی میگوید كه بهترین راهی كه كاتالونیاییها ابراز وجود میكردند و مخالفت خود را با حكومت فرانكو اعلام میكردند، این بود كه به جمع هواداران باشگاه بارسلونا بپیوند. این برای آنها بهتر از پیوستن به گروههای زیر زمینی و مخالف دولت بود. در مقابل به رئال مادرید به عنوان نماد و آیینه تمام نمای دولت تمامیت خواه و فاشیست فرانكو نگاه میشد و به تیم پادشاهی شهرت یافته بود. همین مساله باعث شد تا رویاروییهای دو تیم به نوعی رنگ و بوی سیاسی به خود گیرد و فراتر از یك بازی فوتبال باشد.
بارسلونا برای كاتالونیاییها بیش از یك باشگاه بود، مانوئل واسكز نویسنده و روزنامهنگار صاحب نام اسپانیایی میگوید كه بهترین راهی كه كاتالونیاییها ابراز وجود میكردند و مخالفت خود را با حكومت فرانكو اعلام میكردند، این بود كه به جمع هواداران باشگاه بارسلونا بپیوند
ال كلاسیكو نه تنها در اسپانیا، بلكه در سراسر جهان توجهها را به خود جالب كرد تا جایی كه در سال 2002 در بازیای كه بین دو تیم انجام شد روزنامههای اسپانیایی تعداد بینندگان آن را 500 میلیون نفر اعلام كردند و لقب بازی قرن را به آن دادند.
با وجود این كه بارسلونا در نخستین و آخرین بازی كه ژوزه مورینیو بر روی نیمكت رئال نشسته است، پیروز از میدان خارج شده است، اما هنوز هیچ چیزی تضمین نشده است. به ویژه این كه رئال مادرید سال گذشته در فینال جام حذفی برنده از میدان خارج شده و از این نظر برتری روانی نسبت به رقیب دارد. در سوی مقابل هم بارسلونا در دیدار رفت دو تیم در لالیگا به برتری رسیده و به دنبال تكرار پیروزی و صعود به نیمه نهایی است.
شكست رئال مادرید در بازی چهارشنبه در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو به نوعی میتواند این تیم را وارد بحران كند، چرا كه این تیم چند هفته پیش هم در چارچوب رقابتهای لالیگا مقابل بارسلونا شكست خورد. كاسیاس كاپیتان رئال مادرید بر این باور است كه الكلاسیكو هیجان و جذابیت خود را از دست داده است، چرا كه دیدارهای رودرو زیاد شده است و بازیكنان به نوعی خسته شدهاند، اما ماسكرانو هافبك آرژانتینی بارسلونا نظر دیگری دارد و معتقد است كه الكلاسیكو با توجه به بینندگان پر شماری كه در سر تاسر جهان دارد، معتبرترین داربی جهان به شمار میآید و هیچگاه حساسیت خود را از دست نمی دهد.
دو تیم رئال مادرید و بارسلونا تاكنون 29 بار در چارچوب رقابتهای جام حذفی اسپانیا به میدان رفتهاند كه در مجموع بارسلونا 14 و رئال 10 بار به پیروزی رسیدهاند و چهار بازی هم به تساوی كشیده شده است. آخرین بازی دو تیم در این رقابتها به فصل 2010 ـ 2011 بر میگردد كه در آن رئال مادرید موفق شد با تك گل دقیقه (102) كریستیانورونالدو به پیروزی برسد و تنها جام فصل خود را بالای سر ببرد.

دو تیم در مجموع بازیهای رسمی خود 216 بار مقابل هم صف آرایی كردهاند كه سهم رئال 86 و سهم بارسلونا 85 پیروزی بوده است و در 45 بازی هم به تساوی كشیده شده است.
جمعی از بهترینهای سال 2011 در این دیدار مقابل هم قرار خواهند گرفت. مسی بهترین بازیكن جهان در كنار ژاوی سومین فوتبالیست برترجهان در سال گذشته در لباس بارسلونا و كریستیانو رونالدو نزدیكترین تعقیب كنندهی مسی در تیم رئال مادرید حضور دارد. حضور بهترینها در عرصهی مربیان هم وجود دارد؛ گواردیولا عنوان برترین مربی جهان در سال 2011 را یدك میكشد و مورینیو یكی از نامزدهای كسب این عنوان روی نیمكت تیم مادریدی است. نكتهی جالبتر شاید حضور 9 بازیكن تیم منتخب فیفا در ال كلاسیكوی روز چهارشنبه باشد كه نشان میدهد تنها دو بازیكن از تیم منتخب در بارسلونا و رئال حضور ندارند. كاسیاس، راموس، آلونسو و رونالدو از رئال مادرید و پیكه، آلوز، ژاوی، اینیستا و مسی از بارسلونا در سانتیاگوبرنابئو به میدان خواهند رفت.
هواداران فوتبال در اسپانیا - فراتر از طرفداری خود - شاید نگران موضوع دیگری باشند و آن ایجاد اختلاف و حاشیه بین بازیكنان دو تیم و ضربه زدن به تیم ملی اسپانیا در آستانهی یورو 2012 است. موضوعی كه سال گذشته رخ داد و تنش میان بازیكنان و كادر فنی و مدیریتی دو باشگاه به بالاترین حد خود رسید.
مورینیو در تمام ال كلاسیكوهای خود - غیر از فینال جام حذفی - دستها را به نشانهی تسلیم مقابل گواردیولا بالا برده. باید صبر كرد و دید آیا تئوریسین پرتغالی بالاخره راه شكست حریف سنتی را یاد گرفته یا خیر
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
کی روش تیرانداز شد
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در دیدار با مدیر ورزشگاه آزادی ضمن ابراز رضایت از نحوه نگهداری چمن این ورزشگاه گفت: زمانی که مسابقات کم اهمیتتری برگزار میشود، مجموعه باید از فدراسیون بخواهد تا این بازیها در زمین دیگری انجام شود.

در این نشست کیروش قانون چهار روز یک مسابقه در زمین شماره یک ورزشگاه که برای ریکاوری زمین و به پیشنهاد درویشی مطرح شد را منطقی دانست و افزود: مهندسان چمن ورزشگاه میتوانند به مربی دروازهبانها تذکر دهند که درون دروازه با دروازهبانان تمرین نکنند و تمرینات پیش از مسابقه تیمهای خارجی نباید بیش از یک ساعت طول بکشد.
وی ضمن تقدیر و تشکر از زحماتی که برای نگهداری چمن استادیوم 100 هزارنفری به عمل میآید، تصریح کرد: در باشگاه منچستریونایتد انگلیس و کشور آفریقای جنوبی، قوانین خاصی برای استفاده از زمین چمن منظور شده است که فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ ایران هم باید در خصوص این قوانین، مطالعه کنند.
سرمربی تیم ملی ادامه داد: آنها باید ترتیبی اتخاذ کنند تا به تنها چمن استاندارد ایران، آسیبی وارد نشود تا همواره زمینی باکیفیت و مطلوب در خدمت تیمهای ملی فوتبال کشور، لیگ و جام باشگاهها قرار گیرد. همچنین در شرایط حساس و زمانی که مسابقات کم اهمیتتری برگزار میشود، مجموعه باید از فدراسیون بخواهد تا این بازیها در زمین دیگری انجام شود.
وی ضمن تقدیر و تشکر از زحماتی که برای نگهداری چمن استادیوم 100 هزارنفری به عمل میآید، تصریح کرد: در باشگاه منچستریونایتد انگلیس و کشور آفریقای جنوبی، قوانین خاصی برای استفاده از زمین چمن منظور شده است که فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ ایران هم باید در خصوص این قوانین، مطالعه کنند
وی با بیان اینکه تمرین تیمها حتی الامکان باید توسط مربیان در کنارههای زمین انجام شود و حتما دروازهبانها نباید درون دروازهها تمرین کنند، خاطرنشان کرد: برای تمرین تیمها باید دروازههای متحرک در استادیوم مستقر شود.
کیروش در پایان ضمن اظهار رضایت از نحوه نگهداری چمن استادیوم و تقدیر از میهمان نوازی مدیر و مسئولان ورزشگاه، از روند رو به رشد آمادهسازی تیم ملی، اظهار رضایت کرد.
در پایان این نشست، سرمربی تیم ملی ایران به همراه مدیر ورزشگاه از قسمتهای مختلف مجموعه ورزشی آزادی دیدار کرد و در سایت تراپ اسکیت، در مسابقه دو نفری شلیک به اهداف پروازی شرکت کرد.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حن نجات
فسمت دوم .......

* کاپیتان تیم خود را چگونه انتخاب می کنید ؟
کاپیتان باید نماد وو سمبل تیم باشد. وی می تواند یکی از رهبران واقعی تیم باشد. طبیعتا نباید بازیکنی را که با بازیکنان ، باشگاه و جو تیم آشنائی ندارد به عنوان کاپیتان انتخاب کنید.
* ارتباط خصوصی و شخصی شما با بازیکنان چگونه بود ؟
من دوست بیرون آنها نبودم. من با بازیکنان برای شام خوردن به بیرون نمی رفتم. بیشتر دوست دارم به عنوان یک برادر بزرگتر برای آنها باشم، طوری که اگر مشکلی داشته باشند نزد من بیایند.
* چگونه انگیزه را در بازیکنانی که مجبور بودند مدت طولانی روی نیمکت بنشیند و یا مدت طولانی مصدوم بودند حفظ می کردید ؟
مشکل آنها نشستن روی نیمکت نبود. بلکه این بازیکنان پذیرفته بودند که ذخیره هستند و فقط زمانهای خاصی می توانند بازی کنند. حتی بدتر از این بازیکنانی بودند که احساس می کردند همیشه باید روی نیمکت نشسته و خودشان را در حد و اندازه مورد قبول مربی نمی دیدند. در فوتبال امروزی که هر سال 60 مسابقه برگزار می کنید شما دقیقا به دو تیم کامل نیاز دارید. بنابراین بازیکنان ثابت هم بعضی اوقات روی نیمکت قرار می گیرند.
* قبلا گفتید که تک تک بازیکنان باید تسلیم کل تیم باشند. آیا این اثر منفی روی شخصیت آنان نخواهد گذاشت؟
قبلا در مورد انضباط تاکتیکی خیلی سخت گیر بودم . ولی الان انضباط را همراه با آزادی در تیم حاکم کرده ام. به خصوص بهترین بازیکنان تیم نمی توانند در تنگناها از همه توانائی های خود استفاده کنند. اگر بازیکنی را مجبور کنم که یک مهارت را با یک روش خاص انجام دهد به جای این که با آزادی کامل بازی کند تحت اجبار قرار خواهد داشت. به طور کلی می توان گفت که هر چه زمان مربیگری شما در تیم زیادتر می شود می توانید به همان اندازه آزادی بیشتری به بازیکنان دهید.
* نظر شما در مورد انضباط خارج از زمین بازی چیست ؟
زمانی که رفتار کلی بازیکنان با داور ، هم تیمی ها و بازیکنان حریف مد نظر است خیلی سخت گیر هستم. اگر بازیکنی قوانینی را که با هم توافق کرده ایم بشکند عواقب بدی در پی خواهد داشت. وقت شناسی خیلی مهم است. بازیکنانی که وقت شناس نیستند حق دیگران را ضایع کرده و هیچ عذری برای اینکارشان وجود ندارد. همچنین به نوشیدن الکل و رفتن به میهمانی های شبانه خیلی حساس هستم.
* محیط اجتماعی خارج از تیم چگونه می تواند بر روی بازیکنان تاثیر بگذارد؟
اجرای بازیکنان در داخل زمین ارتباط تنگاتنگی با شیوه زندگی آنها در منزل دارد. اگر از نظر اجتماعی آرامش داشته باشند در شیوه بازی آنها منعکس خواهد شد. تغییر رفتار به خصوص اگر از کشور دیگر باشید خیلی سخت خواهد بود.
*یعضی ها می گویند نباید به هیچ وجه ترکیب تیم برنده دست زد نظر شما چیست ؟
من با این ایده موافق نیستم.به جای آن می گویم (( همیشه باید ترکیب تیم برنده را تغییر را داد)) اگر احساس کردید بعضی از بازیکنان نمی توانند انرِِژی ذهنی لازم را تولیید کنند می توانید آنها را از ترکیب خارج کنید. شما همیشه باید به ایجاد تغییرات فکر کنید.
* ده اصل از مهمترین اصول کاری شما کدامند ؟
* بازی تهاجمی ( جسمانی و ذهنی )
* پاسکاری سریع
* بازی رو به جلو
* دویدن بدون توپ زیاد
* بستن همه راههای نفوذ
* سازماندهی و مدیریت تیم
* مثبت فکر کردن
* از تیم حمایت کردن
* به تیم وفادار بودن
* بپذیرید که افراد مختلفند
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حن نجات

قسمت اول ....
* بازیکنان تیم خود را بر اساس چه معیاری انتخاب می کنید؟
البته شرط اول این است که باید بازیکن خوبی بوده و با سبک بازی ما همخوانی داشته باشد.همیشه دوست دارم بازیکنانی با شخصیت واقعی داشته باشم.دوست دارم تا بازیکنانی داشته باشم که رهبر و هدایت کننده باشند. مزیت بازیکنان رهبر این است که عقاید خود را آزادانه بیان می کنند. فوتبال یک ارتباط هم است . ولی باید اشاره کنم اگر چه ممکن است یک بازیکن خوب باشید ولی ممکن است رهبر خوبی نباشیدو برای این که یک تیم خوب داشته باشید نیاز به هردونوع بازیکنان رهبر و عادی دارید.
* چه موقع و چرا یک بازیکن را روی نیمکت قرار می دهید؟
همیشه سعی می کنم بازیکنان آماده تر و بهتر را انتخاب کنم. ولی بستگی به تیم حریف دارد. چه بازیکنانی برای بازی مقابل منچستر یونایتد مناسب هستند و چه بازیکنانی برای بازی مقابل رجیانا مناسب هستند ؟
* آیا شما برای تنبیه ، بازیکنان را روی نیمکت قرار می دهید؟
این کار را زمانی که مربی جوانی بودم انجام میدادم. ولی الان اینکار را نمی کنم و فقط خودم را تنبیه می کنم.من مجبورم بازیکنانی را که از نظر بدنی و ذهنی آماده نیستند به هیچ وجه در ترکیب قرار ندهم.
* چه چیزی باعث می شود که در جریان یک مسابقه تغییراتی را اعمال کنید؟
می توان زمانی که بازیکن عصبی بوده و به طریقی موثر بازی نمی کند بلافاصله وی را عوض کرد.هم از بازی و هم ظاهر یک بازیکن می توان فهمید که عصبی یا تند خو شده است. عصبی شدن بازیکنان دلایل زیادی دارد. یکی از آنها می تواند تغییر تاکتیک توسط تیم حریف باشد که بازیکن نتواند بر بازی تسلط پیدا کند.
* تا چه انداره کنترل تاکتیک برای شما امکان پذیر است ؟
ما خودمان را با ارزیابی کردن تیم حریف آماده می کنیم.ما تصمیم می گیریم که با یکی از دو سیستم 2/4/4 یا 4/5/1 بازی کنیم.
* آیا تغییر تاکتیک در جریان مسابقه امکان پذیر است ؟
از آنجائی که دادن دستورات به همه بازیکنان در جریان مسابقه سخت است ، تغییر تاکتیک کار آسانی نیست. از طرف دیگر زمانی که دستورات از چند رابط وارد شود می تواند اشتباه تفسیر شود ، همچنین بعضی از بازیکنان زمانی که در جریان مسابقه قرار می گیرند نسبت به دستورات مربی کر هستند. آنها آنقدر در جو بازی قرار می گیرند که به هیچ چیز گوش نمی دهند . در نهایت ممکن است فقط نیمی از بازیکنان تغییرات تاکتیکی را بفهمند. البته در بین دو نیمه انکار آسان تر است.
موضوعات مرتبط: حواشی
علی کریمی در جاده محبوبیت
می دود، دریبل می زند، دقیقه 94 تکل می زند،پاس گل می دهد، گل می زند،سر بازیکنان داد و فریاد می کند، وقتی تعویض می شود مثل یک مربی کنار زمین حرص و جوش می خورد ..... این ها همه خصوصیات علی کریمی است. مردی که می توان به او لقب فوتبالیست خاص را داد.
جادوگر محبوب سرخ ها که در حال حاضر موثرترین بازیکن تیمش محسوب می شود، جدا از مسایل فنی و اخلاقی، این فصل رویه ای را در پیش گرفته که نشان از انقلاب درونی وی پس از بازگشت از بوندس لیگا و شالکه دارد. این تغییرات روحی و روانی تا حدی جدی و چشمگیر است که نزدیکان و دوستان جادوگر را هم تحت تاثیر قرار داده است.
رفتار جوانمردانه کریمی بعد از تعویض و بوسیدن یک جانباز هوادار تیم در کنار نیمکت پرسپولیس به شدت هواداران پرسپولیس را سر شوق آورد. کریمی جزو معدود بازیکنان ایرانی است که در سال های اخیر با رفتارهای اجتماعی و انسان دوستانه خود محبوبیت فراوانی کسب کرده است و حتی تلاش شماره 8 برای پنهان ماندن این کارها هم اثری نداشته .... کریمی ستاره ای است که روی سکوهای استقلالی هم با احترام از او یاد می شود و بارها دیده ایم استقلالی ها چطور به تشویق جادوگر می پردازند؛ مردی که بهترین راه ورود به قلب مردم را می داند و ثابت کرده کارهایش نمایشی نیست.
کریمی که همیشه توجه خاصی به ایتام دارد، ترجیح می دهد در مورد این مسایل و برنامه خیریه اش چیزی نوشته و گفته نشود اما نکته قابل توجه جای است که جادوگر هر ماه صدها پیراهن شماره 8 قرمز رنگ را با امضای خودش به کودکان بی سرپرست و حتی تعداد زیادی از آنها را تحت سرپرستی قرار داده است.
رفتار جوانمردانه کریمی بعد از تعویض و بوسیدن یک جانباز هوادار تیم در کنار نیمکت پرسپولیس به شدت هواداران پرسپولیس را سر شوق آورد. کریمی جزو معدود بازیکنان ایرانی است که در سال های اخیر با رفتارهای اجتماعی و انسان دوستانه خود محبوبیت فراوانی کسب کرده است
جمعه در استادیوم آزادی هم اتفاق جالبی افتاد. جایی که سلطان، عقاب آسیا و چندین و چند بازیکن سابق قرمز در VIP بودند، جادوگر بیشتر از همه آنها و حتی بیشتر از همه، تیم تشویق شد. حتی وقتی پرسپولیس به گل رسید، هواداران این تیم به جای تشویق زننده گل و سرمربی تیم، به تشویق علی کریمی پرداختند تا باز هم شاهد همان اتفاق های عجیب فوتبال باشیم.
علی کریمی در حال حاضر آنقدر در دل هواداران پرسپولیس جا باز کرده بود که بردن رقابت محبوبیت در پرسپولیس دیگر برای او عادی شده و این جادوگر است که چه پرسپولیس ببازد و چه ببرد، تشویق می شود و معیار عشق هواداران به او یا باخت و پیروزی سنجیده نمی شود.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
انتقاد کريمي از هواداران پرسپوليس
کاپيتان تيم فوتبال پرسپوليس با يادآوري اينکه همين تماشاگران فصل گذشته و پس از شکست برابر صبا عليه علي دايي شعار دادند گفت: متاسفانه اين تماشاگران حالا علي دايي را چماق کردهاند و بر سر ما مي کوبند که چرا پرسپوليس در هفتههاي اول ليگ نتيجه نميگيرد.
علي کريمي کاپيتان تيم فوتبال پرسپوليس پس از شکست 2 بر يک اين تيم مقابل شهرداري تبريز با بيان اين مطلب افزود: اينکه جو ورزشگاه سنگين است و تماشاگران عليه تيم شعار مي دهند را نبايد از من بپرسيد بهتر است همين تماشاگران پاسخ بدهند که چرا جو ورزشگاه اينطور شده است.
وي در ادامه افزود: دو دستگي هواداران و نوع تشويق آنها روي عملکرد کادر فني و بازيکنان تاثير منفي مي گذارد. متاسفانه اين جو در وزشگاه وجود دارد و از دست ما کاري بر نمي آيد.
کاپيتان تيم فوتبال پرسپوليس خاطرنشان کرد: بازيکنان زحمات خود را کشيدند اما ما بازي مقابل شهرداري را باختيم و شرمنده هواداران شديم تنها کاري که مي توانيم انجام دهيم اين است که از هواداران عذرخواهي کنيم و به آنها قول دهيم که در ديدارهاي آينده جبران کنيم.
کريمي خاطرنشان کرد: با اين وضعيت که تماشاگران از دقايق ابتدايي عليه تيم شعار مي دهند روز به روز مشکلات بيشتر مي شود و بازيکنان با استرس به مراتب بيشتر وارد زمين خواهند شد.
وي تاکيد کرد: حتي شما و آن تماشاگري که روي سکوها شعار مي دهد قبول دارد که بازي در ورزشگاه آزادي در اين جو سنگين دشوار است. زماني که تماشاگر از دقيقه 45 آن هم در شرايطي که حريف طي 45 دقيقه فقط يک موقعيت گل داشته، دست به اعتراض مي زند، شما جاي ما بوديد چه مي کرديد؟ تماشاگران جاي ما بودند چه مي کردند و چه حسي به آنها دست مي داد؟ ما به بهاي يک موقعيت شهرداري که آن هم گل نشد اين همه شعار شنيديم.
کاپيتان تيم فوتبال پرسپوليس با طرح اين پرسش که "بايد چه کنيم تا اين مشکل برطرف شود؟"، گفت: اينکه بحث علي دايي را وسط مي کشند درست نيست همين تماشاگران فصل قبل در بازي مقابل صباي قم وقتي تيم باخت اين شعارهايي که امروز عليه ما دادند براي علي دايي هم استفاده کردند اما نمي دانم چرا الان دايي را تشويق مي کنند و او را چماق کرده و سر ما مي کوبند؟
کاپيتان تيم فوتبال پرسپوليس تاکيد کرد: من نمي گويم تماشاگران ناراحت نباشند. وقتي آنها تا ساعت يک بامداد در ورزشگاه حضور دارند، زحمت کشيده و از تيمشان حمايت مي کنند، حق دارند اگر ما پيروز نشديم ناراحت شوند و اعتراض کنند اما بهتر است اعتراض خود را به گونهاي ديگر نشان دهند.
وي افزود: در آرشيو شما موجود است و مي توانيد بررسي کنيد بعد از اين مسابقه تماشاگران چه شعارهايي که ندادند و مي دانم که تماشاگران ناراحت هستند و از آنها مي خواهم نام شخص خاصي را نياورند و تيم را حمايت کنند آنها بايد بپذيرند با نظر مديريت باشگاه تغييراتي در تيم ما ايجاد شده و بايد از مجموعه پرسپوليس حمايت کنند.
کريمي در پاسخ به اين پرسش که "هواداران بايد تا هفته چندم صبر کنند تا تيم درست شود؟"، گفت: من نمي توانم بگويم تا هفتم پنجم، ششم يا هفتم تيم درست مي شود که اگر نشد باز هم هواداران اعتراض کنند. تنها چيزي که مي دانم اين است که پرسپوليس با اين شرايط بيشتر به مشکل برمي خورد اگر قرار باشد با استرس داخل زمين برويم و منتظر باشيم تا از دقيقه 20 و 30 تماشاگران شعار بدهند، چرا، چون تيم حريف يک موقعيت گل داشته نمي توانيم کارمان را پيش ببريم.
کاپيتان تيم فوتبال پرسپوليس همچنين در پاسخ به اين پرسش که "آيا تيم شما بلوغ تاکتيکي خود را پيدا کرده است؟"، گفت: به هر حال ما تاکتيکي که کادر فني در نظر گرفته را در زمين پياده مي کنيم در همين بازي مقابل شهرداري به ويژه در نيمه اول مگر تيم ما بد کار کرد. ما در نيمه دوم آن هم در شرايطي که فکرش را نمي کرديم گل خورديم و موقعيتهاي زيادي را ساختيم نمي دانم ديگر چه کاري بايد انجام دهيم.
وي خاطرنشان کرد: من دوندگي آنچناني در زمين ندارم و مانند ديگر بازيکنان هستم وقتي تيم مي بازد همه مقصريم از من تا ديگر بازيکنان.
کريمي با اشاره به اينکه در تيم پرسپوليس به عنوان هافبک دفاعي بازي مي کند و از حضور در اين پست رضايت دارد، افزود: تماشاگران حق دارند اعتراض کنند اما من يک سئوال از آنها دارم. "خودتان را جاي ما بگذاريد وقتي چنين اتفاقي بيفتد و اين همه عليه شما شعار بدهد چه حسي پيدا مي کنيد؟ اگر جاي ما بوديد اين اعتراضات را مي شنويديد آيا روحيهاي براي شما مي ماند؟"
کاپيتان تيم فوتبال پرسپوليس تاکيد کرد: من نمي گويم تماشاگران ناراحت نباشند. وقتي آنها تا ساعت يک بامداد در ورزشگاه حضور دارند، زحمت کشيده و از تيمشان حمايت مي کنند، حق دارند اگر ما پيروز نشديم ناراحت شوند و اعتراض کنند اما بهتر است اعتراض خود را به گونهاي ديگر نشان دهند.
وي تاکيد کرد: راه حل اين مشکل پرسپوليس را من نمي دانم شما اگر پيدا کرديد به ما هم بگوييد!
کريمي با بيان اين جمله که "وقتي بد نتيجه مي گيريم همه مقصرند"، در خصوص رفتار خود در پايان بازي با شهرداري تبريز گفت: در فوتبال اروپا تيمها بعد از بازي هر نتيجهاي رقم بخورد بدون توجه به شرايط مسابقه سمت هواداران مي روند و به آنها اداي احترام مي کنند. من تا زماني که کاپيتان تيم پرسپوليس هستم چنين کاري را انجام مي دهم و به هواداراني که به ورزشگاه آمده و تيمشان را تشويق مي کنند اداي احترام خواهم کرد.
کاپيتان تيم فوتبال پرسپوليس افزود: متاسفانه در فوتبال ما تا به امروز اين طور نبوده اما بالاخره بايد به نوعي پاسخگوي هواداراني که تا اين وقت شب به ورزشگاه آمده و تيم خود را پشتيباني مي کنند باشيم.
وي يادآورد شد: تماشاگران هميشه به من لطف داشته و دارند و بنده را تشويق مي کنند من هرچه دارم از آنهاست. چه روز نخستي که به پرسپوليس آمدم و چه دوراني که بازيکن تيم ملي بودم هميشه تماشاگران پرسپوليس به من لطف داشتند اما تماشاگران بايد به اين نکته توجه داشته باشند که وقتي تيم مي بازد نمي توان گفت يک نفر خوب بوده و 10 نفر بد. زماني که تيم مي بازد همه باختهاند و همه مقصرند. تيم پرسپوليس به شهرداري باخت اين تيم را فقط بازيکنان تشکيل نمي دهند، بلکه کادر فني، مديريتي باشگاه و ... را تشکيل مي دهند.
کريمي همچنين تاکيد کرد: اصلا فکر نمي کنم علي دايي باعث و باني اين باشد که در ورزشگاه نام او را صدا بزنند اما بايد بگويم يکسريها هستند که مي خواهند خودشان را پيش علي دايي شيرين کنند و دست به چنين اقداماتي مي زنند و تماشاگران را تحريک مي کنند که نام سرمربي پيشين پرسپوليس را صدا بزنند.
کريمي در پاسخ به اين پرسش که "آيا راه چاره مشکل فعلي پرسپوليس بازي بدون تماشاگر است؟"، گفت: من هم فکر مي کنم اگر اينطور باشد بهتر است اما خوب نمي توانيم بدون تماشاگران هم بازي کنيم، چرا که آنها هميشه حامي ما بودهاند. به نظر من بازي بدون تماشاگر کيفيت ندارد و بهتر است خود تماشاگران چارهاي بيانديشند.
کاپيتان تيم فوتبال پرسپوليس تاکيد کرد: تماشاگران که مي خواهند اعتراض کنند حداقل دست نگهدارند و به جاي اينکه در دقيقه 60 شروع به اعتراض کنند، بعد از پايان مسابقه اگر تيم شکست خورد هر چه خواستند بگويند نه اينکه 30 دقيقه مانده به پايان بازي و حتي در پايان نيمه اول نام افراد ديگر را در ورزشگاه صدا بزنند.
وي با انتقاد از اين موضوع که تماشاگران تيمهاي ديگر هم نقطه ضعف پرسپوليس را يافته و از ابتداي مسابقه نام عوامل پيشين اين باشگاه را صدا مي زنند گفت: متاسفانه اين چيزي است که خودمان بدعتش را گذاشتيم و خودمان نيز بايد آن را برطرف کنيم.
کريمي همچنين تاکيد کرد: اصلا فکر نمي کنم علي دايي باعث و باني اين باشد که در ورزشگاه نام او را صدا بزنند اما بايد بگويم يکسريها هستند که مي خواهند خودشان را پيش علي دايي شيرين کنند و دست به چنين اقداماتي مي زنند و تماشاگران را تحريک مي کنند که نام سرمربي پيشين پرسپوليس را صدا بزنند.
کاپيتان تيم فوتبال پرسپوليس افزود: دايي دو سال سرمربي پرسپوليس بوده دو قهرماني با اين تيم آورده چه در دوران بازيگري و چه در زماني که سرمربي پرسپوليس بوده زحمات زيادي براي اين تيم کشيده است، طبيعتا چنين فردي نمي آيد براي تيم محبوبش مشکل ايجاد کند.
وي تصريح کرد: متاسفانه يکسري از دوستان نزديک علي دايي هستند که اين کارها را مي کنند و باعث مي شوند که تماشاگران در ورزشگاه نام او را صدا بزنند. در بوشهر هم اين اتفاقات افتاد و بنر و پلاکاردهايي را همين افراد دست تماشاگران دادند. من بايد به آنها بگويم اين کار درست نيست.
کريمي در خاتمه خاطر نشان کرد: متاسفانه تماشاگران بدعت بدي را بنا گذاشتهاند و خودشان هم بايد اين مشکل را برطرف کنند اميدوارم شرايط امروز پرسپوليس ختم به خير شود.
تيم فوتبال پرسپوليس با قبول شکست 2 بر يک مقابل شهرداري تبريز به رده هفدهم جدول رده بندي ليگ برتر سقوط کرد.
موضوعات مرتبط: حواشی
واکنش قلعه نويي به شوک مايلي کهن
محمد مايليکهن يکي از چهرههاي خبرساز در فوتبال ايران بوده است که از هر گفتوگوي با او ميشود انتظار نتايج عجيب وغريبي داشت.

او که مدتهاست کمتر مصاحبه ميکند امروز در گفتوگو با دوربين تلويزيون سفره دل باز کرد و جملاتي را به زبان آورد که قبلا هم به نوعي آنها را رسانهاي کرده بود.
مايليکهن امروز در بخشي از حرفهايش ادعا کرد تيمي وجود دارد که بعد از نتيجه نگرفتن در بازي فينال جام حذفي با رشوه دادن به يکي از بازيکنان در بازي برگشت به نتيجه رسيد. به عقيده او کليد اين تقلب بازيکني است که در ازاي انجام اين مأموريت فصل بعد سر از همان قهرمان جام حذفي درآورد.
اين يک افشاگري کاملا روشن و واضح است که بدون هيچ ترديدي متوجه يکي از دو تيم پرطرفدار فوتبال ايران است که البته مايليکهن مديرفني آن نيست!
ماجراي مورد اشاره مايليکهن به فينال جام حذفي بين دو تيم استقلال و پگاه گيلان بازميگردد که پگاه بعد از پيروزي يک بر صفر در بازي رفت، در بازي برگشت را با 3 گل مغلوب حريف شد. بازيکن مورد اشاره مايليکهن هم کسي جز ابراهيم تقيپور مدافع سابق فوتبال ايران نيست. بازيکني که فصل بعد از پگاه به استقلال رفت.
مايليکهن هم که اينبار هم براي مصونيت از اتفاقات بعدي نام هيچ کس را به زبان نياورد اين حرفها را پيش از اين در دوره دعواي شديدش با امير قلعهنويي به زبان آورده بود. اما پيگيري خاصي در اين زمينه انجام نگرفت. با توجه به اينکه اين موضوع نه يک اتهام ساده که حقيقتي است درباره تماميت و کليت فوتبال ايران سازمان ليگ و کميته رسيدگي به تخلفات حرفهاي فوتبال بايد در اين زمينه وارد عمل شده و به اثبات صدق يا کذب بودن اظهارات مديرفني پرسپوليس بپردازد.
اتهاماتي که مايلي کهن با دادن کد آنها را بيان کرد در سايت گل واکاوي شد و سرانجام مشخص شد که مخاطب اين اتهامات تيم الف،مربي الف و بازيکن الف بوده است. اين يعني قصه قهرماني استقلال در سال 84 با پيروزي برابر پگاه در جام حذفي
حرف هاي محمد مايلي کهن در برنامه شوک بازتاب هاي فراواني داشته است.او از رازي پرده برداشت و اتهاماتي را به اشخاصي وارد کرد که علامت سوال بزرگي را بالاي سر طرفداران ورزش به وجود آورده است.
نکته تاريخي در اين زمينه اين است که مايليکهن در شرايطي اين حرفها را به زبان آورده که خود بقاي تيمش در پايان فصل گذشته در ليگ برتر را مديون همين امير قلعهنويي است که سپاهان را بدون نفرات اصلي به مصاف سايپا فرستاد و بازنده شد. البته در آن زمان مايليکهن اعترا ضي به اين مسأله نداشت.

در هر صورت با اين اظهارنظر که جنبه کاملا حقوقي هم دارد چارهاي جز اين نيست که سازمان ليگ به عنوان مدعي عموم مديرفني پرسپوليس را براي توضيحات فرابخواند و البته اگر مايليکهن قادر به اثبات گفتههاي خود شود بايد تصميمات بسيار مهمي گرفت اما در غير اينصورت ... خدا ميداند و خبرنگاران که مصونيت مايليکهن در فوتبال ايران ادامه خواهد داشت چيزي که او به واسطه آن همواره با وجود همه ناکاميها صاحب شغل و اعتبار بوده است.
حرف هاي محمد مايلي کهن در برنامه شوک بازتاب هاي فراواني داشته است.او از رازي پرده برداشت و اتهاماتي را به اشخاصي وارد کرد که علامت سوال بزرگي را بالاي سر طرفداران ورزش به وجود آورده است.
اتهاماتي که مايلي کهن با دادن کد آنها را بيان کرد در سايت گل واکاوي شد و سرانجام مشخص شد که مخاطب اين اتهامات تيم الف،مربي الف و بازيکن الف بوده است. اين يعني قصه قهرماني استقلال در سال 84 با پيروزي برابر پگاه در جام حذفي.
با قلعه نويي بحث به حرف هاي مايلي در شوک رسيد ، سرمربي تراکتورسازان گفت:«به هر حال الان ماه رمضان است.هم من و هم بقيه مربيان اگر کسي در کارش تباني کرده است را بايد به خدا واگذار کرد.انشاءالله و به حق همين ماه رمضان سخت ترين مجازات را برايش در نظر بگيرند.آنهايي هم که تهمت مي زنند اگر تهمت شان نارواستبه آدم هاي مختلف ان شاءالله خدا خودش جوابشان را بدهد.»
قلعه نويي اين را گفت و ديگر در مورد اين موضوع حرفي نزد.او با اشاره به بازي تيمش در هفته نخست و شکست مقابل تيم صبا ادامه مي دهد:«وقتي يک بار ديگر فيلم بازي را ديدم به تيمم اميدوار شدم.فکر مي کنم خيلي هم بد نبوديم.البته يک سري اشتباهات در خط دفاعي و ساختار آن داريم که بايد حلش کنيم.شايد نياز به تغييراتي باشد که سعي مي کنم همه اين ها را در هفته هاي آينده درست کنم.اما در کل من به تيمم اميد زيادي دارم.»
موضوعات مرتبط: حواشی
حاشیه یار جدید پرسپولیس
در شرایطی که کمتر از یک ماه تا آغاز رقابتهای فوتبال لیگ برتر باقی مانده است، پرسپولیس که باید آرامترین روزهایش را تجربه کند به واسطه برخی اتفاقات داخلی و خارجی وارد حاشیههایی شده است که ادامهاش برای این تیم مخرب خواهد بود.
فصل نقل و انتقالات یازدهمین دوره رقابتهای لیگ برتر در شرایطی به روزهای پایانی خود نزدیک می شود که حمید استیلی و همکارانش هنوز نتوانسته اند بازیکنان مورد نظرشان را جذب کنند و همین امر انتقاداتی را متوجه این تیم کرده است. هر چند که سرمربی سرخپوشان اعتقاد دارد این تیم در فصل نقل و انتقالات از رقیبانش عقب تر نیست.
اما اتفاقاتی که طی روزهای گذشته پیرامون پرسپولیس رخ داده از همین حالا بذر حاشیه و نفاق را در این تیم کاشته و به نظر می رسد در صورت ادامه این روند، باید از هم اکنون فصل پرحاشیه ای را برای سرخپوشان تهرانی پیش بینی کرد. حاشیه هایی که می توانند بر عملکرد فنی شاگردان حمید استیلی تاثیر منفی بگذارد و این تیم را از هدف اصلیاش دور کند.
رفتن مهدی مهدوی کیا به داماش گیلان و اظهار نظرهایی که پس از این انتقال صورت گرفت یکی از اتفاقاتی خواهد بود که قطعا در آینده برای پرسپولیس مشکل ساز خواهد شد. مهدوی کیا در حالی به داماش گیلان رفت که بارها اعلام کرده بود میخواهد فصل آینده را در پرسپولیس سپری کند اما از سوی کادر فنی و مسئولان این باشگاه هیچ چراغ سبزی دریافت نکرد.
رفتن مهدی مهدوی کیا به داماش گیلان و اظهار نظرهایی که پس از این انتقال صورت گرفت یکی از اتفاقاتی خواهد بود که قطعا در آینده برای پرسپولیس مشکل ساز خواهد شد.
حمید استیلی سرمربی سرخپوشان قبل از انتقال مهدوی کیا به داماش در پاسخ به تمایل او برای حضور در این تیم اعلام کرد در پست مهدوی کیا دو بازیکن خوب و جوان دارد و فعلا مهدوی کیا در فهرست او جایی ندارد. اما او پس از قطعی شدن پیوستن کاپیتان پیشین تیم ملی ایران به داماش در چرخشی عجیب اعلام کرد مهدوی کیا را می خواستیم اما او صبر نکرد!
این اظهار نظر حمید استیلی با واکنش تند مهدی مهدوی کیا مواجه شد و او در معدود مصاحبه های تندش مسئولان پرسولیس و کادر فنی این تیم را به دروغ گویی متهم کرد و از آنها خواست حالا که زمینه حضورش در پرسپولیس را فراهم نکرده اند حداقل او را مقابل هواداران قرار ندهند.
به این اتفاق باید تشکیل کانون پیشکسوتان باشگاه پرسپولیس توسط علی پروین در باشگاه استیل آذین را هم اضافه کرد که البته با واکنش حبیب کاشانی هم مواجه شد و باشگاه پرسپولیس هم از برخی پیشکسوتان خواست تا به عصویت کمیته فنی این باشگاه درآیند و البته از نظر فنی کمک حال کادر فنی باشند!
هرچند در ظاهر نیت طرفین خیر است و حتما هدفشان کمک به پرسپولیس و پیشکسوتانش است اما آنهایی که اتفاقات سالهای اخیر پرسپولیس را پیگیری کرده اند به خوبی می دانند که معنای این یارکشی چیست و چه تبعاتی برای این تیم پرطرفدار و مردمی خواهد داشت و در طول فصل چه حاشیه هایی را برای سرخپوشان رقم خواهد زد!
توجه به پیشکسوتان باشگاه پرسپولیس در روزهای اخیر در حالی شکل جدی به خود گرفته است که در سالهای گذشته کمترین توجهی هم به این قشر فراموش شده نمی شد و به نظر می رسد این بار سرمایه های گذشته این باشگاه به ابزاری برای رسیدن و یا حفظ منافع شخصی تبدیل شده است!
موضوعات مرتبط: حواشی
حمله به پشت پرده فوتبال ایران
آغاز فصل و نقل و انتقالات در فوتبال ایران، این بار با یک شگفتی همراه بود. قیمتهای نجومی بازیکنان و مربیان اگر چه چندان کسی را شوکه نکرد اما افشاگری مسوول کمیته نظارت و ارزشیابی سازمان لیگ درباره دلالان اتفاق بزرگی برای فوتبال ایران به حساب میآمد.

اگر تا پیش از این مدیران فوتبالی با کلی گویی از لزوم برخورد با دلالان صحبت میکردند، اما این بار بدون تعارفی حجت الاسلام علیرضا علیپور اسامی این افراد را که به گفته او فساد زیادی را در فوتبال حاکم کردهاند افشا کرد. بر خلاف مرتبههای قبلی خبری هم از حروف مختصر نبود و علیپور آنها را به اسم کامل معرفی کرده بود که همین افشاگری بدون کم و کاست نشان دهنده عزم جدی فدراسیون فوتبال برای مقابله با پدیده دلالیسم در فوتبال است.
*دلالیسم چه زمانی در فوتبال ایران شکل گرفت؟
شاید نتوان تاریخ دقیقی برای تشکیل پدیده دلالیسم در فوتبال ایران ارائه کرد اما به طور قطع از زمانی این پدیده در فوتبال ایران شکل گرفت که پول وارد شد. بدون تردید ده سال قبل و پیش از حرفهای شدن لیگ برتر، پول چندانی هم در فوتبال وجود نداشت اما در حال حاضر شرایط به گونهای شده که سالانه بیش از 200 میلیارد تومان در فوتبال ایران در گردش است و این چنین رقم بالایی قطعاً فساد هم ایجاد میکند.با این حال از زمانی دلالها نفش بزرگی را در فوتبال ایفا کردند که از طریق روابط ناسالم توانستند خود را به باشگاهها و حتی بازیکنان نزدیک کنند و از طریق این رابطه پول بزرگی را به جیب زدند. نکته تأسف برانگیز جایی است که بخش اعظمی از این دلالیها توسط کسانی انجام میگیرد که سابقه روزنامهنگاری داشتهاند یا حداقل در لباس روزنامهنگاری و با استفاده از روابطی که به وجود آوردهاند اقدام به این کار میکنند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند اگر دلالی در فوتبال ایران به وجود آمده یکی از دلایل اصلیاش حضور برخی مدیران و بازیکنان فاسد است که حاضرند برای رسیدن به منافع شخصی بیشتر، از راههای غیرقانونی به اهدافشان برسند.

غفاری با بیش از 200 بازیکن قرارداد امضا کرده است. به طور رسمی اعلام میکنیم که همکاری کلیه باشگاهها در لیگ برتر، دسته یک و دسته دو با غفاری و محسنی تخلف محسوب میشود و به همین دلیل قرارداد بازیکنان و مربیان تیمهای پیکان قزوین، پاس همدان و شاهین بوشهر تا رسیدگی نهایی تعلیق میشود تا اینکه وضعیت بازیکنان و مربیان این تیمها با مراجعه به سازمان لیگ و پر کردن فرم اظهارنامه بررسی شود.»
وی در ادامه در مورد حضور افراد بدون مجوز در بازار نقل و انتقال بازیکنان و مربیان هشدار داد و گفت: «افشین عبداللهیان و مهدی خرمی، به دلیل نداشتن مجوز فعالیت در حوزه نقل و انتقال بازیکنان و مربیان (مدیر برنامه رسمی یا امتیاز آژانس نقل و انتقال بازیکن) حق امضای قرارداد با بازیکنان و مربیان را ندارند و بازیکنان و مربیانی که با راهنمایی این دو نفر به باشگاهی بروند و قرارداد داخلی و یا رسمی امضا کنند، قرارداد آنها در فصل نقل و انتقالات اعتبار ندارد و از ثبت این قراردادها جلوگیری به عمل خواهد آمد.» با این حال این سه نفر که مخاطب حرفهای علیپور بودند هم ساکت ننشستند و پاسخ حرفهای او را دادند.
مهدی غفاری گفت که در پاسخ به ادعاهای علیپور و برای اعاده حیثیت از این مقام مسوول در فدراسیون شکایت میکند و عبداللهیان و خرمی هم گفتند: «آقای علیپور رئیس کمیته نظارت، بازرسی و ارزشیابی سازمان لیگ گفته بودند ما 2 نفر ایجنت و مدیربرنامه رسمی فیفا نیستیم. مگر ما در جایی اعلام کرده بودیم مدیربرنامههای رسمی فیفا بودهایم که علیپور چنین حرفی زده است؟ اگرچه فیفا اعلام کرده فوتبال برای همه است و هر فوتبالیستی میتواند، هرکس را دوست دارد به عنوان وکیلش انتخاب کند.
سوالی که وجود دارد اینکه مقصر این آشفته بازار کیست؟ آیا افرادی که به آنها «دلال» اطلاق میشود مقصر به وجود آمدن چنین شرایطی هستند یا عوامل دیگری هم دخیل هستند.
در ضمن اگر مربی یا بازیکنی با ما 2 نفر قراردادی دارد آن را منتشر کند. ما 2 نفر سالها در رسانههای ورزشی حضور داشتهایم و قلم زدهایم و بدیهی است که عدهای از دوستان در جامعه فوتبال برای مشورت با ما تماس بگیرند و از ما راهنمایی بخواهند. ما هم بدون استثنا دوستان فوتبالیست خود را به سمت ایجنتهای رسمی، معتبر و خوشنام فیفا سوق دادهایم و حتی راهنمایی خود را از بحث رسانهای خود جدا کردیم.
در هفتههای اخیر که هجمه سنگینی علیه علیپور توسط دکتر جلالی و دکتر دادگان و... صورت گرفته بود به دلیل آنچه نمیتوانستیم در مقام قضا اظهارات این دوستان را ثابت شده تلقی کنیم یا براساس آموزههای دینی خود آنچه اظهارات مطروحه علیه علیپور برای ما بین نشده بود از چاپ این مصاحبهها در روزنامه خود اجتناب کردیم و متقابلا انتظار داشتیم علیپور نیز پس از استماع صحبتهایمان درباره ما اظهارنظر میکرد». به هر حال فدراسیون فوتبال هم باید با توجه به توضیحات این سه نفر، پاسخ قانعکننده دیگری ارائه میکرد که تاکنون این اتفاق نیفتاده است.

* مقصر کیست؟
سوالی که وجود دارد اینکه مقصر این آشفته بازار کیست؟ آیا افرادی که به آنها «دلال» اطلاق میشود مقصر به وجود آمدن چنین شرایطی هستند یا عوامل دیگری هم دخیل هستند.
محمد رضا ساکت مدیرعامل باشگاه سپاهان در گفتوگویی که با تبیان انجام داده درباره این افشاگری فدراسیون فوتبال میگوید: «من نفس این کار را میپسندم. به هر حال باید این اتفاق از جایی شروع میشد و حالا که علیپور این مساله را بدون کم و کاست اعلام کرده را میتوانم به فال نیک بگیرم اما امیدوارم این جور مسائل تنها به این محدوده فصل نقل و انتقالات محدود نشود و همچنان ادامه پیدا کند. البته سیاست باشگاه ما همواره این طور بوده که خودمان یا به طور مستقیم با بازیکن یا با آژانس رسمی نقل و انتقالات وارد مذاکره میشویم و هیچ گاه به دنبال این افراد که مجوزی ندارند، نمیرویم.».
به هر حال بسیاری از کارشناسان معتقدند اگر دلالی در فوتبال ایران به وجود آمده یکی از دلایل اصلیاش حضور برخی مدیران و بازیکنان فاسد است که حاضرند برای رسیدن به منافع شخصی بیشتر، از راههای غیرقانونی به اهدافشان برسند. شاید اگر همان عزمی که دو سال قبل در برخورد با دلالان وجود داشت یک بار دیگر ایجاد شود، دلالی برای همیشه از فوتبال ایران برود. به هرحال گردش مالی خیره کننده درفوتبال وسوسه کننده است و باید مراجع امنیتی فکری به حال فساد در ورزش و به ویژه فوتبال کنند.
موضوعات مرتبط: حواشی
سلام به دوستان عزیز به علت یه سری از مسائل نمی توانم سئوال های
شما را پاسخ بدم ولی در اولین فرصت به این امر رسیدگی می کنم
با تشکر
سید حسن نجات
موضوعات مرتبط: حواشی
شغل دوم ستارگان فوتبال جهان
دوران فعاليت يک فوتباليست حرفه اي بسيار کوتاه و البته همراه با دشواري هاي خاص خود است، يک چرخه تکراري از تمرين، مسابقه، پرواز به نقاط مختلف و حضور در تورنمنتهاي گوناگون که وقت بسيار کمي به آنها براي فکر کردن به انجام کاري غير از فوتبال مي دهد، حداقل تا زماني که کفشها را بياويزند.
اما برخي فوتباليستهاي سرشناس هستند که به نظر مي رسد زمان کافي براي پرداختن به مشاغل ديگري غير از حرفه اصلي خود را نيز يافته اند، مشاغلي که بعضي از آنها اصولا ارتباطي به فوتبال ندارند.

«فابين بول» هافبک همه کاره تيم سنت پائولي آلمان، در کنار فوتبال، پيشه آبا و اجدادي خود يعني همکاري با اداره پليس را نيز از دست نداده است. او يکي از اعضاي ايستگاه شماره 17 پليس هامبورگ است و اين همان شماره اي است که او در باشگاهش مي پوشد. پدر و پدربزرگ بول، افسران پليس بوده اند و همسرش نيز يکي از درجه داران زن ارتش است. او به طور نيمه وقت در اداره پليس فعاليت مي کند و فقط آخر هفته ها به طور کامل در اختيار باشگاهش است که اين فصل به دسته دوم بوندسليگا سقوط کرد.
پاک کننده دودکش!
اما حکايت «رور استِرَند» بازيکن محبوب تيم روزنبرگ نروژ هم جالب است. هافبک بااستعدادي که پيش از فوتبال پاک کننده دودکش هاي بخاري بود. اما او حرفه دودهپاککني را نه تنها با شروع فوتبالش از دست نداد بلکه آن را کامل تر هم کرد چراکه «نيلس آرنه اِگِن» سرمربي «روزنبرگ» براي تقويت قواي جسماني بازيکنان تيمش، آنها را به کار دوده پاک کني واداشته بود و البته اين کارش به خوبي جواب داد چرا که بازيکن معمولياي مثل استرند آنقدر پيشرفت کرد که 16 مدال قهرماني با روزنبرگ به دست آورد.شم تجاري
تعداد بازيکناني که شم تجاري بالايي از خود نشان داده اند هم کم نيست. «خاوير مارگاس» مدافع سابق شيلي که با اين تيم در جام جهاني 1998 هم حاضر بود در اوايل فوتبالش تمرينهاي صبح و دوندگي هاي بعد از ظهرش را در يک کارخانه بتون سازي انجام مي داد. اما انگار اين کار برايش کافي نبود چرا که او به همراه پدرش يک «مُتِل» زد و از زمان بازنشستگي از فوتبال اين فعاليتهاي تجاري براي او سود سرشاري به همراه داشته است.محمد زيدان» بازيکن تيم ملي مصر و يکي از اعضاي تيم بورسيا دورتموند قهرمان بوندس ليگا نيز کافيشاپي در حوالي «کايرو» راه انداخته که در آن مشتريان مي توانند در کنار نوشيدن کافي به بازي پلياستيشن نيز بپردازند.
اما گاهي اوقات هم موفقيت در دنياي فوتبال و باقي ماندن در اين عرصه مشکلاتي را براي ديگر مشاغل فوتباليستها به وجود مي آورد. کافو مدافع سابق برزيل بعد از رفتن به اروپا متوجه شد که نمي تواند کمپاني کاميونهاي جرثقيل دار خود را در سائوپائولو اداره کند و هيچ چاره اي جز بستن اين کمپاني نيافت.
فست فود جرارد
اما استيون جرارد کاپيتان ليورپول دچار اين مشکل نشد، يکي از چندين ستاره اي که سرمايه خود را صرف راه اندازي رستوران کرده اند. او که همواره علاقهمند به راه اندازي يک کافه سنتي انگليسي داشته با کمي تغيير در تصميم خود، يک رستوران فست فود در حوالي آنفيلد راه انداخته است. «محمد زيدان» بازيکن تيم ملي مصر و يکي از اعضاي تيم بورسيا دورتموند قهرمان بوندس ليگا نيز کافيشاپي در حوالي «کايرو» راه انداخته که در آن مشتريان مي توانند در کنار نوشيدن کافي به بازي پلياستيشن نيز بپردازند.ماهي فروشي گتوزو
وقتي صحبت از فعاليتهاي عجيب و غريب مي شود بدون شک، بيزينس «جنارو گتوو» در صدر قرار مي گيرد. او که از خانواده اي سطح پايين و ماهيگير رشد کرده، سال گذشته با افتتاح ماهي فروشي مجلل به نام «گتوزو و بيانکي» در شهر ميلان به روياهاي دوران کودکي اش جامه عمل پوشاند.
تاکستان اينيستا
آندرس اينيستا هافبک تيم ملي اسپانيا هم به ريشه هاي خانوادگي خود رجوع کرده. در چند سال اخير او به پرورش انگور (مو) و راه اندازي تاکستان در حوالي محل تولد خود اقدام کرده است و در اين راه کارخانه اي هم زده که به نام دختر تازه به دنيا آمده اش «والريا» نامگذاري شده است.«کلوديو پيزارو» بازيکن پرويي و «رابرت پيرس» فرانسوي، در پرورش اسب علائق مشترکي دارند و هر دو در اين زمينه فعاليت مي کنند. اما «سرخيو آگوئرو» آرژانتيني سرمايه اش را در بخش اتومبيلراني صرف کرده و تيمي به نام « Aguero Competicion » راه انداخته است که در آن به رانندگان جواني که توان مالي کافي براي پرداختن به اين ورزش را ندارند، فرصت رقابت در مسابقات اتومبيلراني داده مي شود.
رمان نويسي والکات
تئو والکات مهاجم تيم آرسنال اما وارد فاز فرهنگي و ادبي شده و سرمايه اش را صرف چاپ چهار رمان در مورد «ماجراهاي TJ » کرده است، کاراکتري که برگرفته از شخصيت خود اين بازيکن (او زماني با اين لقب خطاب مي شد) و دوستان دوران کودکي اش در مدرسه فوتبال « Parkview» است. ريو فرديناند کاپيتان تيم ملي انگليس و منچستريونايتد هم دستي در امر کارهاي رسانه اي دارد و اخيرا مجله ديجيتالي «#5 Magazine » را که برگرفته از شماره پيراهن او در زمين فوتبال است، راه اندازي کرده و همچنين يک استوديوي موسيقي نيز با همکاري دوستانش راه انداخته است.فعالان موسيقي و دنياي مد، سرمايه گذاران عرصه اتومبيلراني، افسران پليس و حتي لوله پاک کنها! چه کسي مي گويد فوتباليستها شم اقتصادي ندارند يا اهل کارهاي سخت نيستند؟
موضوعات مرتبط: حواشی
آخرين وضعيت نقلوانتقلات سرخابي ها
در حالي که يک ماه ديگر تا شروع يازدهمين دوره رقابتهاي ليگ برتر باقي مانده است دو تيم پرطرفدار فوتبال ايران هنوز نتوانستهاند مردان مد نظر کادر فني خود را جذب کنند تا تمرينات اين دو تيم در بي سروساماني پيگيري شود.

يازدهمين دوره رقابتهاي فوتبال ليگ برتر باشگاههاي کشور از روز 11 مردادماه در حالي آغاز مي شود که فصل نقل و انتقالات مربوط به اين فصل روز اول مردادماه رسما به پايان خواهد رسيد. اين در حالي است که از 18 تيم ليگ برتري هنوز هيچ تيمي فهرست نهايي خود را کامل نکرده اند و در حال مذاکره با گزينه هاي مورد نظرشان هستند.
در اين بين استقلال و پرسپوليس به عنوان دو تيم پرطرفدار پايتخت که وابسته به سازمان تربيت بدني هستند و گوشه چشمي هم به مشخص شدن وزير ورزش و جوانان دارند، بيشتر از 16 تيم ديگر زير ذرهبين قرار دارند و هواداران آنها نگران اين هستند که آيا مسئولان تيم محبوبشان مي توانند بازيکنان کارآمد و تاثيرگذاري را براي ليگ آينده جذب کنند يا نه.
استقلال و پرسپوليس اما در فصل نقل و انتقالات شرايط متفاوتي دارند. پرسپوليس پس از قهرماني در جام حذفي دچار اختلافات دروني شديدي شد که در نهايت جدايي علي دايي از نيمکت سرخپوشان را به دنبال داشت و حبيب کاشاني که بعد از قهرماني اين تيم در جام حذفي از سمتش کناره گيري کرده بود، بازهم به عنوان سرپرست باشگاه باقي ماند تا حميد استيلي را جانشين علي دايي کند.
پرويز مظلومي البته قرارداد چند بازيکن ديگر تيمش را تمديد کرد. مهدي اميرآبادي و پژمان منتظري به طور رسمي قراردادشان را تمديد کردند و حنيف عمران زاده و محسن يوسفي نيز به توافق رسيدند تا بزودي قراردادشان را تمديد و ثبت کنند.
اما در تيم رقيب آرامش نسبي برقرار بود و علي فتح الله زاده از همان روزهاي نخست تاکيد کرد که پرويز مظلومي با آبي پوشان قرارداد دارد و فصل يازدهم هم روي نيمکت اين تيم خواهد نشست. همين حمايت فتح الله زاده به سرمربي آبي پوشان کمک کرد تا خيلي زود وارد بازار نقل و انتقالات شود و بازيکنان بيشتري را نسبت به رقيب ديرينه به خدمت بگيرد.
استقلال در همان روزهاي نخست با جاسم کرار عراقي به توافق رسيد و سپس ميثم حسيني را از تيم گسترش فولاد تبريز به خدمت گرفت و در مرحله بعد با علي حمودي از فولاد قرارداد بست و پس از آن با سيدجلال حسيني و سيدمهدي رحمتي به توافق رسيد تا از اين حيث يک گام از پرسپوليس جلوتر باشد. اما اين تيم وحيد طالب لو دروازه بان قديمي خود را از دست داد و احتمالا محمد محمدي نيز از اين تيم خواهد رفت.
پرويز مظلومي البته قرارداد چند بازيکن ديگر تيمش را تمديد کرد. مهدي اميرآبادي و پژمان منتظري به طور رسمي قراردادشان را تمديد کردند و حنيف عمران زاده و محسن يوسفي نيز به توافق رسيدند تا بزودي قراردادشان را تمديد و ثبت کنند. چند بازيکن هم هستند که قرارداد دارند و چند آبي پوش هم در حال مذاکره با مسئولان باشگاه هستند.
اما پرسپوليس تا امروز تنها علي کريمي و محمد نصرتي را به طور رسمي به خدمت گرفته و در حال مذاکره با چند بازيکن است. با اين حال وضعيت سرخ ها از آبي ها کمي وخيم تر است. حميد استيلي تاکنون قرارداد بادامکي، حقيقي، نورمحمدي، شکوري و مجتبي شيري را تمديد کرده است. با اين حال خيلي از سرخپوشان با اين تيم قرارداد دارند.
استقلال در همان روزهاي نخست با جاسم کرار عراقي به توافق رسيد و سپس ميثم حسيني را از تيم گسترش فولاد تبريز به خدمت گرفت و در مرحله بعد با علي حمودي از فولاد قرارداد بست و پس از آن با سيدجلال حسيني و سيدمهدي رحمتي به توافق رسيد
استقلال و پرسپوليس در فاصله يک ماه مانده تا شروع ليگ يازدهم تمريناتشان را آغاز کرده اند اما اوضاع بي سروساماني بر اين تمرينات حاکم است. التبه وضعيت پرسپوليس کمي بهتر از استقلال است و تعداد بيشتري از بازيکنان در تمرينات اين تيم شرکت مي کنند. اما استقلال هنوز تعداد بازيکنان اصلي اش از 10 نفر تجاوز نکرده است.
اين دو تيم به دنبال گزينه هايي هستند که شامل کريم انصاريفرد، آندرانيک تيموريان، مهرزاد معدنچي، مهرداد اولادي و .. ميشود. در ميان اين بازيکنان آندرانيک تيموريان دو بار با استقلال مذاکره کرده و به توافقاتي نيز دست يافته اما انصاريفرد با استقلالي ها به توافق نرسيد و حالا پرسپوليس مشتري جدي مهاجم فصل گذشته سايپاست. البته جذب بازيکنان خارجيهم يکي از اهداف کادر فني دو تيم است که در حال رايزني هاي لازم در اين مورد نيز هستند.
موضوعات مرتبط: حواشی
استقبال 5 هزار نفري از قلعه نويي
فرودگاه تبريز عصر جمعه در يکي از کم سابقه ترين روزهايي که به خود ديده است شاهد حضور بيش از پنج هزار هوادار متعصب تراکتورسازي براي استقبال از امير قلعه نويي سرمربي جديد اين تيم بود.
حضور بيش از پنج هزار علاقمند و هوادار تراکتورسازي تبريز در فرودگاه اين شهر به منظور استقبال از امير قلعه نوعي ترافيک سنگيني در اين منطقه از شهر ايجاد و عبور و مرور را سخت کرد.
ازدحام جمعيت و شلوغي به حدي خارج از تصور بود که برنامه هاي از پيش تعيين شده براي برگزاري مراسم استقبال از قلعه نوعي با ناهماهنگي مواجه شد.
به دليل بي برنامگي و ناهماهنگي هاي ايجاد شده به خبرنگاران اجازه مصاحبه داده نشد و از سوي ديگر نيز مسئولان مجبور شدند براي جلوگيري از هرج و مرج، قلعه نوعي را از فرودگاه به سوي باشگاه، جاييکه قرار است سرمربي جديد در يک کنفرانس مطبوعاتي شرکت کند، منتقل سازند.
امير قلعه نوعي نيز که گويا تصور چنين استقبالي را نداشت، از سيل علاقمندان و ازدحام جمعيت شوکه به نظر مي آمد.
سرمربي جديد تراکتورسازان در سخناني کوتاه، درحاليکه با اصرار مسئولان براي حرکت به سمت باشگاه مواجه بود گفت: اميدوارم با زحمات مجموعه باشگاه و تيم، پاسخگوي محبت ها و انتظارات اين علاقمندان باشم.
وي افزود: من از فصل گذشته و بازي برگشت تراکتورسازي با سپاهان خاطرات خوشي دارم و امروز هم تحت تاثير حضور اين هواداران در فرودگاه و مسير باشگاه قرار گرفتم. با مشاهده محبت هواداران تراکتورسازي، احساس جواني کردم و احساس کردم که دوباره مي توانم فوتبال بازي کنم
قلعه نوعي تاکيد کرد: با حمايت تماشاگران هميشه متعصب و حامي تراکتور به طور قطع تيمي کيفي مي سازيم تا جوابگوي خواست آنها که همانا صعود به آسيا است باشيم.
وي در عين حال لازمه موفقيت تراکتور در فصل آتي ليگ برتر را "يکي بودن" خواند و افزود: موفقيت تيم با فرد نيست و بايد مجموعه مديريت، کادر فني، بازيکنان و تماشاگران همدل و متحد در راه توفيق اين مجموعه همدل و يکرنگ باشند.
قلعه نويي: تيمي شايسته هواداران مي سازيم
سرمربي جديد تيم فوتبال تراکتورسازي تبريز با بيان اينکه از استقبال پرشور هواداران تراکتورسازي در فرودگاه احساس جواني کرده است، گفت: با شور و شعفي که در بين هواداران ديدم، احساس کردم مي توانم دوباره فوتبال بازي کنم.امير قلعه نويي شامگاه جمعه پس از طي مسافت فرودگاه تبريز تا باشگاه تراکتور سازي که همراه با اسکورت و تشويق حدود پنج هزار هوادار اين تيم صورت پذيرفت، در نشست مطبوعاتي افزود: امروز صحنههاي قشنگي را شاهد بودم و شور و شعف هواداران تيم تراکتورسازي من را شوکه کرد و تمرکزم را از دست دادم.
امير قلعه نويي ضمن خودداري از بيان ميزان مبلغ قراردادش با باشگاه تراکتورسازي، خود را يک مربي مشاورهاي معرفي کرد و گفت: من يک مربي هستم که به مشاوره با همکارانم اعتقاد دارم و با رسانهها نيز ارتباطي خوب دارم.
احساس کردم دوباره مي توانم فوتبال بازي کنم
وي افزود: من از فصل گذشته و بازي برگشت تراکتورسازي با سپاهان خاطرات خوشي دارم و امروز هم تحت تاثير حضور اين هواداران در فرودگاه و مسير باشگاه قرار گرفتم. با مشاهده محبت هواداران تراکتورسازي، احساس جواني کردم و احساس کردم که دوباره مي توانم فوتبال بازي کنم که اميدوارم اين حس خوب خود را به بازيکنان تيم تزريق کنم.تراکتور بازيکنان هجومي مي خواهد
وي در اين نشست در پاسخ به سئوال خبرنگار مهر در خصوص جذب بازيکنان جديد و همچنين نفراتي که در فهرست فروش باشگاه قرار دارند، اظهار داشت: از چند روز پيش مسئولان باشگاه بنا به خواسته من سه بازيکن جذب کردهاند. سه سهميه ليگ برتري باقي مانده نيز بازيکناني با کيفيت و هجومي خواهند بود.هواداران بازي تهاجمي از تراکتورسازي مي خواهند
سرمربي تيم فوتبال تراکتورسازي تبريز خاطر نشان کرد: فصل گذشته تراکتورسازي بهترين خط دفاعي ليگ را از آن خود کرده بود. براين اساس من بايد بازيکناني جذب کنم که در 50 متر رو به جلو تيم تراکتورسازي به کار گرفته شوند. اين خواسته هواداران نيز هست چون آنها هم بازي تهاجمي از تيم مي خواهند.قلعه نويي تصريح کرد: در مورد بازيکناني هم که در فهرست فروش باشگاه قرار دارند بهتر است که فعلا اسمي از کسي نبرم و البته بايد بگويم که ما ابتدا بايد بازيکنان مورد نظر خود را جذب کنيم و سپس در ارتباط با بازيکنان مازاد تصميم بگيريم.
مربي بايد حرف خود را در مستطيل سبز بزند
سرمربي تراکتورسازان در ادامه با بيان اينکه از هم اکنون هيچ قولي مبني بر تحقق خواستههاي هواداران نمي دهد، تصريح کرد: من تاکنون در هر تيمي کار کردهام، هيچ قولي مبني بر موفقيت آن تيم ندادهام، چرا که معتقدم مربي بايد حرف خود را در بازي و در مستطيل سبز بزند.امير قلعه نويي ضمن خودداري از بيان ميزان مبلغ قراردادش با باشگاه تراکتورسازي، خود را يک مربي مشاورهاي معرفي کرد و گفت: من يک مربي هستم که به مشاوره با همکارانم اعتقاد دارم و با رسانهها نيز ارتباطي خوب دارم.
مربي که قول مي دهد کاسب است
وي اضافه کرد: هر مربي که قول قهرماني يا آسيايي کردن تراکتورسازي را مي دهد، من حاضرم به عنوان دستيار با او کار کنم. مربياني که هميشه قول موفقيت مي دهند به نظر من بايد آنها را " کاسب " اطلاق کرد نه مربي؛ چون اين مربيان سه، چهار ماهي را در يک تيم سپري مي کنند و بعد با دادن وعده و قول، به تيم ديگري مي روند و پول مي گيرند.مربي مشاورهاي هستم
امير قلعه نويي ضمن خودداري از بيان ميزان مبلغ قراردادش با باشگاه تراکتورسازي، خود را يک مربي مشاورهاي معرفي کرد و گفت: من يک مربي هستم که به مشاوره با همکارانم اعتقاد دارم و با رسانهها نيز ارتباطي خوب دارم. ارزش و احترام خاصي براي اصحاب رسانه قائلم و حتي اگر لازم باشد با خبرنگاران جلسه هم برگزار مي کنم.کرار را برگردانيد
وي با تاکيد بر اين نکته که در جذب بازيکن هرگز خودش مستقيما با بازيکنان مذاکره نمي کند، در خصوص تلاش باشگاه جهت بازگرداندن بازيکناني نظير جاسم کرار، محمد نصرتي و حفظ آندرانيک تيموريان اظهار داشت: من معتقدم که ابتدا بايد بازيکنان مثمرثمر فصل قبل را حفظ کنيم و سپس به دنبال بازيکنان جديد باشيم، زيرا بازيکن جديد زمان مي برد تا با جو تيم آشنا شود و همچنين خريد يک بازيکن جديد، يکي از سهميههاي ما را پر مي کند. براين اساس باشگاه بايد براي حفظ مهرههاي فصل قبل تيم تلاش کند.وي افزود: من از فصل گذشته و بازي برگشت تراکتورسازي با سپاهان خاطرات خوشي دارم و امروز هم تحت تاثير حضور اين هواداران در فرودگاه و مسير باشگاه قرار گرفتم. با مشاهده محبت هواداران تراکتورسازي، احساس جواني کردم و احساس کردم که دوباره مي توانم فوتبال بازي کنم
تيمي شايسته هواداران مي سازيم
سرمربي تيم فوتبال تراکتورسازي با اشاره به بومي بودن چند تن از اعضاي کادر فني، جذب بازيکن بومي را خارج از برنامه اصلي خود دانست و گفت: مطمئنا هواداران تراکتورسازي و مسئولان باشگاه به دنبال داشتن تيمي قدرتمند و منسجم هستند و برنامه اصلي ما نيز اين است که تيمي خوب در حد و اندازههاي نام تراکتورسازي و شايسته اين هواداران بسازيم و نتايج درخشاني کسب کنيم.وي يادآور شد: البته من منکر جذب استعدادهاي فوتبال آذربايجان نيستم و در صورت مشاهده بازيکني از ردههاي پايه که بتواند در تيم بزرگسالان پيشرفت کند، حتما آن بازيکن را به تمرينات تيم بزرگسالان دعوت خواهم کرد.
تراکتوسازي بهتر مي شود اگر حيدري را جذب کنيم
قلعه نويي در پايان ضمن خودداري از اظهارنظر در خصوص گفتههاي اخير دختر مرحوم حجازي، در ارتباط با جذب خسرو حيدري نيز خاطر نشان ساخت: خسرو بازيکن خوبي است و من با او کار کردهام و بهتر مي شود اگر باشگاه او را جذب کند.امير قلعه نويي از امروز شنبه با حضور بر سر تمرين تيم تراکتورسازي، کار خود در تبريز را رسما آغاز مي کند.
موضوعات مرتبط: حواشی
علی دایی شرط کمیته فنی را نپذیرفت
علی دایی در پاسخ به صورتجلسه نهایی کمیته فنی تیم فوتبال باشگاه پرسپولیس که از وی خواسته بود پاسخ خود را درباره همکاری با حبیب کاشانی، سرپرست باشگاه پرسپولیس بیان کند، شرط کمیته فنی برای قبول سرمربیگری پرسپولیس را نپذیرفت و اعلام کرد تنها با مدیرعامل منتخب هیات مدیره قانونی باشگاه همکاری خواهد کرد.
کمیته فنی باشگاه پرسپولیس دوشنبه علی دایی را به عنوان سرمربی پرسپولیس برگزید، مشروط به اعلام همکاری کامل در چهارچوب قوانین باشگاه با حبیب کاشانی، سرپرست باشگاه و از او خواست ظرف ١٢ ساعت پاسخ خود را به باشگاه اعلام کند.

به همین جهت تنی چند از کارکنان باشگاه پرسپولیس شب گذشته با حضور در باشگاه، آماده دریافت پاسخ دایی شدند و در نهایت ساعت ٤:07 بامداد پاسخ وی از سوی نماینده تام الاختیارش با همراهی برادر علی دایی، به باشگاه تحویل شد.
این در حالی بود که یکی از دوربین های تلویزیونی نیز برای پوشش خبر، در محل حضور داشت!
به گزارش سایت باشگاه پرسپولیس، متن کامل پاسخ کتبی علی دایی به شرح زیر است:
بسمه تعالی
باشگاه محترم فرهنگی ورزشی پیروزی (پرسپولیس)
با سلام و احترام؛
پیرو ابلاغ غیر رسمی صورت جلسه نهایی کمیته محترم فنی باشگاه پرسپولیس به تاریخ ٣٠/٣/١٣٩٠، که منضم به نامه باشگاه نبوده است، ضمن تشکر از حسن نیت و اعتماد کمیته محترم فنی به اینجانب بدون شک حمایت های هواداران شریف و محبوب تیم مردمی و پر افتخار پرسپولیس موثر واقع شده و این فرصت مجدد را برایم فراهم کرده است تا بتوانم به احساسات پاک میلیون ها هوادار پرشور تیم محبوبم خدمت کنم.در این راستا به اعضای محترم کمیته فنی که در ابلاغیه قید نموده اند که در چهارچوب قوانین باشگاه فعالیت کنم، همانطور که در کنفرانس تلفنی به اعضای محترم جلسه عرض کردم، تاکید می نمایم طبق مقررات و ضوابط حاکم بر هر باشگاه حرفه ای این تعامل، فعالیت و همکاری باید به صورت کاملا طرفینی صورت پذیرد که در این دوره فعالیت نیز در چهارچوب قوانین باشگاه عزیز پرسپولیس با معرفی مدیرعامل محترم باشگاه که از سوی هیات مدیره محترم برخوردار از وجاهت قانونی و قوانین جاری خواهد بود همکاری صمیمانه، صادقانه و همه جانبه با آن مقام محترم را خواهم داشت.
توفیق و عزت همه خادمان عرصه پاک و مهم ورزش کشور عزیزم را از خدای بزرگ مسئلت می نمایم.
با تشکر
علی دایی
از طرف بهمن دهقان، نماینده تام الاختیار
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
ایران نامزد میزبانی جام باشگاههای جهان
فدراسیون جهانی فوتبال اعلام کرد امارات متحده عربی و ایران برای میزبانی رقابتهای جام باشگاه های جهان سال 2013 و 2014 اعلام آمادگی کردهاند.

امارات متحده عربی و ایران آمادگی خود را برای میزبانی رقابتهای جام باشگاه های جهان در سال 2013 و 2014 اعلام کرده اند. فدراسیون جهانی فوتبال اعلام کرد این دو کشور آسیایی در کنار مراکش و آفریقای جنوبی نامزدهای میزبانی رقابتهای جام باشگاه های جهان در سال 2013 و 2014 هستند. این رقابتها هر سال با حضور تیم باشگاهی قهرمان هر قاره بعلاوه تیم باشگاهی قهرمان کشور میزبان برگزار می شود.
محمد خلفان الرومیتی رئیس فدراسیون فوتبال امارات اعلام کرد در انتظار نظر دولت در مورد این پیشنهاد است اما از برگزاری مجدد جام باشگاه های جهان در این کشور استقبال می کند.
ایران پیش از این هرگز میزبان رقابت های جام باشگاه های جهان نبوده و این پیشنهاد میزبانی کمی عجیب و شوکه کننده به نظر می رسد. تمام کاندیداها باید تا روز 30 سپتامبر مدارک خود را برای ارائه پیشنهاد رسمی میزبانی به فیفا ارائه دهند.
ایران پیش از این هرگز میزبان رقابت های جام باشگاه های جهان نبوده و این پیشنهاد میزبانی کمی عجیب و شوکه کننده به نظر می رسد. تمام کاندیداها باید تا روز 30 سپتامبر مدارک خود را برای ارائه پیشنهاد رسمی میزبانی به فیفا ارائه دهند.
امارات پیش از این و در سال های 2009 و 2010 میزبان رقابت های جام باشگاه های جهان بود که در آن به ترتیب تیم های بارسلونا و اینتر عنوان قهرمانی را از آن خود کردند، این در حالی است که ژاپن میزبان این رقابتها در سال های 2011 و 2012 خواهد بود.
ایران پیش از این هرگز میزبان رقابت های جام باشگاه های جهان نبوده و این پیشنهاد میزبانی کمی عجیب و شوکه کننده به نظر می رسد. تمام کاندیداها باید تا روز 30 سپتامبر مدارک خود را برای ارائه پیشنهاد رسمی میزبانی به فیفا ارائه دهند. کمیته اجرایی فیفا 21 اکتبر میزبان رقابتها را انتخاب خواهد کرد.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
زلزله پرسپوليس !

صحبت هاي تند سرمربي پرسپوليس در مورد مسئولان باشگاه بعد از کسب تساوي شيرين در خانه قهرمان ليگ، تا علي دايي به کميته فني دعوت شود و در مورد مسائل پيش آمده صحبت کند.
علي دايي که در چند روز گذشته از خجالت باشگاه مسئولان باشگاه پرسپوليس درآمد، قبل از بازي با سپاهان اعلام کرد: «باشگاه دوست ندارد من نتيجه بگيرم» وي پس از بازي هم گفت: «گنده تر از اينها هم نمي توانند من را زمين بزنند!»
تمام اين اتفاقات باعث شد تا در روزهاي اخير اصطکاک ميان سرپرست هميشه موقت پرسپوليس و سرمربي بالا گرفته و کاملا علني شود تا ديگر تمامي هواداران از رابطه آنها مطلع شوند و بدانند قطعا خبرهاي زياد و پشت پرده فراواني در باشگاه پرسپوليس در حال رخ دادن است.
تصور مي شد حبيب کاشاني و علي دايي به دليل مسائل رخ داده به اين زودي ها مقابل يکديگر قرار نگيرند اما سرپرست باشگاه با تشکيل کميته فني که با توجه به تساوي پرسپوليس در خانه قهرمان ليگ به نظر خيلي ضروري به نظر نمي رسيد خيلي زود مقابل دايي قرار گرفت تا دلايل مسائل عنوان شده را جويا شود.
نشست عصر دوشنبه کميته فني باشگاه پرسپوليس با تنش فراواني همراه بود تا جايي كه با خروج علي دايي از جلسه نيمه تمام ماند.
به هر حال به نظر مي رسد باشگاه پرسپوليس در حساس ترين مقطع دچار مشکلات حاشيه اي شده است و زودتر از آنچه که بايد علي دايي را مورد بازخواست هاي فني قرار داده اند در حالي که باشگاه پرسپوليس کمتر از 10 روز ديگر بايد پذيراي سپاهان اصفهان باشد.
به هر حال به نظر مي رسد باشگاه پرسپوليس در حساس ترين مقطع دچار مشکلات حاشيه اي شده است و زودتر از آنچه که بايد علي دايي را مورد بازخواست هاي فني قرار داده اند در حالي که باشگاه پرسپوليس کمتر از 10 روز ديگر بايد پذيراي سپاهان اصفهان باشد.
سايت رسمي باشگاه پرسپوليس در اين باره نوشت، در اين نشست درباره بازي برابر سپاهان و مسائل مطرح شده در چند روز اخير بحث و تبادل نظر صورت گرفت که به دليل عدم تفاهم در مسائل مطرح شده جلسه ناتمام ماند.
اين سايت حبيب کاشاني، علي دايي، محمود خوردبين، محمد رسايي - مشاور اجرايي باشگاه - و حسين عبدي را حاضران در جلسه معرفي كرد.

نزديكان به حبيب كاشاني مي گويند، سرپرست باشگاه پرسپوليس حاضر نيست، حكم اخراج علي دايي را امضا كند و بنا دارد فصل را تا پايان با او ادامه دهد. اين در حالي است كه نزديكان علي دايي عنوان مي كنند، او تنها در صورتي كه با حكم اخراجش رو به رو شود، سرخپوشان را ترك مي كند و در غير اين صورت سمتش را همچنان حفظ خواهد كرد.
دايي كه در نشست عصر دوشنبه با رسايي درگيري لفظي شديدي داشت، گلايه هاي مطرح شده چند روز اخير را به شكلي تندتر و گسترده تر با حبيب كاشاني در ميان گذاشت كه سرپرست پرسپوليس گفته هاي سرمربي خود را قبول نداشت. در نهايت هم دايي نشست را ترك كرد و نيمه كاره گذاشت. سرخپوشان گذشته از تك بازي هفته پاياني ليگ دهم برابر پيكان قزوين بايد در جام حذفي نيز به ميدان بروند. اين كشمكش ها مي تواند در عملكرد بازيكنان پرسپوليس كه به دنبال رسيدن به سهميه ليگ قهرمانان آسيا هستند، تاثير منفي داشته باشد.
به هر حال به نظر مي رسد باشگاه پرسپوليس در حساس ترين مقطع دچار مشکلات حاشيه اي شده است و زودتر از آنچه که بايد علي دايي را مورد بازخواست هاي فني قرار داده اند در حالي که باشگاه پرسپوليس کمتر از 10 روز ديگر بايد پذيراي سپاهان اصفهان باشد.
علي دايي که خروجش از کميته فني خبرساز شده بود و گفته مي شود در جلسه کميته فني با مسئولان پرسپوليس ، دچار مشکل شده بود ، در لحظه خروجش از باشگاه ، خطاب به خبرنگاراني که دوره اش کرده بودند ، گفت:« حرف هايي که لازم بود را گفتم و آمدم. فردا هم تيمم را تمرين مي دهم و تا بازي آخر ، کنار تيم مي مانم.»
به نظر مي رسد بازي روز جمعه مقابل پيکان ، آخرين بازي علي دايي با پرسپوليس است و پس از اين بازي ، سرمربي جديد تيم کارش را شروع مي کند تا پرسپوليس در جام حذفي با ترکيبي جديد در پي کسب يک جام باشد.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
ده نمکی: فردوسیپورعددی نیست
برخورد متفاوت مسعود دهنمکی و عادلفردوسیپور به عنوان دو چهره خبرساز برای خیلی از علاقمندان به هنر و ورزش جذاب است به ویژه این که این دو هر یک به سهم خود مخاطبانی دارند و به عنوان چهرهای جنجالی شناخته میشوند.

عادل فردوسیپور در برنامههای هفته گذشته خود به دفعات تلاش کرد علاقه خود را به فیم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی نشان دهد،او که از هر فرصتی برای نشان دادن علاقه خود به این فیلم سینمایی استفاده میکرد، در برنامه نود این هفته با زیرکی خاصی کنایهای به رقیب جدی فیلم سینمایی" جدایی نادر از سیمین" زد و در بخش معرفی برنامه نود مدعی شد" اخراجیها" اصلا فیلم خندهداری نیست.
شبکه ایران - طعنه مجری و تهیه کننده جنجالی برنامه تلویزیونی نود هرچند زیاد به چشم نیامد اما با واکنش تند مسعود دهنمکی نویسنده و کارگردان اخراجیها رو به رو شده به گونهای که صبح امروز سخنان دهنمکی علیه عادل فردوسیپور در بیشتر رسانههای ورزشی دیده میشد تا یک بار دیگر سینمایی در حوزه ورزش خبرساز شوند.
«زیاد تمایل ندارم در خصوص این مساله اظهارنظر کنم اما برای من و علاقمندان اخراجیها اصلا مهم نیست که عادل فردوسیپور در برنامه نود چه چیزی گفته است، فردوسیپور عددی نیست که بخواهد درباره اخراجیها حرفی بزند.»
«زیاد تمایل ندارم در خصوص این مساله اظهارنظر کنم اما برای من و علاقمندان اخراجیها اصلا مهم نیست که عادل فردوسیپور در برنامه نود چه چیزی گفته است، فردوسیپور عددی نیست که بخواهد درباره اخراجیها حرفی بزند.»
مسعود دهنمکی که از این ماجرا به شدت ناراحت است، درباره جمله معروف عادل فردوسیپور که در برنامه نود علیه اخراجیها به کار برد و گفت:"اگر کسی به اخراجیهای 3 نخندید،به این ماجرا خندید." میگوید:«زیاد تمایل ندارم در خصوص این مساله اظهارنظر کنم اما برای من و علاقمندان اخراجیها اصلا مهم نیست که عادل فردوسیپور در برنامه نود چه چیزی گفته است، فردوسیپور عددی نیست که بخواهد درباره اخراجیها حرفی بزند.»
در نقل و قول رسانهای که از قول نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی اخراجیها3 در رسانه های ورزشی آمده جملات دیگری دیده نمیشود اما برخی رسانههای خبری از قول
موضوعات مرتبط: حواشی
ایران در آستانه محرومیت از المپیک
عضو هیأت رئیسه مجلس گفت كه در صورت عدم تشكیل وزارت ورزش برای شركت در المپیك با مشكل مواجه میشویم.
احمد ناطق نوری عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با فارس به مصوبه مجلس شورای اسلامی مبنی بر تشكیل وزارت ورزش و جوانان اشاره كرد و اظهار داشت: بر اساس مصوبه مجلس دولت مكلف است كه هرچه زودتر این وزارتخانه را تشكیل دهد و وزیر آن را به مجلس معرفی كند.
وی افزود: بر اساس فرمایش امام خمینی (ره) اگر مجلس قانونی را تصویب كرد و شورای نگهبان هم به آن ایراد نگرفت هیچكس حق ندارد كه به آن عمل نكند.
ناطق نوری گفت: عدم تشكیل این وزارتخانه و معرفی وزیر مربوط به آن به مجلس بسیار خطرناك است و ضررهای زیادی را متوجه ورزش كشور خواهد كرد.
عضو هیأت رئیسه مجلس اظهار داشت: در حال حاضر حتی در بخش ورزش بسیاری از جاهایی كه وجود دارد نمیتوان هزینه كرد و این مسئله بعد منفی دارد چرا كه اكثر تیمها باید تا شهریورماه سهمیه المپیك بگیرند و اگر این وزارتخانه تشكیل نشود ما نمیتوانیم در المپیك شركت كنیم.
عضو هیأت رئیسه مجلس اظهار داشت: در حال حاضر تیمها در اردو به سر میبرند و هزینه این اردوها باید تأمین شود. همچنین تیمها باید مسابقات برون مرزی خود را داشته باشند تا تجربه كافی را كسب نمایند و بعد از آن سهمیه بگیرند تا در المپیك شركت كنند.
ناطق نوری در این باره گفت:در صورتی كه پولی برای هزینه در ورزش وجود نداشته باشد شركت در المپیك هم منتفی خواهد شد.
عضو هیأت رئیسه مجلس اظهار داشت: در حال حاضر تیمها در اردو به سر میبرند و هزینه این اردوها باید تأمین شود. همچنین تیمها باید مسابقات برون مرزی خود را داشته باشند تا تجربه كافی را كسب نمایند و بعد از آن سهمیه بگیرند تا در المپیك شركت كنند.
این نماینده مجلس در پایان تصریح كرد: هرچقدر كه تشكیل این وزارتخانه به طول بینجامد ضربه بیشتری به كشور میخورد.
موضوعات مرتبط: حواشی
طلسم 36 ساله فوتبال ایران
یک روز پس از حذف تیم ملی ایران در جام ملتهای آسیا، علی کفاشیان که به شکستهای تیمهای ملی عادت کرده بود گفت که اولویت فدراسیون فوتبال انتخاب سرمربی تیم امید است اما از آن روز تا به حال بیش از 5 ماه می گذرد و هنوز خبری از انتخاب سرمربی تیم امید نشده است.

یک روز پس از حذف تیم ملی ایران در جام ملتهای آسیا، علی کفاشیان که به شکستهای تیمهای ملی عادت کرده بود گفت که اولویت فدراسیون فوتبال انتخاب سرمربی تیم امید است اما از آن روز تا به حال بیش از 5 ماه می گذرد و هنوز خبری از انتخاب سرمربی تیم امید نشده است.ابتدا کفاشیان خبر داد که همکارانش در فدراسیون فوتبال به این جمع بندی رسیده اند که برای شکست طلسم 36 ساله تیم امید از یک مربی خوب خارجی انتخاب کنند. چند روز بعد اما شرایط جدیدی به وجود آمد. فریدون معینی سخنگوی کمیته فنی فدراسیون فوتبال اعلام کرد تا انتخاب سرمربی جدید تیم امید، هومن افاضلی مسئولیت اصلی را بر عهده دارد. عنوان افاضلی را هم گذاشت "تیم جمع کن". عنوانی که برای روزهای زیادی شد سوژه اول رسانه های پرتعداد ورزشی. به هر حال تیم امید با افاضلی با هزار زحمت از سد قرقیزستان گذشت. هنوز ساعتی از برد تیم امید ایران برابر قرقیزستان در مجموع دو بازی رفت و برگشت نگذشته بود که مهدی تاج مصاحبه کرد و گفت با این وضعیت احتمال صعود ایران به المپیک لندن "بسیار کم" است. این را می شد زنگ خطری برای هومن افاضلی تعبیر کرد. خودش هم چنین برداشتی از صحبتهای نایب رییس فدراسیون فوتبال کرد و استعفا داد. گفت استعفای کتبی نمی دهد چون وقتی قراردادی نداشته لزومی نداشته کتبی استعفا بدهد. به هر حال افاضلی که "به خاطر عرق ملی" مسئولیت تیم جمع کنی تیم المپیک را بر عهده گرفته بود استعفا کرد تا پروسه انتخاب سرمربی تیم امید از سر گرفته شود. در همین اثنا قرعه کشی مرحله انتخابی المپیک 2012 انجام شد و بدترین قرعه به تیم بی سرمربی ایران خورد. عراق حریف تیمِی شد که با وجود داشتن بازیکن پرامیدش، با چنین شرایطی امید زیادی برای رسیدن به مسابقات لندن نداشت.
* دستیار کرش، جلالی، استیلی و حالا هیچ کس نمی داند!
در مرحله اولی که قرار شد کارلوس کرش هدایت تیم ملی را بر عهده بگیرد، عباس ترابیان گفت که کرش برای تیم امید هم برنامه دارد و به احتمال فراوان یکی از دستیاران مرد پرتغالی هدایت تیم امید را هم بر عهده خواهد گرفت. البته وقتی کرش به پرتغال برگشت و نامه ای محبت آمیز به کفاشیان نوشت خود به خود قضیه حضور هم وطن کرش در راس تیم امید هم منتفی شد. بعد از این اتفاق، فدراسیون فوتبال از نظرش برگشت و قرار شد تا یک مربی ایرانی هدایت تیم امید را بر عهده بگیرد. از مجید جلالی به عنوان اصلی ترین گزینه برای تیم امید نام برده شد.
کرش به طور غیر مستقیم اعلام کرد که نمیخواهد با گرفتن مسوولیت هدایت تیم امید خود یا دستیارانش را به دردسر بیندازد. با این حال همچنان این شایعه مطرح بود که آنتونی سیموئز دستیار اول کرش سرمربی تیم امید برای بازی خرداد ماه برابر عراق خواهد بود
او به دفتر علی کفاشیان هم رفت اما وقتی برنامه هایش را روی میز رییس فدراسیون فوتبال گذاشت، مشخص شد پیوند جلالی و تیم المپیک ناشدنی است. شرطهایی که جلالی پیش پای علی کفاشیان گذاشته بود از نگاه رییس انقدر عجیب بود که از همان ابتدا هم معلوم بود که فدراسیون حکم به حضور جلالی نمی دهد. مثلا یکی از خواستهای جلالی این بود که بازیکنان تیم امید تیمهای باشگاهی تمام وقت در اختیار او قرار بگیرند تا اردوهای تیم امید به صورت شبانه روزی تا رسیدن به نتیجه ادامه داشته باشد و مشخص بود که فدراسیون فوتبال با این شرط موافقت نمی کند. پس از آن شانس به حمید استیلی رو کرد اما استیلی تازه برگشته به شاهین، به مردم بوشهر تعهد داشت که تیم محبوبشان را در لیگ برتر نگه دارد. به همین خاطر به غیر از یک جلسه چند دقیقه ای با علی کفاشیان دیگر تماسی با فدراسیونیها نداشت.

* بازگشت کرش و شروع داستان دوباره
در شرایطی که اولویت فدراسیون فوتبال بر اساس اعلام کفاشیان، انتخاب سرمربی تیم امید بود اما با حضور کرش در ایران و امضای قرارداد سه و نیم ساله با فدراسیون فوتبال ایران دوباره ثابت شد که سران فدراسیون چندان به اولویتهایشان توجهی ندارند. البته کرش در نخستین مصاحبه مطبوعاتی اش در ایران بارها در این باره مورد پرسش قرار گرفت اما جوابهایش نشان می داد کسانی که باید به او مشورت می دادند به خوبی از کارشان بر آمده اند. او مرتب تاکید میکرد که وظیفه اصلی او و همکارانش رساندن تیم ملی ایران به جام جهانی برزیل است و سایر برنامه ها برای او در اولویت نیستند. کرش به طور غیر مستقیم اعلام کرد که نمیخواهد با گرفتن مسوولیت هدایت تیم امید خود یا دستیارانش را به دردسر بیندازد. با این حال همچنان این شایعه مطرح بود که آنتونی سیموئز دستیار اول کرش سرمربی تیم امید برای بازی خرداد ماه برابر عراق خواهد بود. البته این گمانه زنی تنها تا زمان جلسه کفاشیان با کرش پا برجا بود. پس از این جلسه، کفاشیان که پاسخ منفی کرش را دریافت کرده بود دوباره به سراغ مربیان ایرانی رفت. حمید استیلی نخستین گزینه ای بود که دوباره روی بورس قرار گرفت اما پاسخ استیلی هم به پیشنهاد فدراسیون فوتبال منفی بود. او که به تازگی برادر فوتبالیستش را در سانحه رانندگی از دست داده "بیماری مادر و شرایط خانوادگی" را دلیل پاسخ منفی اش به فدراسیون فوتبال اعلام کرد. با این حال فدراسیونیها همچنان از استیلی به عنوان مهمترین گزینه برای سرمربیگری تیم امید نام می برند. اگرچه قرار بود که تا پنج شنبه گذشته، نام سرمربی تیم امید انتخاب شود اما با صحبتهای کفاشیان مشخص شد که حالا حالاها نباید منتظر انتخاب سرمربی تیم امید باشیم. اگر وضعیت همینطور ادامه پیدا کند، پیش بینی مهدی تاج برای رسیدن تیم المپیک ایران به بازیهای لندن هم تحقق پیدا خواهد کرد.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
آینده 20 تیم حرفهای فوتبال در خطر!
وزیر نفت به دنبال ابلاغیه ریاست جمهوری در نامهای به معاونین و مدیران عامل چهار شرکت اصلی این وزارتخانه تاکید کرد پرداخت هرگونه وجهی از محل بودجه کل کشور به هر شکل به ورزش حرفهای از ابتدای سال 90 ممنوع است.

در نامه سیدمسعود میرکاظمی برای معاونان و مدیران عامل چهار شرکت اصلی آمده است:« با عنایت به ابلاغیه 10 بهمن ماه ریاست محترم جمهوری و به موجب تبصره ب ماده 13 قانون برنامه پنجم توسعه ایران پرداخت هرگونه وجهی از محل بودجه کل کشور به هر شکل به ورزش حرفه ای ممنوع است. لذا مقتضی است از ابتدای سال 90 ترتیبی اتخاذ گردد که این حکم در آن شرکت و شرکت های تابع به طور دقیق رعایت شود..
بدیهی است معاونت توسعه منابع انسانی و مدیریت و رئیس شورای عالی ورزش در سیاست گذاری کلان ورزش وزارت متبوع دستورالعمل فوق را لحاظ نموده و اداره کل ورزش وزارت نفت ماموریت دارد که به نحوی شایسته بر مفاد آن نظارت کامل داشته باشد.»
وزارت نفت که شرکت های بسیاری را به عنوان زیر مجموعه خود دارد، بیش از 20 تیم در ورزش قهرمانی و حرفه ای را تحت پوشش مالی قرارمی دهد که با این ابلاغیه وضعیت ادامه فعالیت های حرفه ای آنها زیر سوال خواهد رفت و مشخص نیست این تیم ها با چه حامیانی به فعالیت خود ادامه خواهند داد
در راستای تاکید AFC در بحث خصوصیسازی باشگاههای لیگ برتر کشور، با ثبت امتیاز باشگاه نفت تهران در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، این باشگاه به موسسه فرهنگی - ورزشی نفت تهران تبدیل شد. پیش از این و برای اینکه باشگاه نفت تهران بصورت خصوصی ثبت شود، هیئت مدیره باشگاه به هیئت امنا تغییر و باشگاه نفت هم به موسسه فرهنگی - ورزشی نفت تهران تغییر نام داده بود.
وزارت نفت که شرکت های بسیاری را به عنوان زیر مجموعه خود دارد، بیش از 20 تیم در ورزش قهرمانی و حرفه ای را تحت پوشش مالی قرارمی دهد که با این ابلاغیه وضعیت ادامه فعالیت های حرفه ای آنها زیر سوال خواهد رفت و مشخص نیست این تیم ها با چه حامیانی به فعالیت خود ادامه خواهند داد
بر این اساس احمد قلعهبانی به عنوان رئیس هیئت امنا، حسین شهریاری به عنوان نایب رئیس هیئت امنا، غلامرضا شاه کرمی، عزت الله زارع هنزکی و محمود بیلکار به عنوان اعضای جدید هیئت امنای این باشگاه معرفی شدند. همچنین منصور قنبرزاده به عنوان مدیر موسسه فرهنگی - ورزشی نفت تهران به فعالیتش در این باشگاه ادامه خواهد داد.
وزارت نفت که شرکت های بسیاری را به عنوان زیر مجموعه خود دارد، بیش از 20 تیم در ورزش قهرمانی و حرفه ای را تحت پوشش مالی قرارمی دهد که با این ابلاغیه وضعیت ادامه فعالیت های حرفه ای آنها زیر سوال خواهد رفت و مشخص نیست این تیم ها با چه حامیانی به فعالیت خود ادامه خواهند داد. آیا واقعا به بخش خصوصی واگذار خواهند شد یا بازهم با عنوان خصوصی از بودجه همین وزارتخانه ارتزاق خواهند کرد؟!
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
کرش پنجاه و یکمین سرمربی ایران
دستیار پیشین الکس فرگوسن درحالی قراردادش را با فدراسیون فوتبال ایران به امضا رساند که پنجاه و یکمین سرمربی تاریخ تیم ملی و پانزدهمین سرمربی خارجی است که هدایت تیم ملی فوتبال کشورمان را برعهده گرفته است.
در حالیکه 109 روز تا آغاز مرحله دوم مسابقات فوتبال مقدماتی جام جهانی 2014 برزیل باقیمانده است، مرحلهای که تیم ملی ایران باید روز اول و ششم مردادماه طی دو دیدار رفت و برگشت برابر تیم مالدیو به میدان برود، "کارلوش کرش" به عنوان پنجاهمین و یکمین مربی و پانزدهیمن مربی خارجی تاریخ فوتبال ایران انتخاب شد.
این مربی پرتغالی نخستین مربی این کشور است که هدایت تیم ملی ایران را برعهده گرفته است. پیش از وی سه مربی از کرواسی، دو مربی برزیلی، دو مربی مجارستانی، یک مربی انگلیسی، یک مربی آلمانی، یک مربی از بوسنی، یک مربی ایرلندی، یک مربی از اتریش، یکی مربی از شوروی و یک مربی مجارستانی در مقاطع مختلف به عنوان سرمربی روی نیمکت تیم ملی نشسته بودند.
حسین صدقیانی نخستین سرمربی تاریخ فوتبال ایران بود و جیمز گیبل هم اولین مربی خارجی تیم ملی کشورمان محسوب میشود اما در دوره این مربی انگلیسی تیم ملی هیچ دیدار تدارکاتی برگزار نکرد تا وی در زمان حضور در ایران تنها در شهرهای مختلف کلاسهای آموزشی تشکیل دهد.
برانکو ایوانکوویچ هم که به همراه تیم ملی به جام جهانی 2006 آلمان صعود کرد، 52 مرتبه روی نیمکت تیم ملی ایران نشست، از این نظر در بین مربیان ایرانی و خارجی تاریخ فوتبال کشورمان رکورددار است. وی تنها مربی خارجی بود که در دو دوره هدایت تیم ملی را برعهده گرفت.
حسین صدقیانی با حدودا 9 سال هدایت تیم ملی ایران در دو مقطع مختلف بیشترین زمان مربیگری تیم ملی را به خود اختصاص داده است. همچنین به غیر از این مربی، حسین فکری، محمود بیاتی، پرویز دهداری، جلال طالبی، برانکو ایوانکوویچ و محمد مایلی کهن تاکنون در دو مقطع مختلف به عنوان سرمربی تیم ملی ایران انتخاب شدهاند.
ضمن اینکه پرویز دهداری که طی سالهای 50-51 هدایت تیم ملی را برعهده داشت، در سال 1365 پس از 14 سال دوری برای دومین مرتبه سرمربیگری تیم ملی ایران را بر عهده گرفت، در جدول طولانی ترین زمان بازگشت به تیم ملی، در رده نخست قرار گرفته است.
برانکو ایوانکوویچ هم که به همراه تیم ملی به جام جهانی 2006 آلمان صعود کرد، 52 مرتبه روی نیمکت تیم ملی ایران نشست، از این نظر در بین مربیان ایرانی و خارجی تاریخ فوتبال کشورمان رکورددار است. وی تنها مربی خارجی بود که در دو دوره هدایت تیم ملی را برعهده گرفت.
تاریخچه مربیان خارجی تیم ملی:
جیمز گیبل:آلفرد جیمز گیبل با حقوق هفتگی 20 لیره به ایران آمد و خبر حضور این مربی انگلیسی در دو هفته نامه تربیت بدنی چاپ شد تا وی نخستین مربی خارجی تیم ملی نام بگیرد. در دوره گیبل تیم ملی مسابقه ای را انجام نداد و این مربی تنها در شهرهای مختلف کلاسهای آموزشی برگزار کرد و در مردادماه 1327 ایران را ترک کرد.
ادموند مایوفسکی:
در دوره دوم فدراسیون دکتر کنی، ادموند مایوفسکی اتریشی با قراردادی معادل هزار مارک در فروردین ماه 1334 سرمربی تیم ملی شد و در چند مسابقه غیر رسمی هدایت ملی پوشان ایرانی را بر عهده گرفت که مهمترین آنها دیدار با تیم باشگاهی ویکتوریا برلین آلمان در تهران بود. وی در سال 1335 ایران را ترک کرد و سرمربی تیم ملی نروژ را برعهده گرفت.
جوزف مساروش:
مساروش مجاری در مردادماه سال 1336 به تهران آمد و به مدت دو سال سرمربی تیم ملی بود. در تیم ملی به همراه این مربی در بازیهای آسیایی 1958 و مقدماتی جام ملت های آسیا 1960 شرکت کرد که توفیقی به دست نیاورد. شکست 4 بر یک برابر پاکستان در زمان هدایت مساروش یکی از بدترین شکست های تاریخ فوتبال ایران بود.
گئورگی سوچ:
در سال 1344هدایت تیم ملی را عهده دار شد و با تیم ملی در بازیهای آسیایی 1966 بانکوک به مقام دوم دست یافت. تیم تحت هدایت این مربی مجاری در خشن ترین تورنمنت فوتبال آسیا دو بار مغلوب برمه شد.
زدراکو رایکوف:
همه این مربی یوگسلاو را با تیم استقلال میشناسند اما رایکوف پس از نخستین قهرمانی ایران در جام ملتهای آسیا برای هدایت تیم ملی به تهران آمد. رایکوف در مسابقات جام دوستی تیم ملی را به عنوان نایب قهرمانی رساند. وی سپس هدایت تیم فوتبال جوانان و در نهایت استقلال را برعهده گرفت.
ایگور نتو:
کاپیتان پیشین تیم ملی شوروی که به صورت حرفهای در هاکی روی یخ نیز مربیگری می کرد، در سال 1349 سرمربی تیم ملی شد و در بازیهای آسیایی 1970بانکوک هدایت این تیم را برعهده گرفت و نتیجه جالب توجهی را کسب نکرد.
فرانک اوفارل:
مشهورترین مربی خارجی بود که در دهه پنجاه سرمربیگری تیم ملی را بر عهده گرفت. اوفارل ایرلندی با سابقه مربیگری در منچستر یونایتد، پس از ناکامی ایران در صعود به جام جهانی 1974 هدایت تیم ملی را بر عهده گرفت و ضمن کسب مدال طلای بازیهای آسیایی 1974 تهران با تیم ملی به بازیهای المپیک 1976 مونترال صعود کرد.
استانکو پوکله پوویچ:
این مربی کروات نخستین مربی خارجی بود که پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و پس از ?? سال درحالی هدایت تیم ملی را برعهده گرفت که تیم ایران با هدایت علی پروین از صعود به جام جهانی 1994 ناکام مانده بود. فعالیت استانکو در تیم ملی کوتاه بود و پس از ناکامی در بازیهای آسیایی هیروشیما برکنار شد. استانکو سپس در این سالهای هدایت تیمهای پرسپولیس و پگاه را هم برعهده گرفته است.
به عقیده بسیاری از صاحبنظران، ایویچ سرشناسترین مربی خارجی است که تاکنون به ایران آمده است. ایویچ اندکی پس از صعود ایران به جام جهانی 1998 سکاندار تیم ملی شد و تیم را به خوبی آماده مسابقات جام جهانی کرد
والدیر ویرا:
این مربی برزیلی در روزهای حساس مقدماتی جام جهانی 1998 برای هدایت تیم فوتبال امید به ایران آمد، اما شکست ایران از قطر و از دست رفتن شانس صعود مستقیم باعث شد تا داریوش مصطفوی به عنوان رئیس وقت فدراسیون او را به عنوان سرمربی تیم ملی منصوب کند. ویرا در سه مسابقه پلی آف هدایت تیم ملی را بر عهده داشت و با وجود پیروز نشدن، تیم ایران را با حماسه ملبورن به جام جهانی 1998 فرانسه برد.
تومیسلاو ایویچ:
به عقیده بسیاری از صاحبنظران، ایویچ سرشناسترین مربی خارجی است که تاکنون به ایران آمده است. ایویچ اندکی پس از صعود ایران به جام جهانی 1998 سکاندار تیم ملی شد و تیم را به خوبی آماده مسابقات جام جهانی کرد اما شکست عجیب 7 بر یک مقابل تیم رم ایتالیا در دیداری تدارکاتی پایان فعالیتش در تیم ملی بود.
ادمار براگا:
پس از ناکامی تیم ملی در جام ملتهای آسیا 2000 این مربی برزیلی جانشین جلال طالبی شد تا در مرحله پیش مقدماتی جام جهانی 2002 تیم را رهبری کند. این برزیلی خوش شانس بزرگترین پیروزی تاریخ تیم ملی را با پیروزی ??بر صفر ایران برابر گوام به نام خود ثبت کرد.
میروسلاو بلاژویچ:
سرمربی تیم سوم جهان -کرواسی- برای هدایت تیم ملی در بهمنماه سال 1379 به ایران آمد و تا آبانماه سال 1380 هدایت تیم ملی را در مسابقات مقدماتی جام جهانی 2002 بر عهده داشت اما با شکست ایران برابر ایرلند در بازی پلی آف و ناکامی در صعود به جام جهانی ناکام وداعی تلخ با فوتبال کشورمان داشت.
برانکو ایوانکوویچ:
پروفسور کروات تنها مربی خارجی است که در دو دوره رهبری تیم ملی را بر عهده گرفت و همچنین رکوددار مربیگری در تیم ملی است. برانکو ابتدا از بهمن 1380 تا مهرماه 1381 سرمربی تیم ملی بود و پس از وقفهای یکساله از مهرماه سال 1382 تا خردادماه 1385 که پایان بازیهای ایران در جام جهانی 2006 المان بود، سرمربی تیم ملی کشورمان بود. صعود به جام جهانی 2006 و مقام سومی جام ملت های آسیا 2004 از افتخارات برانکو در تیم ملی ایران بود. وی به همراه تیم امید هم قهرمانی بازیهای آسیایی 2002 پوسان شد.
اریش روته مولر:
پس از شکست تلخ تیم ملی فوتبال ایران برابر عربستان در مقدماتی جام جهانی 2010 در تهران علی دایی از سمت سرمربیگری تیم ملی برکنار شد و اریش روته مولر آلمانی برای یک دیدار تدارکاتی و بصورت سرمربی موقت هدایت تیم ملی را برعهده گرفت.
تاریخچه مربیان فوتبال کشورمان ایران
1- حسین صدقیانی از 1320 تا 1329(5 بازی، 2 برد، 3 باخت)2- آلفرد جیمز گیبل 1327 (بدون دیدار تدارکاتی)
3- مصطفی سلیمی از 1329 تا 1334(5 مسابقه، 2 برد، 2 مساوی، یک باخت)
4- ادموند مایوفسکی از 1334 تا 1335(بدون بازی تدارکاتی)
5- ژوزف مساروش از 1336 تا 1339 (6 مسابقه، 3 برد، یک تساوی، 2 باخت)
6- حسین فکری از 1340 تا 1345(7 مسابقه، 2 پیروزی، 3 تساوی، 2 شکست)
7- گئورگی سوچ از 1344 تا 1345 (7 مسابقه، 4 پیروزی، 3 شکست)
8- حسین فکری سال 1346 (2 مسابقه، یک برد، یک باخت)
9- محمود بیاتی از 1347 تا 1348 (4 مسابقه، 4 پیروزی)
10- زدراکو رایکوف از سال 1348 تا 1349 (4 مسابقه، 3 پیروزی، یک شکست)
11- محمد بیاتی سال 1349 (یک بازی، یک برد)
12- ایگور نتو از 1349 تا 1350 (3 بازی، یک تساوی، 2 باخت)
13- پرویز دهداری از 1350 تا 1351 (2 بازی، یک برد، یک باخت)
14- محمد رنجبر سال 1351 (9 بازی، 5 پیروزی، یک تساوی، 3 شکست)
15- محمود بیاتی از 1351 تا 1352 (یک بازی، یک برد)
16- فرانک اوفارل از 1352 تا 1354(9 بازی، 7 برد، 2 باخت)
17- حشمت مهاجرانی از 1355 تا 1357 (28 بازی، 15 برد، 7 تساوی، 6 باخت)
18- حسن حبیبی از سال 1357 تا 1359 (12 بازی، 9 برد، 2 تساوی، یک باخت)
19- اصغر شرفی از 1359 تا 1360
20- پرویز ابوطالب در سال 1360
21- ناصر ابراهیمی از 1360 تا 1361
22- حسین آبشناسان 1361
23- احمد طوسی 1362
24- محمود یاوری در سال 1363(6 بازی، 6 برد)
25- ناصر ابراهیمی از 1363 تا 1364 (8 بازی، 2 برد، 4 مساوی، 2 باخت)
26- فریدون عسگرزاده (از 1364 تا 1365)
27- پرویز دهداری از 1365 تا 1367 (20 بازی، 10 برد، 6 تساوی، 4 باخت)
28- محمود یاوری سال 1366
29- رضا وطنخواه سال 1368 (3 بازی، 3 برد)
30- مهدی مناجاتی سال 1368 (3 بازی، 2 برد، یک باخت)
31- علی پروین از 1368 تا 1372 (34 بازی، 15 برد، 11 تساوی، 8 باخت)
32- استانکو پوکله پوویچ از 1372 تا 1373 (4 بازی، یک تساوی، 2 برد، یک باخت)
33- حسن حبیبی
34- محمد مایلی کهن از 1374 تا 1376 (38 بازی، 23 برد، 9 تساوی، 6 باخت)
35- والدیر ویهرا سال 1376 (3 بازی، 2 تساوی، یک باخت)
36- تومیسلاو ایوویچ سال 1376 (5 بازی، یک برد، 2 تساوی، 2 باخت)
37- جلال طالبی سال 1376 (4 بازی، یک برد، 3 باخت)
38- منصور پورحیدری از 1377 تا 1378 (17 بازی، 9 برد، 5 تساوی، 3 باخت)
39- جلال طالبی سال 1379 (21 بازی، 13 برد، 5 تساوی، 3 باخت)
40- آدمار براگا از سال 1379 تا 1380 (3 بازی، 3 برد)
41- میروسلاو بلاژویچ سال 1380 (19 بازی، 10 برد، 4 تساوی، 5 باخت)
42- برانکو ایوانکوویچ از 1380 تا 1381 (10 بازی، 4 برد، 4 تساوی، 2 باخت)
43- همایون شاهرخی از1381 تا 1382 (5 بازی، یک برد، یک تساوی، 3 باخت)
44- برانکو ایوانکوویچ از 1382 تا 1385 (42 بازی، 29 برد، 6 تساوی، 7 باخت)
45- امیر قلعهنویی از 1385 تا 1386 (17 بازی، 10 برد، 6 تساوی، یک باخت)
46- منصور ابراهیم زاده سال 1386 (3 بازی، 3 تساوی)
47- علی دایی از 1386 تا 1388 (24 بازی، 15 برد، 6 تساوی، 3 باخت)
48- اریش روته مولر سال 1388 (یک بازی، یک تساوی)
49- محمد مایلی کهن سال 1388 (بدون هیچ دیدار)
50- افشین قطبی از 1388 تا 1389 (30 بازی، 16 برد، 6 تساوی، 8 باخت)
51- کارلوس کرش از 1390 تا....؟
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
صدای پای فاجعه می آید
شاید که نه مطمئنا تنها چیزی که فوتبال را به پرمخاطب ترین ورزش جهان تبدیل کرده ، تماشاگران باشند. تماشاگرانی که می توانند با انگیزه و انرژی خود تلاش بیشتری را نسبت به بازیکنان داخل زمین برای پیروزی تیم مورد علاقه خودشان انجام دهند.
قطعا تمام فوتبالدوستانی که سودای ورزش و فوتبال را در سر دارند لااقل یک بار گذرشان به استادیوم های ورزشی ایران افتاده است تا تجربه یک روز زندگی استادیومی را درک کرده باشند.
تجربه ای که شاید به دلیل فضای ملتهب فرهنگی موجود روی سکوهای ورزشگاه ها آخرین تجربه هوادار باشد تا دیگر با فضای نگران کننده که می توان به دلیل حضور تماشاگرانی که تعصب را چاشنی علاقه خود به تیم های رنگی کرده اند و به نوعی ضد فرهنگ محسوب می شود روبرو نشوند.
به گزارش گروه ورزشی تبیان؛ چاقو کشی، اهانت در ورزشگاه ها ، درگیری و زدوخورد در استادیوم ورزشی، درگیری هواداران دو تیم رقیب،پرتاب نارنجک به سمت مامور، شکستن صندلی ها، پرتاب اشیا به سمت ورزشکاران ( آخرین نوع ناهنجاری هواداران) و ........ ؛ اینها تنها نمونه ای از اخبار و واژه هایی است که دیگر شاید شنیدن آنها تعجب شنونده ای را به خود جلب نکند.
در حالی که سال گذشته مسئولان فرهنگی فدراسیون فوتبال با راه اندازی پدیده ای به نام منشور اخلاقی سعی در اصلاح فرهنگ موجود در فضای ورزش کشورمان را داشتند اما بزرگ ترین تراژدی ادوار لیگ دهم با چاقو کشی هواداران آبادانی در دیدار با استقلال تهران اتفاق افتاد تا همچنان نگرانی ها در مورد طغیان های موجود در ورزشگاه ها وجود داشته باشد.
نمونه های متعددی را می توان در این زمینه مثال زد که پرتاب اشیا در دیدار پرسپولیس - شاهین آخرین بود اما به نظر می رسد در ادامه آخرین نباشد.
اما هدف نگارنده از این مطلب یادآوری اتفاقات تلخ گذشته نیست بلکه قصد داریم در این مطلب عامیانه بررسی کنیم که چرا یک تماشاگر در کشوری که فرهنگ و تمدن در آن حرف اول را می زند باید دچار رفتار های غیر متعارف و هیجانات کاذب شود.
نبود فضاهای تخلیه هیجانات و نادیده گرفته شدن نیازها نکته دیگری است که نقش تعیین کننده ای در بروز چنین حرکاتی دارد. اگر کنترل و تخلیه هیجانات در فضاهای غیر از استادیوم ها صورت بگیرد و افراد نیازی برای انجام دادن چنین کارهایی برای ارضا شدن هیجانات نداشته باشد
یک جیغ تا دیوانه شدن
تجربه یک روز فوتبالی در ورزشگاه های ایران شیوه جدیدی ای است که عرف و قانون خاص خود را دارد. در ایران برای تماشا کردن دیدارهای مهم بر خلاف سایر کشورهای صاحب سبک باید از اولین ساعت های روز خود را آماده حضور بر روی سکوهای نامناسب ورزشگاه ها کنید.
ساعت ها حضور مستمر، نبود امکانات کافی و بهداشتی، برخورد نامناسب با هواداران، وضعیت نامناسب ورزشگاه ها، شرایط نامناسب جوی و ..... از جمله مواردی است که باعث می شود تا در هنگام مسابقات و با کوچکترین اتفاق تماشاگر عکس العمل های غیر متعارفی از خود نشان دهد تا بتواند آن هیجان کاذب را تخلیه کند.
در این چند ساله گروهی که در استادیوم ها حاضر می شوند تا تیم مورد علاقه خود را مورد تشویق قرار دهند اصولا دارای تحصیلات پایین، شرایط شغلی نامناسب و از طبقه اجتماعی پایین تری هستند. اکثر آنها نوجوانان و جوانانی هستند که در قالب های جامعه شناسی ویژگی های خاص خودشان را دارند. البته باید به این نکته بسیار دقت کرد که اغلب این افراد دارای ذات و فطرت نابهنجار نیستند بلکه این شرایط و اوضاع نامناسب است که آن ها را به سمت سوق می دهد.
نبود فضاهای تخلیه هیجانات و نادیده گرفته شدن نیازها نکته دیگری است که نقش تعیین کننده ای در بروز چنین حرکاتی دارد. اگر کنترل و تخلیه هیجانات در فضاهای غیر از استادیوم ها صورت بگیرد و افراد نیازی برای انجام دادن چنین کارهایی برای ارضا شدن هیجانات نداشته باشد قطعا یک نوجوانان با یک جیغ و شعار چنین اتفاقاتی از خود بروز نخواهد داد.
صدا پای فاجعه می آید
به هر حال تماشاگران یکی از مهمترین عوامل پیشرفت ورزش کشور به شمار می رود و همانطور که باید به خبرنگاران ، بازیکنان ، مربیان و سایر عوامل برگزار کننده مسابقات احترام گذاشته شود باید برای تماشاگران اقدامات رفاهی فراوانی را انجام دهند تا تمام نگاه های پس از بازی به میدان آن باشد نه سکوها.در کشورهای اروپایی بلیط باشگاه های مختلف برای یک سال برای هواداران پیش فروش می شود تا هوادار با خرید آن برای یک سال بداند تا انتهای مسابقات باید از کدام صندلی و جایگاه بازی تیم مورد علاقه خود را تنها دقایقی قبل از شروع آن به نظاره بنشیند. کاری شاید سالهای سال در ایران صورت نگیرد.
به هر حال به نظر می رسد این مسئله به امری عادی در جامعه و به خصوص مسئولین تبدیل شده و اگر جدی گرفته نشود تبعات اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی زیان برای را به همراه داشته باشد .
صدایی که روز به روز با شدت بیشتری آن را احساس می کنیم اما هیچ حرکتی برای رفع آن صورت نمی گیرد که قطعا در صورت ادامه همین روند باید منتظر فاجعه های جبران ناپذیری باشیم.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
کریمی: جمعه مقابل بایرن بازی می کنم
انتظار برای بازگشت دوباره علی کریمی به بوندسلیگا در دیدار شالکه و نونبرگ نیز به سرانجام نرسید.
فیلیکس ماگات در این بازی خانگی هم ترجیح داد جادوگر را در لیست 18 نفره تیم قرار ندهد تا برای همه این ابهام شکل بگیرد که چرا او علی کریمی را جذب کرده است. کریمی برای اولین بار داری شالکه و دورتموند روی نیمکت نشست اما بعد از آن به دلایلی دیگر جایی روی نیمکت نداشت.
جادوگر از این بابت اصلا ناراحت نیست و می گوید، این طبیعی است که بیرون باشد چون حضور در بوندسلیگا به این راحتی نیست. کریمی این روزها برنامه خاصی به جز تمرین و کار با اینترنت ندارد و در خانه جدید خودش مستقر شده است. جادوگر به احتمال فراوان یک شروع ویژه در آلمان خواهد داشت، شروعی که بی شک او را روی جلد رسانه های ایران بازمی گرداند. 4 روز دیگر شالکه 04 در ادامه رقابت های جام حذفی آلمان یک دیدار فوق العاده حساس مقابل بایرن مونیخ خواهد داشت که کریمی به احتمال فراوان در این مسابقه حاضر می شود. فیلیکس ماگات در جریان تمرینات با کریمی صحبت کرده و به او گفته است که در بازی بایرن مونیخ قصد دارد از او استفاده کند. ماگات در این ایام به دلیل فشاری که هواداران روی او بابت خرید کریمی و کاریستئاس ایجاد کردند، ترجیح داد کریمی را زود بازی ندهد و با سیاست خاصی جلو برود. او به مدیر برنامه های کریمی توضیح داده، تنها در شرایطی از او استفاده می کند که مطمئن شود این بازیکن در آمادگی کامل به سر می برد.
ماگات معتقد است تنها بازی خوب علی کریمی می تواند اوضاع را به نفعش تغییر دهد اما در غیراینصورت فشارها بر روی او و ماگات بیشتر خواهد شد. کریمی در این باره به دوستان نزدیکش می گوید: «تمرینات سخت بدنسازی را پشت سر می گذارم و از بازی بایرن مونیخ به احتمال زیاد بازی می کنم.» جادوگر در این مدت به تمرینات سنگین بدنسازی مشغول بود که باعث شده تا از نظر بدنی در شرایط مطلوب تری قرار بگیرد. به گفته خود او، در حال حاضر هیچ مشکلی ندارد و می تواند با آمادگی کامل برای شالکه به زمین برود.
کریمی آخرین بار در سال 2007 با پیراهن همین بایرن به زمین رفت و بعد از آن از به خاورمیانه بازگشت. در واقع او بعد از نزدیک به 4 سال دوباره پیراهن یک تیم آلمانی را در یک بازی رسمی به تن خواهد کرد. او در هفته سی و چهارم فصل 2007-2006 با بایرن مونیخ مقابل ماینتس قرار گرفت که دومین بازیکن برتر زمین بود. او با دریافت نمره 2.5 بعد از مهمت شول بهترین بازیکن زمین بود و یک گل نیز به ثمر رساند تا بایرن آن مسابقه را 5 بر 2 ببرد. حالا او به عضویت شالکه در آمده و به احتمال بسیار زیاد روز جمعه آینده با پیراهن این تیم مقابل بایرنی بازی خواهد کرد که آخرین بار با پیراهن همین تیم به میدان رفت.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
رکورد خاص آقای خاص

ژوزه مورینیو آخرین بار 9 سال قبل در دیدار خانگی شاهد شکست شاگردانش بوده و از آن پس تاکنون در هیچ مسابقهای برابر حریفانش تسلیم نشده است.
سرمربی کنونی رئال مادرید 23 فوریه 2002 آخرین شکست خانگیاش را برابر "بیرامار" درلیگ برتر پرتغال تجربه کرد. این مربی پرتغالی در آن زمان هدایت پورتو را برعهده داشت. از باخت 3 بر 2 پورتو به بیرامار 9 سال میگذرد و مورینیو از آن پس تاکنون با هیچ یک از تیمهای چلسی، اینتر و رئال مادرید در ورزشگاههای خانگی نباخته است. به نظر نمیرسد لوانته در لیگا بتواند قوهای سپید را برده و رکورد دست نیافتنی آقای خاص را خراب کند.
پیشرفت عادی تیم این احتمال را نیز با خود به همراه دارد که در شروع کار از موفقیتهای بزرگ خبری در کار نباشد. این فرآیندی طولانی است که در نهایت به جامهای قهرمانی بسیار منجر میشود
بهترین مربی فصل پیش اروپا در حال حاضر روی نیمکت هدایت رئال مادرید مینشیند و حتی در صورت دست نیافتن به عنوان قهرمانی با این تیم نیز از سانتیاگو برنابئو رفتنی نخواهد بود. او در این باره به مارکا، روزنامه شناخته شده اسپانیایی گفت:« به پایان رساندن این فصل بدون عنوان قهرمانی بسیار دردناک خواهد بود. به ویژه برای هواداران. با این حال همه با شرایط آشنا شده و با آن کنار میآیند.»
مورینیو ادامه داد:« پیشرفت عادی تیم این احتمال را نیز با خود به همراه دارد که در شروع کار از موفقیتهای بزرگ خبری در کار نباشد. این فرآیندی طولانی است که در نهایت به جامهای قهرمانی بسیار منجر میشود. من بازیکنان یکدیگر را به خوبی درک میکنیم. آنها در حال حاضر ارائه گر فوتبالی هستند که از آنها انتظار دارم.»
رئال مادرید پس از بازی برابر لوانته در لیگا باید به دیدار المپیک لیون برود. این مسابقه از دوررفت مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا انجام میشود.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
چرخش عجيب فدراسيون فوتبال

در حالي که فدراسيون فوتبال و سازمان تربيت بدني تاکيد کرده بودند براي هدايت تيم ملي از يک مربي بزرگ خارجي استفاده خواهند کرد، اما علي کفاشيان امروز از جذب مربي داخلي خبر داد.
در شرايطي که اکثر اهالي فوتبال و علاقمندان به اين رشته ورزشي خواهان حضور مربي خارجي در تيم ملي فوتبال کشورمان هستند و مي خواهند يک مربي واجد شرايط خارجي ايران را نيز مانند استراليا، کره جنوبي و ژاپن در مسير پيشرفت قرار دهد، انصراف کارلوس کرش از حضور در تيم ملي فوتبال کشورمان تمام روياهاي آنها را نقش برآب کرد تا بازهم فوتبال ايران به خانه اول بازگردد و اين شعار را سردهد که "ايراني! جنس ايراني بهتر است".
تکرار تاريخ براي فوتبال ايران
هميشه بعد از هر شکست پرونده جذب مربي خارجي در فدراسيون فوتبال باز مي شود. اين موضوع خاص ديروز و امروز نيست و در آينده هم تکرار خواهد شد. هنوز ذهن اهالي فوتبال خاطرات مذاکره جدي با اتوفيستر، آلفرد ريدل، خاوير کلمنته و ... را ياد نبرده است و اينکه فوتبال ايران از عقد قرارداد با آنها به سپردن تيم ملي به مايلي کهن و دايي و ... بسنده کرد. اين بار هم سنگ بزرگ برداشتيم و به جاي زدن آن برهدف به دنبال سنگ ريزه مي گرديم تا اندازه دستمان باشد.
بهانه جويي کارلوس کرش
قبل از اينکه کارلوس کرش به ايران بيايد، نگاه خوبي به کشورمان نداشت. متاسفانه برخيها با او تماس حاصل کرده و اطلاعات غلطي به اين مربي داده بودند. حضور 48 ساعته کرش در ايران و بازديد از نقاط مختلف شهر تهران، کمپ تيمهاي ملي، ميل کردن چند وعده غذاي ايراني و... نگاه او به ايران را تغيير داد تا جائيکه او در ايميلي که صبح دوشنبه به فدراسيون فوتبال ايران فرستاده بود، ابراز تمايل و علاقه کرده بود تا سرمربي تيم ملي کشورمان شود.
بايد بررسي کرد و ديد از صبح تا بعدازظهر دوشنبه چه اتفاقي افتاد که کرش را برآن داشت تا در تصميم خود براي حضور در ايران صرفنظر کند. آيا پشنهادي تازه دريافت کرده است؟ البته براي ما اين اتفاقات تازه نيست. هنوز فراموش نکردهايم روزهايي را که قرار بود اتوفيستر آلماني سرمربي تيم ملي ايران شود اما او به عربستان رفت و شد سرمربي رقيب ما در راه مسابقات انتخابي جام جهاني 1998!
نقش سازمان تربيت بدني در حضور مربي خارجي در تيم ملي ايران
زمانيکه علي سعيدلو، رئيس سازمان تربيت بدني به مسئولان فدراسيون فوتبال چراغ سبز نشان داد که "برويد يک مربي خوب درجه يک براي تيم ملي بياوريد"، مسئولان فدراسيون از خود بيخود شدند و دو ماه مانده به آغاز جام ملتهاي آسيا اعلام کردند "مربي درجه يک خارجي جانشين قطبي مي شود"!
کارلوس کرش دوشنبه شب ايميلي براي ترابيان فرستاد که در آن خطاب به کفاشيان از حضور در تيم ملي کشورمان عذرخواهي کرده بود
متاسفانه در اين مدت اتفاقات به گونهاي رقم خورد که مسئولان فدراسيون فوتبال به ويژه علي کفاشيان از حمايت مالي سازمان براي جذب مربي درجه يک خارجي دلسرد شدند. مسئولان سازمان تربيت بدني که دغدغه امروزشان تبديل شدن اين سازمان به وزارتخانه ورزش است، مانند گذشته براي جذب مربي خارجي جدي نبودند و همين جدي نبودن باعث شد تا کفاشيان دلسرد از حمايت مالي مسئولان سازمان تربيت بدني به جذب مربي ايراني هم فکر کند.

نشست تعيين کننده کميته فني
کارلوس کرش دوشنبه شب ايميلي براي ترابيان فرستاد که در آن خطاب به کفاشيان از حضور در تيم ملي کشورمان عذرخواهي کرده بود. قرار بود صبح سه شنبه در فدراسيون فوتبال جلسه اي برگزار شود تا در خصوص انتخاب مربي براي تيمهاي ملي بزرگسالان، اميد و جوانان بحث و تصميم گيري شود. اين جلسه برگزار نشد، چرا که فدراسيون فوتبال به اظهارنظر همه اعضاي کميته فني که امير قلعه نويي و منصور ابراهيمزاده هم جزو آنها هستند، نياز دارد تا اين بار براي استخدام مربي تيم ملي بي گدار به آب نزند.
به احتمال زياد نشست کميته فني روز شنبه هفته آينده برگزار خواهد شد، با حضور همه اعضا، يعني هم قلعه نويي هست و هم ابراهيم زاده. آنجا بهتر مي شود با اين دو مربي که گزينههاي اصلي هدايت تيم ملي هستند، مذاکره کرد و نظرشان را براي پذيرش اين مسئوليت مهم جويا شد. شنبه روز مهمي براي فوتبال ايران است.
تاريخ مدام تکرار مي شود
کميته انتقالي فدراسيون فوتبال يک به يک پرونده مربيان خارجي را براي حضور در تيم ملي زير و رو مي کرد تا رسيد به گزينه "آرتور جورج". اين مربي پرتغالي به ايران نيامد و نشد که بيايد تا اينکه گزينهاي ديگر براي هدايت تيم ملي انتخاب شود. اين بار فدراسيون تازه روي کارآمده کفاشيان کار مذاکره با مربيان خارجي را براي حضور در تيم ملي در دست گرفت. در آن زمان هم تيم ملي بصورت اورژانسي به منصور ابراهيمزاده سپرده شد تا در کمترين زمان ممکن اين تيم را براي بازي با سوريه در مرحله سوم انتخابي جام جهاني 2010 آماده کند و کلمنته هم شد تماشاگر آن بازي. اما در پايان مسابقه ديگر نه ابراهيمزاده سرمربي ايران بود و نه کلمنته در ايران ماند تا تيم ما را به آفريقاي جنوبي ببرد.
دوباره انگار دارد تاريخ تکرار مي شود. يک هفته ديگر تيم اميد اولين ديدار خود در مرحله انتخابي المپيک 2012 را بايد برابر قزقيزستان برگزار کند اما اين تيم نه سرمربي دارد و نه گزينهاي خارجي که نزديک به اميدهاي فوتبال ايران باشد. معلوم نيست اين تيم چطور مي خواهد مهياي ديدار با قزقيزستان شود، فقط قرار است سرمربي اين تيم تا روز شنبه مشخص شد، در فاصله چهار روز تا بازي با قرقيزستان!
کرش رفت و ما بازهم مانديم و فوتبالي که معلوم نيست دواي دردش چيست. مردم که هفته گذشته در برنامه ورزشي 90 بصورت قاطع به حضور مربي درجه يک خارجي در تيم ملي راي دادند. بايد ديد در تصميم گيريهاي مسئولان ورزش و فوتبال کشور نظر مردم چقدر تاثيرگذار است.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
خداحافظی بزرگترین رونالدو تاریخ
زمانی که پا به توپ میشد همه را نیمخیز میکرد. او با وجود وزن بهنسبت زیادش سرعتهای فوقالعاده انفجاری میزد و گلزنی را مثل آب خوردن از بر بود. این شرح خلاصهای از رونالدو، ستاره برزیلی بود که هرگز نمیخواست از دنیای فوتبال خداحافظی کند. با این حال مصدومیتهای پیدرپی امان او را برید و« پدیده» روز گذشته و با چشمانی اشکبار از دنیای توپ گرد خداحافظی کرد.
این اتفاق در حالی است که خاطرات فراموشناشدنی و فراوانی در کارنامه ورزشی او ثبت شده است و با رفتنش بسیاری از هواداران دنیای فوتبال را ناراحت کرد. این مهاجم برزیلی که در حال حاضر عضو تیم کورینتیانس است در ماههای اخیر با مصدومیتهای متعددی دستوپنجه نرم میکرد و معتقد است که همین مصدومیتها و عدمآمادگی باعث شد تا تصمیم بگیرد که چند ماه پیش از پایان قراردادش از دنیای فوتبال کنار برود.
رونالدو در گفتوگو با فنتستیکو گفت:«بدنم درد میکند. در ذهنم میخواستم به فوتبال ادامه بدهم ولی این بدن دیگر نمیکشد. در روزهای اخیر مثل یک بچه گریه میکردم.»
این ستاره برزیلی دو سال است که در کورینتیانس توپ میزند. او پیش از این دورهای طلایی را در اروپا در تیمهای آیندهوون، بارسلونا، اینتر، رئالمادرید و میلان سپری کرد. یک فصل حضور او در بارسلونا به عنوان یکی از درخشانترین فصول کارنامه فردیاش در دنیای فوتبال شناخته میشود ولی حضور او در سنسیرو و برنابئو تا این حد درخشان نبود. در حالی که خیلیها رونالدو را به عنوان یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ فوتبال برزیل میدانند، این ستاره با به ثمر رساندن 15 گل در 4 تورنمنت جام جهانی که در دوتای آن با برزیل به قهرمانی دنیا رسید، برترین گلزن تاریخ این رقابتهاست. اکنون و پس از حذف کورینتیانس از گردونه رقابتهای کوپا لیبرتادورس و با توجه به شرایط فیزیکی او، رونالدو تصمیم به کنارهگیری از دنیای فوتبال گرفت.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوریسید حسن نجات
انصراف کرش از حضور در ایران
در حالی که تمام اتفاقات روزهای اخیر حکایت از آن داشت که کارلوس کرش بزودی هدایت تیم ملی فوتبال ایران را برعهده خواهد گرفت، این سرمربی پرتغالی دوشنبه شب با ارسال پیامی به رئیس فدراسیون فوتبال از حضور در ایران انصراف داد و البته مشکلات خانوادگی را بهانه کرد!
انتخاب سرمربی تیم ملی پس از هر ناکامی سالهاست که به یکی از داستان های تکراری و البته ملا آور فوتبال ایران تبدیل شده و معمولا سرانجام خوبی نیز نداشته است. این بار و پس از ناکامی تیم ملی در پانزدهمین دوره رقابتهای جام ملت های آسیا بازهم این داستان تکرار شد.
فدراسیون فوتبال که به دنبال ناکامی تیم ملی در جام ملت ها از سوی اهالی ورزش و خارج از آن تحت فشار قرار داشت به دنبال آن بود تا با انتخاب یک سرمربی صاحب نام و با کارنامه تا حدودی این فشار را از روی دوشش بردارد. به همین خاطر با گزینه های متعددی مذاکره کرد و در نهایت "کارلوس کرش" را به عنوان گزینه نهایی معرفی کرد.
کرش پس از آنکه مذاکرات مقدماتی را با مسئولان فدراسیون فوتبال ایران انجام داد پذیرفت تا برای بازدیدی از امکانات و شرایط ایران سفری به تهران داشته باشد و از نزدیک با شرایط فوتبال کشورمان آشنا شود. این اتفاق اواخر هفته گذشته روی داد و این مربی پرتغالی با حضور در تهران ضمن بازدید از امکانات فوتبالی و گردش در شهر، چهارشنبه شب هفته گذشته نیز دیدار ایران برابر روسیه در ورزشگاه زاید اسپور ابوظبی امارات را تماشا کرد.
علی کفاشیان عنوان کرد کرش اعلام کرده به دلیل مشکلات خانوادگی نمی تواند به ایران بیاید اما به نظر می رسد برخی اتفاقات و حوادث عامل انصراف کرش از حضور در ایران بوده است.
کرش پس از تماشای بازی ایران با روسیه راهی کشورش شد و اعلام کرد بزودی پاسخ نهایی را به مسئولان فدراسیون فوتبال ایران خواهد داد. او اوایل هفته جاری دستیارانش را به فدراسیون فوتبال معرفی کرد و از آنها خواست زمینه توافق با این مربیان را فراهم کنند. این اتفاق افتاد و توافق نهایی با سه دستیار کرش نیز صورت گرفت.
اما در شرایطی که همه منتظر بودند تا کرش قراردادش را با فدراسیون فوتبال ایران منعقد کند، علی کفاشیان دوشنبه شب از انصراف وی برای حضور در ایران خبر داد. در حالی که علی کفاشیان عنوان کرد کرش اعلام کرده به دلیل مشکلات خانوادگی نمی تواند به ایران بیاید اما به نظر می رسد برخی اتفاقات و حوادث عامل انصراف کرش از حضور در ایران بوده است.
در این مورد گفته می شود کارلوس کرش در روز نخست مذاکره با مسئولان فدراسیون مشکلاتی را به عنوان نگرانی هایش برای حضور در ایران اعلام کرده بود که پس از حضور در تهران این نگرانی ها برطرف شد و مسئولان فدراسیون فوتبال امیدوار بودند او تا پایان هفته جاری قراردادش را برای هدایت تیم ملی به امضا برساند اما دوشنبه شب همه چیز رنگ باخت.
اتفاقی که حدود دو سال پیش برای خاویر کلمنته رخ داد این بار برای کارلوس کرش تکرار شد و دومین مربی صاحب نامی که می توانست به فوتبال ایران کمک کند از همکاری انصراف داد تا سریال تکرار و خسته کننده انتخاب سرمربی دوباره سوژه اول فوتبال و رسانه های ورزشی شود و البته با این شرایط بعید به نظر می رسد که یک سرمربی بزرگ خارجی به ایران بیاید!
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
داربی هفتاد ششم فروردین
سازمان لیگبرتر برنامه چهار هفته از مسابقات لیگ برتر را اعلام کرد که بر این اساس دیدار تیمهای پرسپولیس و استقلال که هفتادمین شهرآورد پایتخت است، روز شنبه ششم فروردینماه برگزار میشود
از سوی سازمان لیگ برتر برنامه هفتههای بیست و چهارم تا بیست و هشتم رقابتهای فوتبال لیگ برتر باشگاههای کشور به شرح زیر اعلام شد:
هفته بیست و چهارم لیگ برتر: (گرامیداشت یاد و خاطره شهید سرلشگرپاسدار حاج حسین خرازی و شهدای عملیات خیبر)
پنجشنبه 5/12/89* سپاهان اصفهان - استقلال تهران، ساعت 16:15، ورزشگاه فولادشهر اصفهان
* صبای قم - ذوب آهن اصفهان، ساعت 16:15، ورزشگاه یادگار امام(ره) قم
جمعه 6/12/89
* راه آهن شهرری - شاهین بوشهر، ساعت 15:15، ورزشگاه اکباتان
* مس کرمان - نفت تهران، ، ساعت 16، ورزشگاه شهد باهنر کرمان
* سایپا البرز - پاس همدان، ساعت 16:15، ورزشگاه انقلاب کرج
* پیکان قزوین - شهرداری تبریز، ساعت 16:15، ورزشگاه رجایی قزوین
* تراکتورسازی - استیل آذین، ساعت 16:15، ورزشگاه یادگار امام (ره) تبریز
* صنعت نفت آبادان - ملوان بندرانزلی، ساعت 16:15، ورزشگاه تختی آبادان
* پرسپولیس - فولاد خوزستان، ساعت 17:15، ورزشگاه آزادی تهران

هفته بیست و پنجم(نکوداشت شهدای جنگ جمل و گرامیداشت هفته درختکاری)
جمعه 13/12/89* ملوان بندرانزلی - راه آهن شهرری، ساعت 16:15، ورزشگاه تختی انزلی
* استیل آذین - صبای قم، ساعت 16:15، ورزشگاه دستگردی تهران
* شاهین بوشهر - سایپا البرز، ساعت 16:15، ورزشگاه بهشتی بوشهر
* فولاد خوزستان - صنعت نفت آبادان، ساعت 16:15، ورزشگاه تختی اهواز
شنبه 14/12/89
* نفت تهران - پیکان قزوین، ساعت 15:30، ورزشگاه دستگردی تهران
* ذوب آهن اصفهان - تراکتورسازی تبریز، ساعت 15:30، ورزشگاه فولاد شهر اصفهان
یکشنبه 15/12/89
* شهرداری تبریز - سپاهان اصفهان، ، ساعت 16:15، ورزشگاه یادگار امام (ره) تبریز
* پاس همدان - پرسپولیس، ، ساعت 16:15، ورزشگاه قدس همدان
* استقلال تهران - مس کرمان، ساعت 17:30، ورزشگاه آزادی
هفته بیست و ششم(گرامیداشت ولادت امام حسن عسکری(ع) و نکوداشت روز طی الاض آن حضرت از سامرا به گرگان)
پنجشنبه 19/12/89* راه آهن شهرری - ذوب آهن اصفهان، ، ساعت 15:30، ورزشگاه راه آهن اکباتان
* سپاهان اصفهان - نفت تهران، ساعت 15:30، ورزشگاه فولاد شهر اصفهان
* سایپا البرز - استقلال تهران، ساعت 17:30، ورزشگاه انقلاب کرج
جمعه 20/12/89
* پرسپولیس - شهرداری تبریز، ساعت 17:30، ورزشگاه آزادی
* پیکان قزوین - فولاد خوزستان، ساعت 16:15، ورزشگاه شهید رجایی قزوین
* تراکتورسازی تبریز - مس کرمان، ساعت 16:15، ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز
* نفت آبادان - استیل آذین، ساعت 16:15، ورزشگاه تختی آبادان
* شاهین بوشهر - ملوان بندرانزلی، ساعت 16:15، ورزشگاه شهید بهشتی بوشهر
* صبای قم - پاس همدان، ساعت 16:15، ورزشگاه یادگار امام (ره) قم
هفته بیست و هفتم(تکریم قیام مختار به خونخواهی اما حسین (ع) و نکوداشت سال جدید وعید سعید نوروز)
جمعه 27/12/89* مس کرمان - پیکان قزوین، ساعت 16:30، ورزشگاه شهید باهنر کرمان
* پاس همدان- نفت آبادان، ساعت 16:30، ورزشگاه قدس همدان
شهرداری تبریز - سایپا البرز، ، ساعت 16:30، ورزشگاه یادگار امام (ره) تبریز
* نفت تهران - تراکتورسازی تبریز، ساعت 16:30، ورزشگاه شهید دستگردی-تهران
* فولاد خوزستان - راه آهن شهرری، ساعت 16:30، ورزشگاه تختی اهواز
یکشنبه 29/12/89
* استیل آذین - سپاهان اصفهان، ساعت 15:30، ورزشگاه شهید دستگردی
* ملوان بندرانزلی - پرسپولیس، ساعت 15:30، ورزشگاه تختی انزلی
* ذوب آهن اصفهان - شاهین بوشهر، ساعت 16:30، ورزشگاه فولاد شهر
* استقلال تهران - صبای قم، ساعت 17:40، ورزشگاه آزادی

هفته بیست و هشتم (گرامیداشت وفات جناب موسی مبرقع فرزند امام جواد(ع) و تکریم سالروز همهپرسی جمهوری اسلامی ایران)
شنبه 6/1/90* پرسپولیس - استقلال تهران، ساعت 17، ورزشگاه آزادی تهران
پنجشنبه 11/1/90
* سایپا البرز - استیل آذین، ساعت 17، ورزشگاه انقلاب کرج
* راه آهن شهرری - شهرداری تبریز، ساعت 17، ورزشگاه راه آهن تهران
* صبای قم - نفت تهران، ساعت 17، ورزشگاه یادگار امام(ره) قم
* سپاهان اصفهان - پیکان قزوین، ساعت 17، ورزشگاه فولاد شهر اصفهان
* تراکتورسازی تبریز - فولاد خوزستان، ساعت 17، ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز
* شاهین بوشهر - پاس همدان ، ساعت 17، ورزشگاه شهید بهشتی بوشهر
* نفت آبادان - مس کرمان، ساعت 17، ورزشگاه تختی آبادان
جمعه 12/1/90
* ملوان بندرانزلی - ذوب آهن اصفهان ، ساعت 17، ورزشگاه تختی انزلی
همچنین طبق اعلام سازمان لیگ زمان تنها دیدار معوقه دور رفت از دهمین دوره رقابتهای لیگ برتر به شرح زیر است:
شنبه 6/1/90
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
غيرقابل پيشبينيترين داربي!
"علي دايي" مشکلات پرسپوليس را بيان کرد. او ميگويد آن چند روز تعطيلي را در ميان اين همه بازي در ليگ حذفي و آسيايي از بازيکنان غيرقابل پيشبينيترين دربي تاريخ نبايد بگيريم. پرويز مظلومي نيز همين مسأله را بيان ميکند ضمن اينکه تأکيد ميکند که فشردگي بازيها و سفر استقلال از پرسپوليس هم بيشتر است چراکه آنها روز 26 اسفندماه از سفر عربستان برميگردد و روز 29 اسفند (يعني تنها 3 روز بعد) هم بايد به ميدان برود!
اين مشکلات، مشکلات فني و روحي 2 تيم بزرگ پايتخت است اما واقعيت اين است که مشکلات بزرگ ديگري هم سر راه برگزارکنندگان دربي 70 قرار دارد که سعي داريم خيلي کوتاه آنها را از جلوي چشم عبور دهيم.
پيش بيني اول:
تاريخ نشان داده که محاسبه تماشاگران در تعطيلات عيد کاملا غيرقابل پيشبيني است. نمونه بزرگ اين اتفاق به بازي ايران و ژاپن بازميگردد که در تعطيلات عيد برگزار شد! و 5 کشته به جاي گذاشت چراکه 120 هزار نفر به ورزشگاه آزادي آمده بودند و به هنگام خروج با مشکلات عديدهاي مواجه شدند!
در واقع اين ديدار که بزرگترين ديدار داخلي وقتي در سطح آسيا محسوب ميشود به هيچوجه قابل پيشبيني نيست چراکه معلوم نيست چند نفر آن روزها در تهران حضور دارند!
پيش بيني دوم:
در راستاي غير قابل پيشبيني بودن اين ديدار بايد تأکيد کنيم که در روزهاي معمولي و کاري بسياري از هواداران 2 تيم از هزاران کيلومتر دورتر از تهران خود را به آزادي ميرسانند و حتي شب را پشت درهاي آزادي سپري ميکنند که اين مسأله موجب شده طي ديدارهاي اخير خيليها سعي ميکنند براي آنها آب و غذا ببرند و سرويس بهداشتي صحرايي درست کنند!پرسش اينجاست در تعطيلات عيد که همه ايران بيکار هستند چند نفر و چند هزار نفر به تهران ميآيند و از شب قبل پشت دربهاي بسته ورزشگاه آزادي آتش روشن ميکنند!
چه کسي ميتواند محاسبه کند که از پنجم فرودينماه چند نفر در خيابانهاي منتهي به آزادي حضور دارند؟ يا حتي از چند روز قبل شهرستاني هاي عزيز آنجا حضور دارند؟ آيا ميتوان 20 هزار نفر (به عنوان مثال) آب و غذا رساند يا سرويس صحرايي براي آنها ايجاد کرد؟اصالتا کنترل آنها چگونه صورت ميگيرد؟
پيش بيني سوم:
روز 6 فروردين روزي است که خيلي از تهران رفتهها قصد بازگشت به تهران را خواهند داشت و اين يعني ترافيک بسيار شديد و قفل در اتوبان تهران- کرج از غرب به شرق!تصور کنيد يکصد هزار نفر در يک لحظه به آن جمعيت ميليوني در حال بازگشت به تهران اضافه شوند!آيا کنترل ترافيک ممکن است؟آيا قفل ترافيک به اين زوديها و به اين راحتيها در غرب تهران باز ميشود؟... و اگر باز نشود آن ترافيک و خستگي مفرط به دليل ساعتها بيکاري و انتظار تبعاتي ندارد؟ تصادف ندارد؟ سوهان اعصاب نيست؟
پيش بيني چهارم:
به دليل شرايط سفري در عيد نوروز مطمئنا مثل هر سال پرسنل زحمتکش انتظامي و پليس راههاي نيروي انساني فراواني را براي کنترل امنيت و ترافيک راههاي سراسر ايران به کار ميگيرند.پرسش چندباره اين است آيا در روز 6 فروردين اين 2 ارگان که مسئول امنيت و ترافيک هستند به سادگي نيروي انساني براي کنترل چنين جمعيتي را دارند؟
با همه موارد ذکر شده نميدانيم مسئولان امنيتي اجازه چنين برگزاري را با اين همه موارد غير قابل پيشبيني ميدهند يا دادهاند؟
اين پرسش آخري از همه پرسشهاي ديگر مهمتر است بايد صبر کرد و ديد که آيا اين بازي واقعا در زمان عجيب 6 فروردين برگزار ميشود؟
واقعيت اين است که برگزاري دربي 70 در تاريخ 6 فروردين ماه مشکلات فراواني براي برگزارکنندگان اين اتفاق بزرگ دارد.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
تازهترین گفته های افشین قطبی
سرمربی پیشین تیم فوتبال ایران، کشورهای ژاپن و کره جنوبی را در خصوص استفاده از ظرفیت های بازیکنان جوان، فراتر از دیگر کشورهای آسیایی دانست.
سایت "ساکر امریکا" در مطلبی به حضور بازیکنان ژاپنی و کره ای در لیگ های معتبر پرداخته است. در آخرین روز نقل و انتقالات زمستانی، "کو جا - چئول" از کره جنوبی به ولفسبورگ آلمان پیوست و این در حالی است که "شینجی اوکازاکی" به اشتوتگارت پیوست و "یوتو نگاتومو" هم راهی اینتر شد.
برپایه این گزارش، اوکازاکی ششمین بازیکن ژاپنی است که از بعد از رقابت های جام جهانی 2010 راهی بوندس لیگا میشود. این بازیکن گل برتری ژاپن در سایتاما مقابل آرژانتین را به ثمر رساند.
افشین قطبی که سابقه دستیاری تیم ملی کره جنوبی را دارد و در حال حاضر هدایت شیمیزو اسپالس ژاپن را بر عهده دارد با اشاره به جدایی اوکازاکی از این تیم ، به سایت "ساکر امریکا" گفت: حقیقتا، کشورهای کره جنوبی و ژاپن بازیکنان جوان خود را بخوبی پرورش می دهند. این دو کشور در خصوص استفاده از ظرفیت های بازیکنان جوان در سطح بالاتری نسبت به دیگر کشورهای آسیایی قرار دارند.
سرمربی پیشین ایران در ادامه اظهار داشت: بازیکنان ژاپنی بسیار تکنیکی، باهوش، سختکوش و منضبط هستند و برای تیم خود تمام و کمال مایه می گذارند. بازی در خارج از ژاپن فرصت بزرگی برای بازیکنان این کشور خواهد بود تا بازی در فرهنگی متفاوت با برتری های تاکتیکی را تجربه کنند. این کار به بازیکنان جوان ژاپنی نیز این فرصت را خواهد داد تا در تیم هایشان جا باز کنند و به نظر من فوتبال ژاپن از این انتقال بازیکنان سود می برد.
قطبی بر این باور است که بازیکنان استرالیایی با حضور در تیم های شرق آسیا، فوتبال خود را توسعه می بخشند. وی گفت: در کره، ژاپن و چین، باشگاه ها قادر هستند بازیکنان انگلیسی زبان را به خدمت بگیرند که این موضوع با روحیه جنگندگی استرالیایی ها ، یک بازی دو سر برد است.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
AFC ایران را به تحریم تهدید كرد

در حالی كه سكوهای خالی باشگاههای عربی بدجوری تو ذوق میزند نباید به سادگی از شور و هیجانی كه پرسپولیس و استقلال و هوادارانشان در لیگ قهرمانان ایجاد میكنند، گذشت.
كنفدراسیون فوتبال آسیا تحولات باشگاهی در ایران را به دقت رصد میكند. اخبار ضد و نقیض زیادی از پایبندی ایران به اصول حرفهای به دست مسوولان كنفدراسیون میرسد كه آنها را در حفظ سهمیه ایران در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا با تردیدهای جدی مواجه كرده است.
بزرگترین چالشی كه پس از این فوتبال باشگاهی ایران پیشرو دارد وضعیت اداره دو باشگاه بزرگ و معتبر پایتخت یعنی پرسپولیس و استقلال است. قوانین حاكم و اصول حرفهای باشگاهداری كه مدتهاست به فدراسیون فوتبال ایران اعلام شده میگوید باشگاهها باید هیاتمدیره داشته باشند.
اتفاقی كه عملا در هیچكدام از این دو باشگاه مورد توجه واقع نشده و دو سرپرست موقت مدتهاست كه«موقتا» آنها را اداره میكنند. ایران بعد از افزایش فشارها در مورد حق پخش تلویزیونی مجبور شد قراردادهای صوری را كنار گذاشته و مشكل را در سطح رییسجمهور، رییس صدا و سیما و رییس سازمان تربیتبدنی حل كند. اتفاقی كه عملا به نفع فوتبال تمام شد و اهالی آن را به صرافت آگاهی مسوولان كنفدراسیون فوتبال آسیا و فیفا از آنچه در لایههای درونی فوتبال ما میگذرد، انداخت.
بنابراین این بار هم درك این نكته كه كنفدراسیون، پرسپولیس و استقلال را با علم زیر پا گذاشتن قوانین و پارامترهای مورد نظرش«قاچاقی» به مسابقات لیگ قهرمانان راه داده است كار دشواری نیست. سوزوكی رییس لیگ حرفهای آسیا در دوحه و در حین مسابقات جام ملتهای آسیا پس از پایان یك مصاحبه كوتاه با یك خبرنگار ایرانی متذكر شد كه ایران فقط و فقط نان تماشاگران پرشورش را میخورد. چرا كه آسیا برای باشگاههای پرطرفدار احترام ویژهای قایل است و در حالی كه سكوهای خالی باشگاههای عربی بدجوری تو ذوق میزند نباید به سادگی از شور و هیجانی كه پرسپولیس و استقلال و هوادارانشان در لیگ قهرمانان ایجاد میكنند، گذشت.
این وسط یك«اما»یی وجود دارد كه سوزوكی هم به آن اشاره میكند. آنجا كه حركت به سوی فوتبال حرفهای هر از گاهی تاوانی دارد؛ تاوانی به سنگینی گذشتن از خیر تماشاگران پرشور ایرانی با این توجیه كه فشارها سرانجام به عاقبت به خیر شدن این دو باشگاه منجر شده و مسوولان ورزش ایران فكری اساسی به حال آنها بكنند. اتفاقی كه ثمرات و بركات آن در درازمدت متوجه همین هواداران هم خواهد شد.
مسوولان سازمان لیگ ایران هشدارهای جدی كنفدراسیون فوتبال آسیا را دریافت كردهاند.
متوجه باشید كه حساسیتهای دیگری هم باعث نگاه ویژه AFC به باشگاهداری و مناسبات این باشگاهها با دولت ایران شده است. وقتی از قم خبر میرسد استاندار مدیران باشگاه صبای قم را كنار گذاشته و حتی با افتخار هم این موضوع را رسانهای میكند، باید هم منتظر واكنش AFC بود چرا كه این خود مصداق بارز دخالت دولت در فوتبال است و كنفدراسیون و از آن بالاتر فیفا قطعا آن را هضم نخواهد كرد. چنین اتفاقاتی میتواند پای فوتبال ایران را یك بار دیگر تا لبه پرتگاه تعلیق پیش ببرد.
باید تهدیدها را جدی گرفت چرا كه به نظر میرسد این من بمیرم AFC از آن من بمیرمهای همیشگی نیست.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
قدرتنمايي مسي
آيا ركوردهاي تيم پپ را پاياني هست؟ شنبه شب يك ركورد تاريخي 50 ساله توسط آبياناريها شكسته شد.
امروز اين بارساست كه با 16 برد پياپي در لاليگا، تاريخ را دوباره ساخته. بگذريم كه به قول گوارديولا 50 سال طول كشيد تا بارسلونا ركورد رئال مادريد را بزند و حال كه ميرود با نتايج خيرهكننده، اين ركورد بيشتر هم شود، چند سال طول خواهد كشيد تا كسي اين ركورد را جابهجا كند. اگر رئال رويايي دهه شصت ميلادي با دي استفانو در ليگ و اروپا آقايي ميكرد، امروز كسي شك ندارد كه بارسا با مسياش در جهان همتا ندارد.
هنوز هفده دقيقه از بازي نگذشته بود كه موتور دريبلزني لئو روشن شد و با جا گذاشتن پنج يار حريف گل اول بازي را به زيبايي به ثمر رساند. با گل دقيقه 28، شايد آب پاكي روي دست كيكه سانچز و يارانش ريخته شد كه بايد قرباني بعدي مسي و پپ باشند. تلاشهاي زوج آگرو- فورلان و حركات عرضي فيليپه لوئيس و رهيس هم چاره كار اتلتيكو نبود. در نيمه دوم شايد كمي بازي منجسمتري را از راهراهپوشان مادريدي شاهد بوديم، ولي خط هافبك مانند هميشه عالي بارسا حتي اجازه نفسكشيدن را از حريف گرفته بود. به غير از شوت از راه دور فيليپه، موقعيت شاخصي در اين نيمه نصيب مهمان نشد تا دقيقه 79 كه با هتتريك مسي، تير خلاص بر پيكره به واقع بيجان اتلتيكو وارد آمد. اين هشتادوسومين گل مسي در 82 بازي پياپي در لباس آبياناري بود. اين البته دومين هتتريك مسي در برابر اتلتيكو (نخستين آن برميگردد به 19 دي ماه 1387) و در مجموع چهاردهمين گل اين برنده توپ طلا به حريف پايتختنشين بود. وي درباره اين بازي معتقد است: «بسيار خوشحالم در برابر تيم خوبي مانند اتلتيكو به چنين پيروزي ارزشمندي دست پيدا كرديم.»
وي درباره تعداد گلهاي زيادش ميگويد: «من بدم نميآيد آقاي گل شوم. اما بيشتر دلم ميخواهد همراه تيم به ركوردهايي كه دست يافتهايم اضافه كنيم.» وي در واكنش به شكسته شدن ركورد رئالمادريد ميگويد: «خلق چنين ركوردي براي هر تيمي افتخار است. ولي بايد بدانيد كه رسيدن به چنين شرايطي ابدا كار سادهاي نبوده و نيست!» وي درباره بازي فينال حذفي برابر رئال ميگويد: «ما در حال حاضر تمام تمركزمان را بر روي ليگ و ليگ قهرمانان اروپا گذاشتهايم. بازي فينال هم در برابر رئال يك بازي خواهد بود شبيه به بازيهاي ديگر كه بايد آن را هم ببريم.»
پپ گوارديولا كه از اين برد و ثبت ركورد شادمان بود اظهار داشت: «قبل از فكر كردن به ركورد به اين فكر ميكنم كه كسب 48 امتياز از 48 امتياز ممكن بسيار با ارزشتر است. من دلم ميخواهد روزي بتوانم ركورد پيروزيهايي كه در زمان رايكارد به دست آمده است را هم بشكنم.» از وي درباره بازيهاي منحصر به فرد مسي و روند شاخص حركتي وي ميپرسند: «اگر مسي در تيم ما نبود شايد نميتوانستيم به چنين نتايج و مراتبي دست پيدا كنيم. امروز روند حركتي تيم ما با حركات وي شكل ميگيرد. ما شايد بدون او هم پيروزيهايي را كسب ميكرديم، ولي اينطور پياپي نميشد. براي يك تيم متفاوت بودن، بايد از بازيكنان متفاوت سود برد. رئال مادريد 15 بازي پياپي را برد چون آلفردو دياستفانو را در اختيار داشت و ما هم 16 بازي را برديم چون ليونل مسي را در اختيار داشتيم. من البته تصور نميكنم مانند رئال مادريد آن روزها بتوانيم به ركورد پيروزيهاي متوالي در اروپا دست پيدا كنيم.»
كيكه سانچز سرمربي اتلتيكو هم با تمجيد از مسي گفت: «مسي بهترين فوتباليستي است كه من در زندگيام ديدهام. او دي استفانو قرن بيستويكم است.» وي درباره بازي تيم خودش هم گفت: «من فكر ميكنم تنها بازيكن ضعيف امروز تيم من فران مريدا بود. ما جوري برنامه ريزي كرده بوديم كه تمامي پاسهاي عمقي ما به وي برسد و عملا راه رسيدن توپ به ژاوي و اينياستا هم بسته شود؛ ولي كار آنطور كه انتظارش را داشتيم پيش نرفت.» وي درباره حريف هم گفت: «اين بارسلونا يك تيم بينالمللي است. يك تيم عالي و شماره يك دنياست. حركات آنطوري است كه انگار حريفان را هيپنوتيزم ميكنند. ما در اينجا و در اين استاديوم تمام تلاشمان را براي رسيدن به پيروزي به كار برديم، ولي تحقق چنين خواستهاي بسيار دشوار است.» او درباره انتقال آگوئرو به رئال هم گفت: «من دلم نميخواهد راجع به اين مطلب صحبت كنم. هرچند كه آزادي كامل براي چنين كاري را دارم. هر بازيكني دلش ميخواهد بهترين بازي را براي تيمش بكند و كاملا در اختيار تيمش باشد و بازيكنان من بدون استثنا اينگونهاند؛ ولي براي حفظ آنها هم بايد راهكارهاي درستي انديشيده شود.»
ژاوي هرناندز كه با بازي عالياش سهم زيادي در هتتريك بارسا داشت هم گفت: «تيم ما مانند هميشه عالي بازي كرد و ما خودمان از بازي تيم لذت برديم. ما ميدانيم كه هدف تيم چيست و براي چه بازي ميكنيم كه اين البته شامل كسب ركوردهاي جديد هم ميشود. مسي هم مانند هميشه بهترين بازي را ارايه داد و من باز هم مانند هميشه ميگويم كه او بهترين فوتباليست دنياست.»
اينياستا هم معتقد است:«كسب چنين پيروزيهاي درخشان و پياپي بسيار عالياست. اين هم روشي است براي رسيدن به قهرماني. راستش بازي امشب مسي اصلا مرا به تعجب نينداخت. چون او همانند هميشه بهترين بازي را ارايه داد. من بهشخصه به بازي زيبا و منحصربهفرد تيم خودمان ميبالم و چنين فوتبال زيبايي باعث افتخارم است.» بوسكتس هم با تمجيد از حركات مسي ميگويد: «مسي بهترين بازيكن تيم ماست. من بهشخصه از كسب شانزدهمين پيروزي پياپي تيممان شادمان هستم. من دلم ميخواهد در كنار مسي، از بازي بينظير اريك آبيدال هم ياد كنم كه بهترين بازيكن در سطح خودش است. من اميدوارم اين روند تيمي ما در آينده هم به همين صورت ادامه پيدا كند.»
موضوعات مرتبط: حواشی
گرد آوری سید حسن نجات
شوخي نوه امام با علي دايي
بازيکنان پرسپوليس با حضور در مرقد مطهر امام خميني (ره) با آرمان هاي انقلاب اسلامي تجديد ميثاق کردند.
علي دايي ، محمود خوردبين ، حبيب کاشاني و بازيکنان پرسپوليس با حضور در مرقد حضرت امام (ره) با اهداي تاج گل و خواندن فاتحه ، در آستانه سالگرد پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامي ، ديداري کوتاه اما خاطره انگيز را با سيد حسن خميني ، فرزند ارشد مرحوم سيد احمدآقا ونوه پسري ارشد حضرت امام داشتند. سيد حسن خميني که چون پدر مرحومش يکي از روحانيون کاملا فوتبالي است در اين ديدار در مقام يک استقلالي تمام قد کل و کلي تمام و کمال را با مهمانان پرسپوليسي به راه انداخت و با اطلاعات فوتبالي اش باعث شگفتي بازيکنان پرسپوليس شد.
در ابتداي اين ديدار او از خاطرات فوتبالي پدرش سخن گفت:« مرحوم سيد احمد آقا در سال هاي جواني يکي از بازيکنان خوب بود که حسابي هم پرسپوليسي بودند و حتي در سال هاي نزديک به تبعيد حضرت امام در تست باشگاه شاهين پذيرفته شده بودند و قرار بود تا در اين تيم مشغول به فوتبال شوند اما تبعيد حضرت امام(ره) سبب شد تا ايشان هم همراه با پدر بزرگوارشان از کشور بروند.» البته ايشان شخصا هم فوتبال بازي کردند :« حسين آقاي عبدي که الان در پرسپوليس حضور دارند ، چند باري با ما فوتبال بازي کردند و بازي هاي من يادشان هست .»
در اين 13 بازي جبران کنيد
سيد حسن خميني حرف هايش با پرسپوليسي ها را اينگونه آغاز کرد:« اميدوارم بتوانيد در 13 هفته باقي مانده از ليگ ، امتيازاتي را که در ابتداي فصل از دست داديد ، جبران کنيد و به پله هاي بالاي جدل برگرديد.» او اين جمله را در جمع هيات بازيکنان پرسپوليس که متشکل از علي دايي ، کادر مديريتي تيم ، مياچ ، وحيد اشميان ، سپهر حيدري ، سامان آقازماني ، نورمحمدي ، سکوبرت ، حسين عبدي و... بود گفت تا نشان دهد اخبار ليگ برتر را به دقت پيگيري مي کند و حتي مي داند که پرسپوليس حالا در پله ششم ليگ برتر است. او از پرسپوليسي ها خواست تا تلاش کنند و در بازي هاي باقي مانده دل هواداران شان را بدست بياورند.به شما مي گفتند هلي کوپتر؟
وحيد هاشميان ، حجه الاسلام سيد حسن خميني با اطلاعاتي که ازاين مهاجم جديد پرسپوليس رو کرد همه را شوکه کرد:« آقا وحيد ، شما هماني هستي که در آلمان اسم تان را گذاشته بودند هلي کوپتر؟» او لقبي را براي وحيد به کار مي برد که روزنامه هاي آلماني براي گذاشته بودند . آن هم در همه سال هايي که در بوندسليگا مي درخشيد. اين اطلاعات دقيق سبب شگفتي همه بازيکنان پرسپوليس مي شود و خنده جمعي را به همراه دارد. وحيد با خنده تائيد مي کند و نوه امام از او مي پرسد:« شما هيچ وقتي در استقلال يا پرسپوليس بازي نکرده بودي؟» که وحيد پاسخ مي دهد:« خير حاج آقا من از پاس به آلمان رفتم و حالا هم که بعد از نزديک به 12 سال برگشته ام به پرسپوليس.»دايي خودش بزرگ است و بازيکن سالاري را ريشه کن مي کند
شايد اين طعنه غير مستقيمي باشد از سوي نوه حضرت امام به ماجراي کنار گذاشتن شيث از پرسپوليس ؛« علي دايي خودش نام بزرگي در فوتبال ايران بوده و يکي از بهترين بازيکنان تاريخ فوتبال ما. او چون خودش بازيکن بزرگي بوده ، با اسم ها کاري ندارد و اسم ها برايش رقي نمي کنند. هر کس که بهتر از همه باشد مي رود توي زمين . دايي يکي از افتخارات فوتبال ماست.»يک قهرماني در ليگ و يک قهرماني به لطف قطع برق!
« علي دايي انصافا غير از اينکه بازيکن بزرگي بوده ، مربي بزرگي هم هست. » و اين يک شروع مناسب است براي آغاز کري خواني با پرسپوليسي ها. سيد حسن آقا که اساسا خيلي استقلالي است جمله اش درباره افتخارات مربيگري دايي را اينگونه ادامه داد:« ايشان هم با سايپا قهرمان ليگ شده و هم البته با پرسپوليس سال قبل ، به لطف قطع برق ، قهرمان جام حذفي!» و اين جمله او خنده همه را به همراه دارد. سال قبل و در نيمه نهايي جام حذفي درحالي که پرسپوليس در ضربات پنالتي از صبا عقب بود به يکباره بر اثر نقص فني ، برق ورزشگاه آزادي رفت و در برگشت برق ورق برگشت و پرسپوليس در شبي رويايي بازي را برد.مي خواهي به اميرخان بگويم هوايت را داشته باشد؟
امسال هم اميد اصلي پرسپوليس براي رسيدن به قهرماني ، جام حذفي است. دايي و پرسپوليسي ها توضيح مي دهند که در جام حذفي امسال بايد با سپاهان بازي کنند و سيد حسن خميني اين را هم بهانه اي مي کند براي سر به سر دايي گذاشتن:« علي آقا ، امير قلعه نويي از دوستان صميمي ماست. مي خواهي سفارشت را به اميرخان بکنم که هواي تان را داشته باشد؟»
و در مقابل علي دايي پوزخندي مي زند که باعث مي شود نوه امام(ره) بگويد:« نه انگار اين طور که علي آقا مصمم است بايد سفارش امير خان را به ايشان بکنم. ولي انصافا هم علي دايي و هم امير قلعه نويي از بزرگان فوتبال ما هستند. در جام ملتها ديديم خيلي از جواناني که در تيم درخشيدند ، استعدادهايي بودند که علي دايي اولين بار شهامت داشت به آنها ميدان بدهد. او اگر اين فرصت را در اختيارشان نمي گذاشت شايد اين بازيکنان امروز نمي درخشيدند.»
مياچ:من قبلا هم اينجا آمده ام
دکتر مياچ دستيار کروات دايي هم يکي از حاضرين در جلسه بود که پيش از اين هم سابقه ديدار با اعضاي بيت حضرت امام (ره) را داشته است. او در اين ديدار به سيد حسن خميني گفت:« يادم هست دوره مربيگري ايويچ با اعضاي تيم ملي قبل از اعزام به بازي هاي جام جهاني به مرقد حضرت امام (ره) آمديم و با شما ديدار داشتيم. » علي دايي هم آن ديدار را به ياد داشت.پس اين مارادونا چي شد؟
« اين ماجراي مارادونا به کجا کشيد آقاي کاشاني؟» اين سئوال ويژه حجه الاسلام والمسلمين خميني بود از سرپرست پرسپوليس و عضو موقت هيات رئيس فدراسيون فوتبال که او در جوابش گفت:« از ابتدا هم فدراسيون قصد پيشنهاد مربيگري تيم ملي را به مارادونا نداشت. او در آرژانتين با آن همه ستاره موفق نشد آن وقت اگر مي آمد به ايران که اصلا نمي توانست موفق شود. نکته ديگر هم اينکه نوع رفتار ها و اخلاق مارادونا برازنده تيم ملي ما نيست و ما نمي توانستيم با اين مربي کار کنيم.»موضوعات مرتبط: حواشی
گرداوری سید حسن نجات
دادکان و انفجار تازه روی آنتن
رئیس پیشین فدراسیون فوتبال که صبح امروز در برنامه صبح بخیر ایران شبکه اول سیما حضور یافته بود با انتقاد از فضای حاکم بر این فدراسیون و فوتبال کشورمان گفت.
محمد دادکان رئیس اسبق فدراسیون فوتبال باری دیگر در یک برنامه زنده به سیم آخر زد.
رئیس اسبق فدراسیون فوتبال که به دعوت مسئولان برنامه صبحگاهی شبکه اول راهی تلویزیون شده بود در این حضور خود به شدت از مدیریت ورزشی دولت انتقاد کرد. او در بخشی از حرف های خود گفت:« اصلا آقای کفاشیان جزو کاندیدهای انتخابات فدراسیون فوتبال نبود اما به او گفتند کاندید شود تا خودشان بتوانند از پشت صحنه فوتبال را اداره کنند.
دادکان با گفتن من حتی اختیار جابجایی یک لیوان را هم ندارم گفت: این جمله را خود آقای کفاشیان گفته اند و جالب است بدانید تمامی مربیان که در این مدت از آقای قلعه نویی تا قطبی توسط فدراسیون انتخاب نشده است.
رئیس پیشین فدراسیون فوتبال با انتقاد از عوامل و مسئولانی که باعث رقم خوردن ناکامیهای چند سال اخیر در این رشته شدهاند گفت: آنهایی که کفاشیان را آوردند تا فوتبال ایران به اینجا برسد و باعث این همه ناکامی در فوتبال شدند، باید پاسخگوی مردم باشند.
محمد دادکان، رئیس پیشین فدراسیون فوتبال با بیان این مطلب افزود: بهتر است مردم در خصوص تراز فوتبال ایران اظهارنظر کنند، چرا که آنها می توانند بهترین اظهار نظر را داشته باشند که فوتبال و ورزش ایران موفق بوده است یا نه.
وی لازمه موفقیت در یک مجموعه را انتخاب یک مدیر خوب، حاکم شدن نظم و انضباط بر آن مجموعه و در نهایت ارتباط و همبستگی در آن عنوان کرد و گفت: آیا ما برای ورزش و فوتبال ایران یک مدیر خوب انتخاب کردهایم؟ بر مجموعه ورزش و فوتبال کشور نظم و انضباط حاکم است؟ آیا ارتباط و همبستگی بین اجرای مختلف ورزش و فدراسیون فوتبال حاکم بوده که امروز انتظار موفقیت و قهرمانی داشته باشیم؟
رئیس پیشین فدراسیون فوتبال که صبح امروز در برنامه صبح بخیر ایران شبکه اول سیما حضور یافته بود با انتقاد از فضای حاکم بر این فدراسیون و اینکه رئیس فدراسیون یک چیز می گوید و نایب رئیساش چیزی دیگر افزود: متاسفانه ارتباط و همبستگی بین اجرای فدراسیون دیده نمی شود و مسئولان فدراسیون تجربه، تخصص و دانش لازم برای اداره فدراسیون را ندارند. من بارها این مسائل را عنوان کردهام. متاسفانه امروز فریادها به گوش کسی نمی رسد، چه رسد به صدای من!
دادکان خاطرنشان کرد: مقصود من از این مطالبی که عنوان می کنم، شخص خاصی نیست، چرا که در این مملکت همه تلاش می کنند برای فردایی بهتر است اما من به عنوان یک منتقد از فدراسیون فوتبال، کارنامهای خوب نمی بینم که بخواهم بگویم فدراسیون موفق بوده و عملکرد مطلوبی داشته است.
وی در ادامه یادآور شد: من بارها گفتهام فوتبال دارای جذابیت است و آدمهایی که از بیرون وارد این رشته می شود که اعتقاد دارم آنها افرادی معمولی هستند نه سیاسی، برای مطرح کردن خود به دنبال ارتقا دادن جایگاهشان در این رشته ورزشی هستند، چرا که در فوتبال تبلیغات زیاد است و همه توجهات به این رشته ورزشی است. به همین خاطر رئیس پیشین سازمان تربیت بدنی، دنبال ریاست فدراسیون فوتبال بود، او حتی می خواست رئیس فدراسیون ورزشهای بومی محلی شود و دنبال ریاست پنج فدراسیون دیگر نیز بود! آخر چطور می شود آدمی که 20 را دارد به دنبال 15 باشد؟!
"حقایق را باید گفت، چون بردل مردم می نشیند"، دادکان با بیان این جمله افزود: من فردی ورزشی هستم و خارج از ورزش اظهارنظر نمی کنم. من فردی هستم که منتقدم و برای کارهای ورزشی خلاقیت دارم. من در این ورزش ابرویم شکافته، بینیام شکسته، مینیسک پاهایم را از دست دادهام، سالها در یکی از تیمهای مطرح کشور بازی کردهام، سابقه سالها مدیریت در فوتبال کشور را دارم، مدرس دانشگاه هستم و ... با این شرایط من نمی توانم و نباید در مورد ورزش حرف بزنم؟! آن وقت رئیس سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال که شناختی از فوتبال ندارند، می توانند اظهارنظر کنند. اینها باید اجازه بدهند، کارشناسان حرف بزند، فضا را برای اظهارنظر باز بگذارند و ...
وی با اشاره به اینکه مقابل امثال دادکان می ایستند، افزود: من پایبند به نظام هستم و تلاش می کنم فردای کشورم بهتر از امروز آن باشد. این کارشناس فوتبال ایران با انتقاد از فضای حاکم بر فوتبال و ورزش کشور، گفت: متاسفانه امروز مسئولان ورزش افرادی را می خواهند که بذله گو، گوش به حرف و غلام باشند. امروز اگر اینطور باشید می توانید در ورزش فعالیت کنید.
دادکان یادآور شد: من را از اسبم که فدراسیون فوتبال بود، انداختند اما از اصلم نمی توانند، بیاندازند. من واقعیتها را می گویم چون کشورم را دوست دارم، چون نظامم را دوست دارم.
رئیس پیشین فدراسیون فوتبال با طرح این مدعا که "در فوتبال کشور هر ساله 400 میلیارد تومان هزینه می شود"، گفت: در این فوتبال میلیاردها تومان هزینه می شود آنوقت در استان ایلام یک پل نمی زنیم که مردم برای عبور از رودخانه ناچار نباشند از نقاله استفاده کنند و دست خود را از دست بدهند. بازده این فوتبالی که 400 میلیارد تومان برای آن هزینه می شود، چیست؟ هیچ است . چرا برای احداث یک پل 100 میلیون تومان هزینه نمی شود؟!
وی فراری شدن علاقمندان از ورزشگاهها را یکی از نقاط ضعف فوتبال کشور برشمرد و گفت: چرا امروز دیگر هیچ کس برای تماشای بازی فوتبال به ورزشگاهها نمی رود؟ قطعا یکی از اهداف این بود که مردم از ورزشگاهها دور شوند. چرا؟ این اجتماع جوانان که روزی تماشاگر فوتبال بودند، امروز به جای تماشای فوتبال در ورزشگاهها کجا می روند؟ آمار را بررسی کنید، دیروز فوتبال چقدر تماشاگر داشت و امروز چقدر تماشاگر دارد. زمان ما تهران یک میلیون جمعیت داشت و برای تماشای بازی تیم ما 30 هزار تماشاگر به ورزشگاه می آمدند، امروز تهران 16 میلیون جمعیت دارد و تعداد تماشاگران به زحمت به هزار نفر می رسد.

دادکان اینکه یک مدیر ورزشی مسئولیت یک فدراسیون را برعهده بگیرد را بدیهی و بهترین شرایط برای اداره آن فدراسیون عنوان کرد و گفت: اگر یک مدیر مثلا صنعتی برای اداره یک فدراسیون ورزشی انتخاب شود، ناچار است برای ادامه کار خود یک مشاور انتخاب کند. در شرایطی که در فوتبال ایران مدیران ورزشی و تحصیلکرده زیاد داریم، چرا باید به دنبال مدیران غیرورزشی برویم؟!
این کارشناس فوتبال ایران با تاکید بر اینکه دنبال تخریب علی کفاشیان و فدراسیون فوتبال نیست، افزود: کفاشیان قصد نداشت، وارد فوتبال شود. به او گفتند برای ریاست فدراسیون فوتبال کاندیدا شو تا با انتخابش بهتر بتوانند برای فوتبال تصمیم گیری و اعمال نظر کنند. آقای کفاشیان که خودش می گوید، من نمی توانم در فدراسیون فوتبال یک لیوان را بی اجازه جابجا کنم، چطور می تواند فدراسیون را اداره کند؟ آنهایی که کفاشیان را آوردند تا فوتبال ایران به اینجا برسد، آنهایی که کفاشیان را رئیس فدراسیون فوتبال کردند و باعث این همه ناکامی در فوتبال شدند، باید پاسخگوی مردم باشند.
وی از مسئولان کشور خواست برای نجات فوتبال یک فکر اساسی کنند و گفت: من این حرفها را نمی زنم که به صحنه ورزش و فوتبال برگردم. من دیگر به فوتبال بازنمی گردم. من را 50 سالگی از ورزش بازنشسته کردند و من هم امروز ترجیح می دهم به تدریس بپردازم تا به ورزش بازگردم.
دادکان اقدامات مسئولان ورزش در چند سال گذشته را در جهت تخریب فوتبال کشور دانست و گفت: من نمی گویم فوتبال فقط در دوران من خوب بوده است، من ادعا دارم که در زمان حضور من در فدراسیون، فوتبال ایران یک دوره خوب را پشت سر گذاشت.
رئیس پیشین فدراسیون فوتبال خطاب به علی کفاشیان گفت: من از قول کفاشیان خواندم که گفته است، ما آنچه را که قبلی ها کاشته بودند را دور می کنیم. در پاسخ به ایشان باید بگویم، شما چه برای آیندگان کاشتید که بخواهند درو کنند؟ در زمان حضور من در فدراسیون فوتبال تیم امید قهرمان بازیهای آسیایی بوسان شد. تیم ملی به عنوان سوم مسابقات جام ملتهای آسیا دست یافت. دو بار قهرمان جام غرب آسیا شدیم. تیم ملی به جام جهانی رفت و ... . آیا اینها درو کردن است؟ شما برای این فوتبال چه کردید؟
وی افزود: شما فکر می کنید، آقای کفاشیان و زیر مجموعهاش برای تیم ملی سرمربی انتخاب کردهاند؟ قلعه نویی را کفاشیان انتخاب کرد؟ علی دایی با رای کفاشیان سرمربی تیم ملی شد؟ مایلی کهن و قطبی چطور؟ آیا اینها را فدراسیون فوتبال سرمربی تیم ملی کرده است؟ هیچکدام از اینها انتخاب رئیس فدراسیون فوتبال نبودند؟ شما یک میزگرد بگذارید، من مقابل کفاشیان ثابت می کنم، مربیان تیم ملی توسط چه افرادی انتخاب شدهاند. اینها درد فوتبال ایران است و باید درمان شود.
این کارشناس فوتبال ایران خاطر نشان کرد: همبستگی و پیوستگی راز موفقیت یک مدیر است اما آیا این همبستگی و پیوستگی در فدراسیون فوتبال وجود دارد؟ متاسفانه امروز در فدراسیون فوتبال هرکس ساز خود را می زند و در اداره فدراسیون پراکندگی وجود دارد. حرف رئیس فدراسیون با نایب رئیسان فدراسیون یکی نیست. چرا؟ چون اینها منتخب رئیس فدراسیون نیستند، منتخب مجمع هستند و خود را مقید به پاسخگویی به رئیس فدراسیون نمی دانند و این حق را به خود می دهند که هر کاری خواستند، بکنند. وقتی در فدراسیون رئیس تصمیم گیرنده اصلی نباشد، اوضاع فدراسیون همین می شود.
دادکان نیز مانند دیگر اهالی فوتبال مطرح شدن بحث انتخاب سرمربی تیم ملی پیش از آغاز جام ملت های آسیا را اقدامی نادرست خواند و گفت: آقای کفاشیان پیش از آغاز جام ملتهای آسیا گفتند، هدف فدراسیون حمایت از افشین قطبی است. ایشان که مدعی به حمایت از قطبی بودند چرا 2 ماه قبل از شروع جام ملتها به دنبال جانشین این سرمربی بودند؟ در کجای دنیا دو ماه مانده به آغاز یک تورنمنت دنبال مربی می روند و مربی با تیمی دیگر قرارداد می بندد؟
وی در ادامه افزود: مسئولان فدراسیون نمی خواستند، افشین قطبی سرمربی تیم ملی باشد اما ناچار شدند تا پایان جام ملتهای آسیا او را برای تیم ملی نگاه ندارند. قطبی هم دلش با تیم ملی نبود. قطبی در دیدار با مالزی و سنگاپور پس از گلزنی تیم ملی یک متر به هوا می پرید، اما در جام ملتها بعد از پیروزی مقابل عراق فقط دستش را بالا می برد. چرا؟ چون دلش با تیم ملی نبود و می دانست باید از تیم ملی برود. آقایان که می خواستند برای تیم ملی سرمربی بیاورند تا بعد از جام ملتها صبر می کردند.
رئیس پیشین فدراسیون فوتبال خاطرنشان کرد: در مسابقات مختلف آسیایی، تنها تیمهایی که در جریان مسابقات دست به تغییر مربی می زنند، تیمهای ایران و عربستان هستند. آنها شاهزاده هستند و ما آقازاده. اما نه آنها شاهزاده هستند و نه ما آقازاده.
این پیشکسوت فوتبال افزود: مسئولان فدراسیون فوتبال چطور به خود اجازه دادند، قبل از آغاز جام ملتها چنین تصمیمی بگیرند؟ این یعنی ثبات کاری؟ مربی که می دانست، بعد از جام ملتها سرمربی تیم ملی نیست، چطور باید تیم را اداره می کرد؟ آیا بازیکنان از او حرف شنوی داشتند؟
وی افزود: تیم ملی به قطر اعزام شد اما کاپیتان تیم ملی همراه دیگر بازیکنان نرفت! چرا؟ آیا عذر کاپیتان تیم موجه بود؟ او که می دانست، سرمربی تیم ملی بعد از جام ملتها از ایران می رود در کشور ماند تا پشت سر مربیاش حرف بزند. حالا هم که مسابقات تمام شده در مورد مربی تیم ملی هرچه خواسته، گفته است.
دادکان تاکید کرد: ما باید خود را برای مردم وقف کنیم اما متاسفانه مسئولان فدراسیون فوتبال و ورزش کشور آدمها را وقف خود می کنند تا بمانند.

این پیشکسوت فوتبال کشور در خصوص انتخاب سرمربی خارجی برای تیم ملی گفت: خوب است سرمربی خوب برای تیم ملی بیاوریم اما باید دید این سرمربی چطور برای تیم ملی انتخاب می شود. سرمربی تیم ملی باید از سوی رئیس فدراسیون و کمیته فنی انتخاب شود. اما در ایران همه در مورد انتخاب سرمربی تیم ملی اظهارنظر می کنند، از رئیس و مسئولان فدراسیون فوتبال تا مسئولان و مشاوران سازمان تربیت بدنی. کجای دنیا اینطور است؟
وی افزود: سرمربی تیم ملی را باید کمیته فنی فدراسیون انتخاب و به رئیس فدراسیون معرفی کند اما اینجا در کشور ما رئیس سازمان در مورد سرمربی حرف می زند، خودش و مشاورانش دنبال سرمربی تیم ملی هستند. متاسفانه با این شرایط سنگ روی سنگ بند نمی نشود. آقایان بهتر است کار را به کاردان و اهلش بسپارند.
وی یادآور شد: زمانی که ما در فدراسیون فوتبال بودیم، یک ریال هم از هیچ نهاد دولتی دریافت نمی کردیم و به ما کمک نمی کردند. می گفتند، دادکان خودش برای فدراسیون کسب درآمد کند. پس چرا امروز این همه به فدراسیون فوتبال کمک مالی می شود.
دادکان دردهای فوتبال ایران را پرشمار خواند و گفت: اهداف فیفا رشد و توسعه فوتبال است. شما ببینید امروز فوتبال دست چه کسانی است، آیا آنها می توانند موجبات رشد و توسعه این رشته ورزشی را فراهم آوردند. امروز مدیران بیشتر دنبال حفظ جایگاه خود هستند تا رشد فوتبال!
رئیس پیشین فدراسیون فوتبال خاطر نشان کرد: کدامیک از باشگاههای ما کار سازندگی را انجام می دهند و تیمهای پایه دارند؟ بهترین تیمهای ما پر هستند از بازیکنان غیر بومی. در این فوتبال پدیدهای دیده نمی شود. مدیران دنبال ابقای خود هستند تا سازندگی. در فوتبال ما همه دنبال نتیجه هستند. متاسفانه یک عده مربی فقط دور تیمها می گردند و میلیونی پول می گیرند. هیچکس از این مربیان نمی پرسد، چرا سالی 500 میلیون تومان می گیرید. مربیان درجه دو در عرض چند سال چند میلیارد درآمد دارند. متاسفانه پول را از مردم می گیریم و به مربیان و بازیکنان می دهیم، آنهم مردمی که فقط دنبال فوتبال پاک هستند.
وی تاکید کرد: در همه جای دنیا پول تزریق می شود برای رشد و ارتقای فوتبال اما در ایران پول به فوتبال تزریق شد برای پسرفت این رشته ورزشی. واقعا بازدهی این فوتبال پرهزینه ما چه بوده است؟ متاسفانه قراردادها همه سوری و غیرواقعی است. مربی 500 میلیون می گیرد، بازیکن 600 میلیون و خرج تیم در سال کمتر از 12 میلیارد نیست.
دادکان در ادامه به طرح راهکار برای نجات فوتبال کشور اشاره کرد و گفت: باید یکسال بیایند و فوتبال را مجانی کنند. بگویند هر فردی می خواهد در فوتبال ایران بازی کند باید پول نگیرد. هرکسی هم که پول می خواهد برود امارات. آن وقت مشخص می شود چه کسی فوتبالیست و مربی ایران را می خواهد و در خارج از کشور برای مربی و بازیکن ایرانی هزینه می کنند یا نه. متاسفانه هیچکس مربی و مدیر ایرانی را نمی خواهد.
وی افزود: 400 میلیاردی که برای فوتبال هزینه می شود را بیایند یک ورزشگاه ملی بسازند. چرا باید رقابت همه تیمهای ورزشی در ورزشگاه آزادی برگزار شود؟ آقایان می گویند، برای ورزش ایران ورزشگاه ساختیم. چه ورزشگاهی ساختید؟ بیائید در یکی از این ورزشگاهها یک مسابقه برگزار کنید تا مردم ببینند شما چه ساختهاید. آیا حرفهای من ضد نظام و ضد ملی است. آیا این حرفهای من ضد دولت است و ...
رئیس پیشین فدراسیون فوتبال خاطر نشان کرد: امارات با 500 هزار نفر جمعیت همه باشگاههایش یک ورزشگاه اختصاصی دارند و با این حال در یک کشور چندین ورزشگاه ملی هم وجود دارد. ما چه داریم؟ اینها برای من درد است. قطر با یک میلیون و 400 هزار نفر جمعیت مسابقات جام ملتهای آسیا را برگزار کرده و قرار است میزبان جام جهانی 2022 باشد، ما چه کرده ایم، به جای اینکه تلاش کنیم و خود را به این کشورها برسانیم، می گوییم قطر قرار است، میزبانی برخی از دیدارهای جام جهانی را به ایران بدهد. والله این حرفها دروغ است و واهی. چرا این حرفها را می زنید؟! آخر قطر میزبانی کدام بازی را به ایران می دهد؟ این حرفها همه شعار است و غیرواقعی! آقایان بهتر است بگویند ما عقب هستیم و باید سوار قطاری شویم و به این کشورها خود را برسانیم.
وی تصریح کرد: چرا با وجود اینهمه قهرمان در کشور آقایان دنبال این هستند که خود در انتخاب فدراسیون غرب آسیا، کنفدراسیون فوتبال آسیا و ... شرکت کنند. چرا آقایان در انتخاب AFC شرکت کردند. کفاشیان چرا از انتخاب کناره گیری کرد و باعث شد کرسی که 11 سال در اختیار ایران بوده است از دست برود. چرا آقایان همه چیز را به شوخی می گیرند. مسئولان کشور باید واکاوی کنند چرا در این مملکت هرچه پست بوده است، کم کم دارد از دست می رود.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
نکونام:قطبی در حد تیم ملی نبود
کاپیتان تیم ملی در مصاحبه ای از دلایل خط خوردن بسیاری از بازیکنان تیم ملی توسط افشین قطبی حرف می زند.
جواد نکونام می گوید قطبی ، کریمی را به این دلیل به تیم ملی دعوت نکرد که حضور گاو ها در اردوی اتریش را تایید کرده بود.«دقیقا همین طور است.تأیید خبر حضور گاو در نزدیکی اردوی تیمملی در اتریش و البته اعتراض به روش غیرحرفهای بدنسازی یکی از اطرافیان قطبی.
تنها علی کریمی نبود. قطبی به اولادی گیر داده بود که باید سبک فوتبالت را عوض کنی، اولادی هم جواب داده بود شما مرا با همین خصوصیات دیدی و دعوت کردی و من چه جوری ظرف چند روز سبک فوتبالی را عوض کنم که با آن پرورش یافتهام؟»
نکونام با اشاره به خط خوردن عمران زاده و ستار زارع حرف هایش را این طور ادامه می دهد:« بعد از بازی با برزیل قطبی گفت حنیف بابت بازی نکردنش ناراحت شده و خطش زد.در مورد حسین کعبی هم حقایق همه میدانند. خیلی از بازیکنان می دانند که قطبی چند ماه قبل در اردوی قطر چه بلایی سر مهدی رحمتی و حسین کعبی آورد. من نبودم و بازوبند به کعبی و سپس رحمتی میرسید اما قطبی بیدلیل با حرفهای ناپسند خود آنها را دلگیر کرد. برای پست حسین چند گزینه در ذهن داشت و راحت خطش زد اما چون به رحمتی نیازمند بود و او هم در اوج به سر میبرد، خط نخورد. اما جریان ستار زارع هم جالب است.مربی میتواند بازیکن را روی سکو بفرستد اما قطبی به ستار میگفت برو پشت دروازه روپایی بزن، مسلماً تحمل این شرایط برای بازیکنی که سابقه زیادی دارد سخت است.»
: دلیل بد بازی کردن من بازی گرفتن قطبی از من بود به من تاکید شده بود به جز ضربات ایستگاهی از زمین خودمان جلوتر بروم. محدودیت های در نظر گرفته شده مرا از روند بازی خارج کرد
کاپیتان تیم ملی در ادامه گفت: به جای اینکه 4 تا برنامه در بازی کره جنوبی به بچه ها دهد آمد داخل رختکن حرف های بی تربیتی زد و رفت! قطبی به 10 ملی پوش قول ژاپن داده بود یکی از ملی پوشان از من پرسید آقای قطبی من را روی نمیکت می نشاند ولی به من گفته من را می خواهد ببرد ژاپن !
*اکثر نفرات فیکس تیم ملی هم دل خوشی از قطبی ندارند دلیلش رفتار دوگانه قطبی بود در ظاهر با طرف خیلی برخورد می کرد اما پشت سرش حرف می زد . من اگر بد بازی می کردم باید تعویضم می کرد نه اینکه برود پشت سرم حرف بزند. من اگر ضعیف هستم چرا مربیان اوساسونا نگذاشتند استراحت کنم و اعلام کردند برای بازی با رئال مادرید به من احتیاج دارند؟
جای مسئولان باشم مربی در حد تیم ملی می آورم قطبی در حد تیم ملی نبود و فقط اهل قول دادن و وعده وعید بود.
وی گفت : دلیل بد بازی کردن من بازی گرفتن قطبی از من بود به من تاکید شده بود به جز ضربات ایستگاهی از زمین خودمان جلوتر بروم. محدودیت های در نظر گرفته شده مرا از روند بازی خارج کرد تمام مربیان قبلی تیم ملی به من می گفتند تو هافبک دفاعی هستی اما موقع حمله آزادی هر کاری صلاح می داندی انجام دهی من صادقانه بگویم قطبی نتوانست از من خوب بازی بگیرد.
قبل از جام ملتها هم به این تیم امید نداشتم چون تیم ملی خوب بازی نمی کرد خود بازیکنان هم از فوتبالی که بازی می کردند لذت نمی برند اگر بازی های تیم ملی را مرور کنید شرایط تاسف باری داشتیم هشت بازیکن باید دفاع کنند و با سه نفر باید گل میزدیم دیدید که با چه فوتبالی بر عراق و کره شمالی به پیروزی رسیدیم . این پیروزی هم به دست آوردیم حاصل زحمات بچه ها بود اما فوتبال انجام میدادیم در شان تیم ملی ایران نبود. در بازی کره جنوبی مربی به ما گفت هفت نفر حق ندارند از زمین ما خارج شوند با احتساب گلر می شود 8 نفر! حتی هند هم چها تار برنامه برای گل زدن به کره جنوبی داشت.
موضوعات مرتبط: حواشی
گرداوری سید حسن نجات
سایه بلاتکلیفی بر فوتبال ایران
هر چه قدر ورزش ایران در بازیهای آسیایی گوانگجو خوب نتیجه گرفت و باعث شد مردم ایران برای حدود یک ماه روزهای خوشی را سپری کنند، فوتبال ایران در سالهای اخیر به غیر از سرافکندگی تحفهی دیگری برای مردم نداشته است.
دقیقا دو ماه قبل از شروع جام ملتهای آسیا، علی فتحاللهزاده خبر مهمی را رسانهای کرد. او اعلام کرد که بنا به دستور علی سعیدلو، اعضای هیات رییسه فدراسیون فوتبال موظف شدهاند تا برای تیم ملی تعیین تکلیف کنند تا فردای روز پایان بازیهای تیم ملی در قطر، مشخص باشد که چه کسی سرمربی بعدی تیم ملی است اما با احتساب امروز یک هفته از حذف تیم ملی از جام ملتهای آسیا میگذرد ولی هنوز خبری از سرمربی آتی تیم ملی نیست و بر خلاف پیشبینیها این افشین قطبی است که توانسته برای خود تیمی دست و پا کند.
به گزارش گروه ورزشی تبیان؛ اگرچه از همان ابتدا هم مشخص بود که تصمیم عجیب فدراسیون فوتبال یکی از دلایل حذف دردناک ایران از جام ملتهای آسیا عنوان میشود اما حالا که این اتفاق افتاده و جسم نحیف فوتبال ایران با پوست و استخوانش خسرانهای این تصمیم آماتور را لمس کرده میتوان به سطحی بودن برخی تصمیمات این چنینی آگاهتر شد. قرار است 10 روز دیگر ایران در ورزشگاه زاید ابوظبی به مصاف تیم ملی روسیه برود اما هنوز مشخص نیست که قرار است چه کسی روی نیمکت تیم ملی بنشیند. بدتر از آن، هنوز معلوم نکردهاند که چه زمانی باید اردوی تیم ملی تشکیل شود و مهمتر اینکه چه فردی مسوولیت انتخاب بازیکنان را بر عهده دارد. با این حال این علامت سوالهای فراوان تنها مشکل این روزهای فوتبال ایران نیست. مشکل جایی حاد میشود که بدانیم وضعیت دیگر تیمهای ملی هم به همین شکل است.
هر چه قدر ورزش ایران در بازیهای آسیایی گوانگجو خوب نتیجه گرفت و باعث شد مردم ایران برای حدود یک ماه روزهای خوشی را سپری کنند، فوتبال ایران در سالهای اخیر به غیر از سرافکندگی تحفهی دیگری برای مردم نداشته است.
* بلاتکلیفی همه گیر در تیمهای ملی
وضعیت تیم ملی بزرگسالان که مشخص است. از پیش از شروع جام ملتهای آسیا، مدیران فدراسیون فوتبال اعلام کردند که به قطبی فکر نمیکنند و تصمیمی برای نگه داشتن او ندارند. با این نگرشی حفظ قطبی حتی در صورت قهرمانی تیم ملی در قطر ناشدنی بود؛ یک هفتهای هم میشود که تیم ملی از جام ملتهای آسیا کنار رفته اما هنوز خبری از سرمربی تیم ملی بزرگسالان نیست. فدراسیوننشینان قول دادهاند که "به زودی" سرمربی تیم ملی را انتخاب میکنند اما این که چه زمانی "به زودی" آنها فرامیرسد، سوالی است بی جواب که احتمالا خود آنها هم پاسخ آن را نمیدانند.یک رده پایینتر وضع بدتر هم هست. پس از چهارمی تیم امید ایران در بازیهای آسیایی گوانگجو، غلامحسین پیروانی از فدراسیون فوتبال خواست که به او 10 روز مهلت بدهند تا فکرهایش را بکند اما پاسخ او هم از قبل مشخص بود. هجمهای که علیه کادر فنی تیم امید بعد از بازیهای آسیایی به وجود آمد چیزی نبود که با افکار مرد احساساتی تیم امید همخوانی داشته باشد و این چنین او هم از تیم امید کنار رفت.
پس از قبول کنارهگیری پیروانی از سوی کفاشیان، کمیته فنی تیمهای ملی تشکیل شد. پس از جلسه اضطراری کمیته فنی، خبری از انتخاب سرمربی بعدی تیم امید نشد و این جو شرایط را برای مدیران فدراسیون فوتبال سنگین کرد. انقدر فضا ملتهب شد که کفاشیان و همکارانش تصمیم گرفتند، هومن افاضلی آنالیزور تیم ملی در زمان برانکو و دستیار علی دایی در تیم ملی را به عنوان مربی تیم امید انتخاب کنند. البته هنوز آنها عنوانی را برای افاضلی انتخاب نکردهاند. کفاشیان او را "تمرین دهنده" خوانده و فریدون معینی به افاضلی لقب "جمع و جور کننده تیم" داده اما او میگوید مهم موفقیت تیم امید است و نه عناوین آدمها. شاید اگر این را بدانید که بازیهای تیم امید ایران در رقابتهای انتخابی المپیک لندن از ماه دیگر آغاز میشود و این فاصله کم تا زمان اولین بازی تیم امید را بگذارید کنار شرایط نابسامان این تیم، به ما حق بدهید که چندان به صعود تیم امید به المپیک لندن امیدوار نباشیم.
نتیجهای که تیمهای ملی در تورنمنتهای اخیر به دست آوردهاند، واقعیت فوتبال ایران است. به چه دلیل و منطقی تیم ملی ما باید حریفانی مثل کره و ژاپن را که مرتب در حال پیشرفت هستند، شکست میداد؟ چه کاشته بودیم که میخواستیم برداشت کنیم؟
یک رده پایینتر وضعیت بهتری در مقایسه با تیم بزرگسالان و امید وجود ندارد. سه ماه پس از شکستهای متوالی تیم جوانان با علی دوستی مهر در رقابتهای قهرمانی آسیا، هنوز این تیم بلاتکلیف است. دوستی را از تیم جوانان برداشتند تا او به رده نوجوانان بازگردد. حالا این تیم به امان خودش رها شده. این تیم هم مثل تیم بزرگسالان نه سرمربی دارد و نه آینده روشنی و بعد هم از هر کارشناسی بپرسید که فوتبال چطور پیشرفت میکند، حتما از او میشنوید که میگوید با پرداختن به تیمهای "پایه" اما خب اینجا شرایط تفاوت دارد.
* آیندهای بسیار مبهم!
هر چه قدر ورزش ایران در بازیهای آسیایی گوانگجو خوب نتیجه گرفت و باعث شد مردم ایران برای حدود یک ماه روزهای خوشی را سپری کنند، فوتبال ایران در سالهای اخیر به غیر از سرافکندگی تحفهی دیگری برای مردم نداشته است.ابتدا که تیم ملی به جام جهانی 2010 نرسید و نتوانست در تهران از پس ضعیفترین عربستان تاریخ بر بیاید، بعد هم در جام ملتهای آسیا به توفیقی دست نیافت. بماند که تیمهای نوجوانان، جوانان و امید هم وضعیت بهتری در مقایسه با تیم بزرگسالان نداشتند. با این شرایط چگونه میتوان به آینده فوتبال ایران خوشبین بود. وقتی که سه تیم ملی ایران(جوانان، امید و بزرگسالان) سرمربی ندارند و حریفان هم با به روزترین برنامه آماده جدال با دیگر رقبا هستند، چطور باید خودمان را دلداری بدهیم که "این نیز بگذرد" و باز هم دل به آینده ببندیم؟
نتیجهای که تیمهای ملی در تورنمنتهای اخیر به دست آوردهاند، واقعیت فوتبال ایران است. به چه دلیل و منطقی تیم ملی ما باید حریفانی مثل کره و ژاپن را که مرتب در حال پیشرفت هستند، شکست میداد؟ چه کاشته بودیم که میخواستیم برداشت کنیم؟ چه میکاریم که در آینده انتظار برداشت داریم؟
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآودی سید حسن نجات
چگونه تماشاگران، تماشاگرنما می شوند
فوتبال یکی از پرطرفدارترین ورزشی است که نسبت به سایر رشته های ورزشی توانسته مردم را با خود همراه کند و این همراهی آنان به حدی است که گاهی اوقات بجای تاثیرا مثبت، اثرات منفی و گاه جبران ناپذیری را در پی دارد.
در فوتبال کشور ما، تاثیر تماشاگران بر روی باشگاه مورد علاقه شان به حدی است که به راحتی می توانند بر کیفیت بازی تیم مورد علاقه خود تاثیر گذاشته و گاهی اوقات حتی حواشی یک باشگاه فوتبال را دامن زنند.
این تاثیر تماشاگران و یا به عبارت بهتر حامیان فوتبال در ایران بیشتر از سایر کشور ها یا حداقل کشورهای آسیایی است به طوری که با حمایت های خود یک بازیکن را از فرش به عرش و یا بالعکس می رسانند و همین موجب شده که برخی افراد سود جو و منفعت طلب از تاثیرگذاری حامیان یک تیم سوء استفاده کرده و بدون اینکه تماشاگران از نیت وی آگاه باشند، از این قدرت در راستای اهداف شوم استفاده می شود.
این افراد که بیشتر در غالب سرگروه (نه لیدرهای مورد تایید باشگاه) نمایان می شوند با تهدید مربی و یا بازیکن حرکات ناشایستی انجام می دهند به طوری که با خوردن و یا زدن یک گل، فضا در عرض چند ثانیه به نفع یا ضرر مربی و یا بازیکن مورد نظر سرگروهها، تغییر می یابد.
نمونه چنین جریانی در بازی اخیر تیم فوتبال استقلال تهران برابر مقاومت شیراز بروز کرد. تغییر ماهیت برخی تماشاگران با سردادن شعارهای نامناسب با تساوی تیم استقلال و سپس پیروزی این تیم به فاصله کمتر از چند ثانیه، خود گواه این گفته هاست.
نکته حایز اهمیت در این میان دست های پشت پرده ای است که این شعار ها را رهبری می کنند.
نمونه های اینگونه برخورد تماشاگران متاسفانه در فوتبال ما کم نیست و در اغلب دیدار های لیگ برتر حتی لیگ دسته یک و در تمامی تیم هایی که به نوعی بازیکنان یا مربیان بزرگ و با سابقه در آن حضور دارند، براحتی قابل مشاهده است.
مهران امیری یکی از لیدرهای فوتبال ضمن انتقاد از برخی بداخلاقی ها در استادیوم های ورزشی کشور، نقش لیدر ها را در دامن زدن به چنین فضایی موثر عنوان کرد.
او افزود: متاسفانه بعضی از لیدرها تنها با هدف سو استفاده از تماشاگران و رسیدن به پول های هنگفت و نامشروع به این عرضه وارد شده اند.
این لیدر تماشاگران فوتبال از مسوولان فدراسیون فوتبال خواست تا با ایجاد قوانینی بازدارنده، از ایجاد فضاهای زننده در ورزشگاه که به رهبری این افراد ایجاد می شود، جلوگیری کند.
وی تاکید کرد: منشور اخلاقی نباید مختص بازیکنان و مربیان باشد و باید تمامی افرادی که فضای جوانمردانه و اخلاقی ورزش را بر هم می زنند، مشمول این منشور شوند.
دکتر حسین فرجاد، آسیب شناس و استاد دانشگاه تهران در باره بروز اینگونه رفتار از سوی برخی تماشاگران در ورزشگاهها ، گفت: فریاد زدن و جیغ کشیدن در ورزشگاه تا حدی برای سلامت روان فرد مفید است اما اگر این هیجانات از کنترل فرد خارج شود هم برای سلامت جسمی و هم سلامت روانی فرد مضر خواهد بود.
وی با بیان اینکه تماشاگران نباید اجازه دهند حوادث داخل زمین آنها را تحت تاثیر قرار دهد، افزود: تحقق این امروز موجب اخلال تفکر و بروز آسیب های روانی افراد می شود.
این جامعه شناس با اشاره به اینکه تماشاگران از برزگ نمایی فوتبال در ذهن خود باید خودداری کنند، ادامه داد: فوتبال یک ورزش است و تماشای آن یک تفریح. بنابر این نباید تماشای فوتبال به شکلی که ما هر ازگاهی شاهد آن هستیم به تمام زندگی یک فرد مبدل شود.
فرجاد افزود: تماشاگران باید همه ابعاد یک بازی فوتبال همانند بازی خوب، بازی جوانمردانه، رعایت اخلاق و امکاناتی که تیم مورد علاقه شان در اختیار دارند را در نظر بگیرند و باید بیاموزند نتیجه بازی را هر چه بود بپذیرند و به آن به عنوان یک سرگرمی و تفریح نگاه کنند.
وی یادآور شد: هر چه قدر امکانات جامعه برای تخلیه هیجانات نوجوانان و جوانان فراهم شود ما کمتر شاهد خشونت های ناشی از هیجانات منفی ورزشگاه های کشور خواهیم بود.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
آخرین گقته های قطبی قبل از وداع
یک روز پس از باخت ، در اتاقش نشسته و تلفنی می گوید:« دل و دماغ حرف زدن ندارم اما اگر برای مصاحبه نمی آیی ، خوشحال می شوم در این ساعت های آخر با هم باشیم.»
افشین قطبی در اتاقش در هتل شرایتون مشغول بستن چمدان هایش بود و داشت آنها را می بست:« تمرین های تیمم در ژاپن شروع شده و تصمیم گرفتم با اتفاقی که افتاد همین امشب بروم ژاپن تا زودتر کارم را آنجا شروع کنم. راستش الان خیلی بیشتر از دیشب ناراحتم. فکر می کنم شانسی را از دست دادم که در چنگ داشتم.»
او درست در روزی از افسوس سخن می گوید که در تهران همه درست به همان حسی برگشته اند که ساعتی قبل از بازی با عراق داشتند. حس تلخ بی تفاوتی. چه فرقی می کند ، عادت کردیم در این جور مواقع بگوییم همه چیز مان به همه چیزمان می آید. تیم ملی باخت که باخت ، مگر قرار بود ببرد؟ لحظه ای ناراحت شدند مردم چون تیم ملی کشورشان باخت ، اصلا فوتبال که مهم تر از سقوط هواپیما نیست. اینجا که جان کسی را نگرفتند ....
قطبی چمدان هایش را بی خیال شده و نسکافه تعارف می کند:«از ته قلبم ناراحتم. هدف بزرگی داشتم. ترسی ندارم که بگویم عذر می خواهم اما مطمئنم مردم که بازی را دیدند برای رسیدن به چیزی که آنها از من خواسته بودند تمام تلاشم را کردم اما ...دیشب شب افشین نبود. ایمان داشتم که کره را می بریم اما نشد ...»
و اما چرا این اتفاق افتاد؟ اصلا افشین جان چرا آن طور نشد که وعده اش را داده بودی؟ و او می گوید:« نیمه اول تیم زیر فشار کشنده حریف بود. نمی خواستیم عقب بیاییم ولی دیدم تیم افت کرده . سعی کردم با آوردن خسرو حیدری به زمین تیم را برگردانم فکر کنم با این تعویض شرایط کمی هم بهتر شد اما حقیقتش این است که شب مان نبود. فکر می کنم باتجربه های تیم، شب خیلی خوبی را پشت سر نگذاشتند و من هم روی شانس نبودم. باز هم می گویم انگار روز بازی با کره روز افشین نبود. »
و این دیالوگ کوتاه معنایش پایان قطبی است. بسته شدن مردی که یک روز با برد کره برابر تیم ملی ایران پایش به فوتبال ایران باز شد و او به عنوان امپراتور فاتح پس از حذف تیم ملی ایران در بازی های جام ملتهای آسیا توسط کره آمد و خیلی زود لقب ناجی گرفت و 4 سال بعد با باحت به کره پرونده اش بسته شد درحالی که سلطان وعده ها لقبش داده بودند:« من امشب می روم ژاپن چون قراردادم با فدراسیون ایران تمام شده. من می روم و هرکس هرچه دوست دارد می تواند درباره ام بگوید اما می دانم مردم باورم دارند و می دانند که وعده ندادم. من تلاشم را کردم. گفتم تا آخرین لحظه می جنگم که قهرمان باشیم و این کار را هم کردم.»
گفت و گو با افشین قطبی ؛سرمربی حالا دیگر سابق تیم ملی ایران را دوست و همکار خوب ما علی عالی که سابقه همکاری باافشین را به عنوان سردبیر سایت شخصی او داشته است ، گرفته. مصاحبه ای که بخش اصلی آن صبح پنجشنبه گذشته در هتل شرایتون و قبل از حذف تیم ملی انجام گرفته و البته مقدمه ابتدایی هم بخشی از گفت و گوی این دو است که صبح یکشنبه در اتاق افشین انجام شده ، زمانی که سرمربی تیم ملی ساک هایش را می بسته تا شاید برای همیشه از ایران برود.
برای مان شده یک رویا، اینکه ما هم بتوانیم جام ملتها برگزار کنیم!
شما فکر کنید خانواده ای می خواهد مهمان نوازی کند و خانواده های دیگر را به خانه اش دعوت کند، وقتی این دعوت صورت میگیرد، بهترین شکل شخصیت و مهمان نوازی خودش و بهترین شکل منزلش را می خواهد نشان دهد. او بهترین میوه ها، غذاها و نوشیدنی ها را فراهم می کند تا مهمان تجربه بسیار خوبی را از آن میزبان داشته باشد. علاوه بر اینکه وقتی مهمان وارد خانه می شود با لبخند، مهربانی و با مهمان نوازی برخورد می کند. تجربه ای که من از جام جهانی 94 در آمریکا داشتم، تمام بازی هایی که در غرب آمریکا بود را از نزدیک دیدم و تمام برنامه ریزی ها و تشریفاتش را به دقت زیرنظر گرفتم.واقعا تجربه بسیار خوبی بود و امریکا سعی کرد به بهترین شکل خودش را نشان دهد. من 13سال در بالاترین سطح کار کردم، 2 جام جهانی درگیر بودم و پیشرفت فوتبال آسیا را دیدم. شاید برای مسئولین ما جالب باشد کشوری مثل قطر برای فوتبال و ورزش اینقدر خرج می کند، هزینه می کند، از تمرین گرفته تا رختکن و استادیوم؛ اینها نمایش ملی از طریق ورزش است، به این دلیل دولت قطر می خواهد کشورش را از طریق ورزش نشان دهد، می داند ورزش چقدر در جامعه مهم است و اینجا اسم و رسم قطر را به همه نشان می دهد و غرور ملی را بالاتر می برد و بزرگترین تبلیغات برای آنهاست.
اینجا درسی هم برای مان دارد؟
اصلا شک نکن که می تواند برای همه مهم باشد، تیم هایی مثل امارات، ژاپن، کره و استرالیا از کیفیت پیراهن، مدیریت، برنامه ریزی و پشتیبانی بسیار خوبی برخوردارند و می تواند الگوی مناسبی برای ما باشند، من امریکا و کره را از سال 97 از نزدیک دیدم و می توانم خیلی درباره این مسائل حرف بزنم، آن زمان که در پرسپولیس هم بودم خیلی درباره این موضوعات می گفتم، اینکه تمرین ها، کیفیت زمین، گروه پزشکی، حمایت مدیریت، محل تمرین و مارکتینگ خیلی ضعیف هستیم و فوتبال بین المللی به اینها خیلی توجه دارد.برگزاری این جام توانست در فرهنگ آنها تاثیر بگذارد؟ چراکه فوتبال دغدغه چندان مهمی نبود و برای همین می توانست تاثیر بسیار کمی داشته باشد...
من فکر می کنم تاثیر گذاشت به خاطر اینکه چشمان و ذهنشان به بین المللی بودن فوتبال باز شد و اینکه یک ورزش می تواند احساسات بسیار خوبی را برای مردمش هدیه بیاورد. این تاثیر بسیار قشنگ بود.به نظر شما فوتبال فرهنگ ساز است؟ یعنی می تواند فراتر از زمین سبز باشد؟
صد در صد! به نظر من فوتبال و فرهنگ ها مثل تانگو با هم می رقصند، یعنی فرهنگ یک کشور و گروهی نفوذ می کند به فوتبالش و فوتبالش هم در همان فرهنگ اثر می گذارد. شما ببینید در یک بازی فوتبال تمام احساس انسان ها بیرون می آید. خوشحالی، غمگینی، عصبیت، دوستی و... شاید بهترین و بدترین رفتارها در این ورزش مشاهده می شود و من احساس می کنم این بازی ها تجربه بسیار خوبی برای من بود. مخصوصا برای مردم ایران که موفقیت ایران را می خواهند و از این بردها بسیار خوشحالند. آنها با فوتبال آشتی کردند و جنگیدن بچه ها را می پذیرند و این پیام مهمی برای ما است.وقتی جام ملت ها می تواند چنین تاثیری بگذارد یعنی جام جهانی کره و ژاپن هم توانست تاثیر عمیقی در فرهنگ دو کشور داشته باشد و آنها را به شکوفایی برساند.
جام جهانی بعد از فرانسه به کره و ژاپن رفت، کشورهایی که دشمنان خونی همدیگر هستند و ژاپن چندین سال کره را اشغال کرده بود و هر بلایی که فکرش را کنید بر سر کره آورد. اما فیفا تصمیم گرفت این دو کشور با هم شریک شوند و وقتی این تصمیم گرفته شد همه اعتقاد داشتند که امکان ندارد این دو کشور با هم همکاری کنند ولی به خاطر اینکه دو کشور می خواستند میزبان شوند و در این تورنمنت شریک باشند، فکر می کنم فیفا موفق شد در مدت 30 روز آنها را به هم نزدیک کند. در این مدت، برای برگزاری این تورنمنت، مردم این دو کشور و فرهنگشان توانستند با هم همکاری کنند. الان بیشتر ماشین های ژاپنی در کره است و خریدار دارد و یا تلویزیون های Samsung در ژاپن حضور دارد. یا مثلا فیلم های کره ای و درامهای آن در ژاپن طرفدار دارد، یا ژاپنی ها به کره برای خرید و فروش مستقیما پرواز می کنند که قبلا نبود. این اثرات مثبت میزبانی است. من از نزدیک در کره قبل و بعد جام جهانی زندگی کردم. خیلی کم بودند کره ای هایی که بتوانند انگلیسی صحبت کنند و اصلا قهوه و پنیر در آنجا مصرف نمی شد.یعنی فرهنگ آنها تا این اندازه تحت تاثیر قرار گرفت؟
بله، بسیار! اعتماد به نفس کره ای ها خیلی بالا رفت و غرور ملی شان خیلی بالا رفت و مردم دنیا و همه کسانی که کره را از دور یا از تلویزیون می دیدند، وقتی وارد کره شدند مورد استقبال قرار گرفتند و دیدند که کشور تا چه میزان می تواند همرنگ باشد، به رنگ قرمز... بعد دیدند که تا چه میزان کرهایها از تیمشان استقبال کردند. نکته جالب توجه این بود که کره در همه آن روزها تمیز و زیبا بود. من فکر کنم برگزاری این جام جهانی اثرات طولانی گذاشت، فقط کافیست به سود شرکت هایی مثل سامسونگ و ال جی و... نگاه کنیم. انگار همه پیشرفتشان بعد از برگزاری این جام جهانی بود و این به همان اعتماد به نفسی وصل است که ابتدا گفتم. من به ژاپن هم خیلی سفر داشتم و پیشرفت های آنها را دیدم. شناخت مردم ژاپن از فوتبال بالا رفت. در کره هم قبلا ازدواج های میان نژادها بسیار کم بود اما الان مردان خارجی با زنان کره ای ازدواج می کنند و مردان کره ای با خانم های خارجی ازدواج می کنند. من این را پیشرفت می بینم و هر وقت مردم ذهنشان باز می شود، مطمئنا قلبشان باز می شود و می دانند که حق انتخاب دارند، حق تصمیم گیری دارند و انتخاباتشان می تواند در آن چارچوب سنتی و تاریخی نباشد. اینها می تواند به خاطر عشق و کنجکاوی شان باشد و فکر می کنم این علامت پیشرفت است.شما در فوتبال کره بودید و سابقه حضور در آنجا را داشتید. کره برای فوتبالش برنامه ریزی قوی داشت و نتیجه اش را هم شاهد بود. شاید 10 سال پیش روی آن کار کرده بود. من می خواهم بدانم چنین فرهنگی در همه حوزه ها هم وجود داشت که مثلا در اقتصادشان هم همینگونه بود؟
من فکر می کنم کره ای ها در پانزده سال گذشته اینگونه نبودند. این درست است که کره قبل از جام جهانی 2002 در آسیا پیشرفت هایی داشت اما در سطح بین المللی حرفی برای گفتن نداشت. من فکر می کنم دکتر چانگ که آقای هیدینگ را به کره آورد و کسانی که با هیدینگ آمدند، اثرات بسیار طولانی در فرهنگ و فوتبال کره گذاشتیم چراکه ما نشان دادیم که برنامه ریزی های طولانی همیشه جواب می دهد. ما نشان دادیم که فقط با احساس، انگیزه و تلاش نمی توانیم موفق باشیم.پس این فوتبال بود که در زندگی آنها تاثیر گذاشت.
ما با آقای هیدینگ جلسه و سمینارهای بسیار بزرگی گذاشتیم که مدل مدیریت تیم ملی کره الگوی مدیریت شرکت های کره ای شد. یکی از صحبت هایی که در کره بود اینگونه بود که فردی که رئیس شرکت است حرف اول و آخر را می زد و تصمیمات از بالا به پایین گرفته می شد و هیچکس پایین تر از او نباید اظهارنظر می کرد، همه باید از بالا تا پایین فقط کار می کردند. یک چیز جالب بگویم، اگر رئیس شرکت تا دوازده شب می ماند و کار می کرد، همه باید می ماندند، ممکن بود بنشینند و دیوارها را نگاه کنند. فرهنگ سربازی در کره حکمفرما بود. وقتی کره نتیجه گرفت همه کنجکاو بودند که چه مدیریتی در این تیم بود. وقتی که تکنولوژی وارد کره شد سعی کردیم با برنامه ریزی و علم از بازیکنان، تیم بسازیم. ما اجازه دادیم که دیگران هم اظهارنظر کنند و نظراتشان را ابراز کنند و البته آنها یاد گرفتند و فرهنگ مدیریتشان دچار تغییر شد. در این میان سامسونگ بسیار کنجکاو بود و از حوزه ریاست پیشنهادی آمد که از من و بدنساز تیم ملی کره دعوت شد. آنها می خواستند به هر قیمتی برای تیم سامسونگ کار کنیم، تفکرشان اینگونه بود. آنها به من پیشنهاد دادند که در کره بمانیم و این تفکر را وارد باشگاه ها کنیم. آنها کلا چیزی که اثرگذار است را به هر قیمتی به کار می گیرند و اجرایی اش می کنند.جالب است که همیشه ورزشگاه های کره در بازی های ملی پر است.
به خاطر اینکه اگر شما به هرجای دنیا بروید، چینی ها در محله ای خاص حضور دارند. کره ای هم همینطوری هستند، سعی می کنند هرجا میروند با هم باشند و به هم کمک کنند و این فرهنگ بزرگ شرقی هاست. من فکر می کنم قدرت با پشتوانه داشتن است و ایرانی ها برعکس هستند و انفرادی کار می کنند. می بینیم وقتی کرهایها 2-0 هم عقب باشند تماشاگرانشان تشویق می کنند. کاملا یادم هست وقتی هنوز فرهنگ فوتبالی کره شکل نگرفته بود ما 5-0 عقب بودیم ولی کره ای ها همچنان تشویق می کردند. در ایران هیچگاه اینگونه نبود.گفتی فرهنگ جدیدی را وارد فوتبال ایران کردهای. اما در مصاحبههایی که از مربیان ایرانی منتشر میشود مشهود است که زیاد با این حرف شما موافق نیستند. حتما میدانید که بسیاری از مربیان داخلی در چند هفته اخیر مصاحبه کردهاند و گفتهاند ما بیفرهنگ نبودیم که آقای قطبی فرهنگ را وارد فوتبال ما کرده باشد. یعنی زیاد با چیزی که شما گفتهاید موافق نیستند.
می دانید چرا؟! چون هر وقت کسی می خواست روش یا صفتی را تغییر بدهد در مقابلش می ایستادند. همیشه باید جنگید و مبارزه کرد. من دارم برعکس جریان آب شنا می کنم، اما باید گام های کوچک را برداریم. هیچوقت نباید منصرف بشویم و امید را از دست ندهیم. من فکر می کنم مسیری که طی می کنیم اگر درست باشد نتیجه خواهد داد. تمام داستان های دنیا بدها علیه خوب ها هستند و خیلی وقت ها بدها بیشتر هستند، اما خوب به خاطر اینکه ایمانش زیاد است و صداقت دارد بالاخره می برد. تصویر فیلم گاندی در ذهنم است، انسان ها با عمل و رفتارشان تعریف می شوند و اگر با کسی که مخالف تو است و دشمنت است خوب رفتار کنی بسیار مهمتر از رفتاریست که با دوستت داری. من بارها در ایران دیدم با کسی که اختلاف داریم، رفتار بدی می شود مخصوصا پشت پرده! این را در فیلم گاندی اینگونه می گوید: «اگر تو چشم منو کور کنی، من هم چشم تو را کور کنم مطمئنا تمام دنیا کور می شود.» به نظر من فوتبال ایران همین بوده و سال ها همدیگر را کور کردیم.طی این مدتی که در تیم ملی ایران کار کردید، یعنی دقیقا از زمانی که شما قول صعود به جام جهانی را دادید و نتوانستید به قول خودتان عمل کنید، مخالفتهای زیادی با حضور شما در تیم ملی شد. حتی بارها بحث این را مطرح کردند که قطبی باید برود. کاری به ضعف یا قوت شما در مربیگری نداریم. مسئله این است که شما با این همه انتقاد کنار آمدید و به کارتان ادامه دادید.
(چند لحظه مکث کرد) فقط می توانم بگویم ایمان.یعنی...
اجازه بده توضیح بدهم؛ من به خودم و گروهی که جمع کردم ایمان دارم. من به خودم و تیمم اعتقاد دارم. من به این گروهی که جمع کردم اعتقاد دارم. به بازیکنانم، به انگیزه، هوش و کیفیتشان اعتقاد دارم. در زندگی کاری را شروع نکردم مگر اینکه پیروز باشم، هدف من پیروزی و برنده بودن است. پیروزی برای من تفکر و عادت است، چیزی که داخل خیلی از آدم ها هست اما در من بیشتر است. در بعضی ها زنده تر است، باانگیزه تر است. والی زاده اینجا نشسته، بارها به او فشار آوردم تا بهترین نمایش را از خودش نشان دهد، بعضی وقت ها شاید دوست نداشته باشد اما در آینده قدر این فشارها را می دانند، اینها انگیزه و پیشرفت دارد. یک نکته قشنگ بگویم، وظیفه یک سرمربی و رهبر این است که بهترین کسانی که کار می کنند را بخواهد و زمینهای بچیند تا آنها بهترین نمایش را داشته باشند. عشق بالا داشته باشند و من مثل پدر خانواده می توانم برای پیشرفت خانواده کمک کنم تا به هدف برسیم.اما در فوتبال ایران که شرایط خاصی دارد و اهالی آن رابطه خوبی با هم ندارند، این طور کار کردن سخت است. شما که سالها خارج از ایران کار کردید و بعد به ایران آمدید، چطور توانستید با شرایطی که فوتبال ایران دارد کنار بیایید؟ به هر حال فوتبال ما با فوتبال سایر کشورها تفاوتهایی دارد.
ببین! بگذار یک چیز را بگویم. من یاد گرفتم همه کارهایم را خودم بکنم. اینطوری همه چیز را می توانم کنترل کنم. اصلا به خاطر همین دشمنهای زیادی داشتم، چون من می دانستم که پشت پرده تصمیمات چیست و برای همین همه چیز را خودم کنترل می کردم. زیر بار هر حرفی نمی روم، خیلی درباره تصمیماتم فکر می کنم و به هدفم ایمان دارم و تا آخرین روز به آن پایبندم.اما این مدلی که شما طبق آن کار میکنید برای ایران سخت است. یعنی کار کردن با این روش آن هم در فوتبال ایران کمی مشکل به نظر میرسد.
دیدگاه یک سرمربی باید تصویر کلی باشد، باید هدف ها را طولانی بچیند و البته نگاه هلی کوپتری خیلی مهم است. تجربه های شخصی من خیلی بالاست، باید قدرت پیش بینی و برنامه ریزی داشته باشیم، برای اتفاقاتی که تیم را به هدف نهایی برساند. شاید شکست و دیوار باشد اما این شکست ها و دست اندازها می تواند کمک کند برای پیشرفت شخص و گروهی که بتوانند به مسیر آخر برسند. این کمک می کند تا شکست های بعدی را کمتر کنیم، عکس العمل ها را با منطق و برنامه ریزی اصلاح کنیم. در مدیریت و رهبری وقتی بازیکنان ببینند اولین نفر و آخرین نفر در تمرینات تو هستی، همیشه شاگرد زندگی و کار هستی، زحمت می کشی، برای گروه همه را شریک می کنی، به همه اجازه می دهی تا نظرشان را بگویند، نقش بزرگتری داشته باشند آنوقت همه چیزشان را برای موفقیت می دهند. اینها فرمول های مهم برای موفقیت مجموعه است. اینکه از بالا دستور بیاید در طولانی مدت جواب نمی دهد و احساس شریک بودن در تیم و قدرت و تاثیرگذاری را کاهش می دهد. ما تلاش کردیم تا این زمینه را بچینیم، اینکه همه مهم هستند و نقش مهمی در موفقیت گروه دارند. همه از ته دل می جنگند و کمتر از این هم انتظار نداریم. بعضی وقت ها باید سقف را بالاتر برد و از پتانسیل گذشت تا اگر کمتر شد حداقل به سقف پتانسیل برسیم. اینها تجربیاتی بود که من در این سال ها بدست آوردم و من سعی کردم آنها را اجرا کنم. هر صحنه و تجربه ای متفاوت است اما مطمئن باش اصول ها هیچوقت تغییر نمی کنند.شما در فدراسیونی بودید که جز علی کفاشیان تقریبا هیچ حمایت محسوسی از شما نمیشد. کار کردن در مجموعه ای که به شما ایمان نداشتند برایتان مشکل نبود؟
بله، حرفت قشنگ بود. اما من انتظار زیادی از آنها نداشتم ولی آخر کار مهم است. اینکه چقدر توانستی توانایی هایت را اثبات کنی. برای من مردم مهم هستند، آنها الان بهترین داور هستند و می توانند خوب قضاوت کنند. تیم من بهترین است و خیلی خوشحالم. من با این تیم 18 بازی انجام دادم و فقط 2 بار باختم. یکی هم مقابل برزیل بود. من اصلا درک نمی کنم چرا با من بد بودند و نمی خواستند مرا ببینند! اما از یک موضوع خیلی خوشحالم، مدیریت آقای کفاشیان. هیچوقت دخالت نمی کرد و مدیریتش هلی کوپتری بود. این برای من خیلی مهم بود. هیچوقت نمی گفت چرا این دعوت شده و این دعوت نشده، این خیلی برای مربی مهم است و من از ایشان تشکر می کنم.اما تعداد مخالفان شما کم نشد. با اینکه رئیس فدراسیون از شما حمایت میکرد ولی کسی نبود که بعد از مدتی بیاید و بگوید من حالا موافق حضور قطبی هستم. البته این موضوع در جام ملتها و پس از پیروزی در دو سه مسابقه اول رخ داد.
هیدینگ هم همینقدر دشمن داشت، قبلا هم گفتم، هر تغییری مخالف دارد و باید بجنگی. هیدینگ در کره همینطور بود و اصلا جو ایران برای من ناآشنا نیست. فدراسیون و گروه بزرگی از مربیان کرده تصمیمات هیدینگ را دوست نداشتند. به هر حال شخصی که می خواهد تغییرات بزرگی بیاورد باید مبارزه کند.به نظر میآید شما روانشناس خوبی باشید. بیشتر روانشناس هستید یا مربی؟
من بیشتر مربی هستم اما بلدم از همه بهترین استفاده را کنم. من به انرژی مثبت خیلی اعتقاد دارم. همیشه هم به دنبال انرژی مثبت هستم و همیشه درباره آدم ها اول قسمت مثبتش را میبینم. اینها برای تیم انگیزه می آورد. من می دانم چطور باید افراد را دخیل کرد، از آنها کار خواست و بهترین هایش را به نمایش گذاشت. باید به دیگران احترام گذاشت و از آنها خواست تا توانایی هایشان را به نمایش بگذارند و هر کاری که برای موفقیت تیم می توان انجام داد را نشان دهند.با آنهایی که رفتار خوبی با شما ندارند چطور رفتار میکنید؟
من خیلی حرفه ای فکر می کنم و مهمتر از همه اینکه بسیار احترام می گذارم. تا آخرین لحظه هم با آنها با احترام برخورد می کنم.شما از ایران رفته اید. چه توصیه ای برای افراد و مدیرانی دارید که در همه این سال ها مخالف شما بودند و به هر بهانهای با حضور شما مخالفت میکردند؟
من خودم را در جایگاهی نمی بینم که توصیه کنم اما به نظر من همه مدیریت ها سیاسی است. به جای اینکه مسئله این باشد که ورزش چه نفعی می برد، می گویند آنها چه نفعی از ورزش می برند. این درست نیست، این نمی تواند باعث پیشرفت باشد و برای همین خطرناک است.چیزی مانده که بخواهید بگویید؟ حرفی که تا به حال نزدهاید؟
هیچکس یادش نیست تختی چه زمانی قهرمان شد ولی آن فرهنگ بسیار مهم است که به جا گذاشت. درباره پله هم همینطور است، همه از شادی ها و لبخندهایش حرف می زنند و خیلی کم از تعداد گل ها و سه جام جهانی که حضور داشت حرف می زنند. من امیدوارم روزی ایران میزبان جام جهانی باشد و بتواند صورت زیبای خودش را به همه نشان دهد. اینجا خیلی ها می گفتند چرا انگلیسی حرف می زنم، در حالیکه من می خواهم داستان فوتبال ایران از زبان ایرانی ها گفته شود. تا حالا داستان فوتبال ایران از زبان آنها بود اما من با این کارم انقلابی در اطلاعات آنها به وجود آوردم و موضوعات خودمان از زبان خودمان گفته شد و این یعنی موفقیت . تاریخ را این بار من برای شان تعریف کردم نه از برداشت آنها بر اساس گفته های یک مترجم. باید بتوانیم خودمان را قوی کنیم و بهترین باشیم. دوست دارم یک روز به ایران بیایم، هیچوقت اینجا را فراموش نمی کنم، جایی که عاشقش هستم اما من هم فکرهای بزرگی در سر دارم. دوست دارم سرمربی تیم ملی در جام جهانی باشم اما شاید این فرصت هرگز به من داده نشود اما همه قلبم با ایران است و همیشه هم خواهد ماند.موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
پایان تراژیك افسانه قطبی و تیم ملی
این باخت در بدترین زمان ممكن رخ داد. با این شكست، بازیكنان تیم ملی مجبور شدند كولهبارشان را برای بازگشت به ایران جمع و جور كنند تا جام پانزدهم برای ایرانیها با یك خاطره تلخ همراه شود
نوشتن مطلبی كه تیترهای زیادی میتوان برای آن انتخاب كرد، دشوارترین كاری است كه میتواند دقایقی پس از باخت تراژیك تیم ملی برابر كرهجنوبی انجام شود. باخت به كرهجنوبی در بدترین زمان ممكن اتفاق افتاد؛ زمانی كه نه تنها فوتبال

ایران بلكه كل جامعه ایرانی بیش از هر زمان دیگر محتاج برد آن بود. نیاز داشتیم به این برد برای همبستگی و اتحاد بیشتر. نیاز داشتیم به این پیروزی برای اثبات نسل جدید فوتبال ایران در آسیا اما هر چه بود این اتفاق نیفتاد تا تیم "جوان" ایران نتواند در نخستین تجربه بینالمللیاش قهرمانی را به دست بیاورد.
تا قبل از بازی دیشب همه از تیم ملی میگفتند و از افشین قطبی. حتی منتقدان قطبی و كسانی هم كه دلشان هیچ وقت با تیم "ملی" نبود امیدوار شده بودند كه تیم ایران بتواند با تداوم برد و باختهای یك بار در میان در رویاروییها با كرهجنوبی، با شكست این تیم به نیمه نهایی برسد اما شنبه، روز تیم ملی نبود. ایران با یك گل، آن هم در وقتهای اضافی به كرهجنوبی باخت تا منتقدان قطبی دقایقی پس از این شكست، دوباره شمشیر را برای او از رو ببندند و صفحات وبلاگها، سایتها و حتی شبكههای اجتماعی را پر كنند از انتقادهای خود كه تا پیش از بازی با كرهجنوبی، خبری از آنها نبود.

به هر حال قطبی باخت تا سومین شكست تیم ملی در بیست ماه اخیر ثبت شود، البته این شكست نه به كویت بود و نه به برزیل. این باخت در بدترین زمان ممكن رخ داد. با این شكست، بازیكنان تیم ملی مجبور شدند كولهبارشان را برای بازگشت به ایران جمع و جور كنند تا جام پانزدهم برای ایرانیها با یك خاطره تلخ همراه شود.
شاید اگر قطبی كمی شجاعتر بود و شجاعی و نكونام همان بازیكنی بودند كه در اوساسونا بودند، همه ما الان آماده بازی روز سهشنبه با ژاپن بودیم اما نه قطبی شجاعت این بازی حساس را داشت و نه شجاعی و نكونام خوب بودند. اگر منتقدان قطبی بخواهند دست روی یك چیز بگذارند و به او انتقاد كنند، حق خواهند داشت كه از او بپرسند چرا در مهمترین بازی جام از سه بازیكن تدافعی در جلوی خط دفاع بازی گرفت.
با این حال داستان افشین قطبی كه هوادارانش او را "امپراتور" میخواندند و منتقدانش او را "امپراتور وعدهها" در فوتبال ایران به پایان رسید. داستان قطبی تمام شد، در حالی كه او نتوانست به حسرت 35 ساله ایرانیها برای رسیدن به قهرمانی در آسیا جامه عمل بپوشاند. البته مشخص است كه مشكل فوتبال ایران نه افشین قطبی است و نه "قطبی"ها. مشكل فوتبال ما همان چیزهایی است كه همه میدانیم و بارها نوشتهایم و گوش كسی هم بدهكارش نبوده است. مشكل ما مدیران "غیر فوتبالیش" است كه سالهاست بر آن چنبره زدهاند. مشكل ما بازیكنانی هستند كه صدها میلیون تومان در سال میگیرند اما نه حرفهای بازی میكنند و نه حرفهای زندگی میكنند. مشكل ما رسانههایی هستند كه نه تحمل مربی خارجی دارند و نه مربی داخلی را بر میتابند. روزی مربی خارجی را به بی تعصبی متهم میكنیم و مربی داخلی را به بی دانشی و سیكل باطل فوتبال ایران هر دوره تداوم دارد. خارجی میآید، به دنبال داخلی میرویم و وقتی داخلی انتخاب میكنیم، دور دنیا میچرخیم برای انتخاب خارجی! هیچ وقت هم انتخابمان درست نبوده است.
*قطبی: آینده درباره من قضاوت میكند

بازی كه تمام شد، خبرنگاران ایران قطبی را دوره كردند اما قطبی سه سال با آنها زندگی كرده بود و میدانست كه چطور باید آنها را مدیریت كند. قطبی اول از رسانهها تشكر كرد كه از او حمایت كردند بعد در ادامه گفت: "من از همه تشكر میكنم كه در این سه سال اخیر حمایت زیادی از من كردند. من تجربههای فراموش ناشدنی را در فوتبال ایران به دست آوردم و هر كجا كه باشم مردم ایران انگیزه من برای كار خواهند بود. سعی میكنم در هر جای دنیا كه هستم افتخارشان باشم. متاسفم تیم ملی نتوانست هدیهای كه مد نظر همه ما بود را به مردم یران بدهد، اما واقعیت این است كه بازیكنان ما در چهار بازی عملكرد بسیار خوبی داشتند. جام ملتهای آسیا نقاط مثبت بسیاری داشت و نشان داد كه فوتبال ایران آینده روشنی پیشرو دارد. فوتبال ایران در حال حاضر دو تیم كامل دارد، دو تیمی كه میتوانند فوتبال ایران را به موفقیت برساند. متاسفانه در این بازی اتفاقات فوتبالی پشت ما نبود و كمی بدشانسی آوردیم به ویژه در نیمه اول كه عملكرد خوبی نداشتیم، اما در نیمه دوم فكر میكنم بهتر از كرهجنوبی بودیم."
قطبی در پاسخ به سوال خبرنگاری كه از او پرسیده بود آیا خود را مربی پیروز میدانید یا بازنده، گفت: اجازه بدهید تاریخ درباره من قضاوت كند اما مسئولیت باخت با من است و مسئولیت پیروزی هم با مردم و بازیكنان است.
به هر حال جام ملتهای قطر برای تیمی كه همه آن را مدعی اصلی فتح جام میدانستد با شكست به پایان رسید؛ شكستی كه در بدترین زمان اتفاق افتاد. حالا باید رویاهایمان را برای قهرمانی مجدد پس از جام ملتهای 1976، این بار در جام ملتهای 2015 استرالیا جستجو كنیم.
موضوعات مرتبط: حواشی
|
گردآوری سید حسن نجات
مقايسه مهاجمان 6 دهه اخير فوتبال ايران | |||||
|
امروز در جدول گلزنان مسابقات فوتبال ليگبرتر عمادرضا با به ثمر رساندن 17 گل در 26 بازي آقاي گل است. ابراهيم توره با 12 گل در كنار علي كريمي به طور مشترك صاحب رتبه دوم است. بين سه گلزن برتر ليگ، دو خارجي (عراق و سنگال) حضور دارند و علي كريمي هم هفت گل را از روي نقطه پنالتي زده است. تازه او مهاجم نيست. بهترين گلزن ليگ ما، بين ايرانيها كريم انصاريفر است كه 10 گل زده است (برخلاف ساير 10 گلهها، او گلي را از روي نقطه پنالتي به ثمر نرسانده است). در دهه 80 فوتبال ما مهاجمان ضعيفي داشته است. شايد يكي از دلايل افت فوتبال ما در 10 سال اخير همين بيبهرگي از حضور مهاجمان خوب و درجه اول باشد. اگر از دهه 30 به بعد را بررسي كنيم ميبينيم كه در دهه 80 فوتبال ما ضعيفترين مهاجمان تاريخ را به خود ديده است. ما در مقايسه مورد اشاره، مهاجمان را براساس دوره غالب حضورشان در يك دهه بررسي ميكنيم. مثلا علي دايي كه از سال 72 تا سال 85 در فهرست مهاجمان ملي حاضر بوده را به عنوان مهاجم دهه 70 ميشناسيم. چرا كه در دهه 70، او هشت سال و در دهه 80 پنج سال در تيمملي حاضر بوده است. دهه 30 پنج مهاجم درجه اول فوتبال ما در دهه 30 مسعود برومند، پرويز دهداري، بيوك جديكار، پرويز كوزهكناني و محمود شكيبي بودهاند. جديكار به تيم ويكتوريا برلين رفت و برومند و كوزهكناني در كشورهاي خارجي توپ زدهاند. تازه به جز اين نفرات «نادر افشار» هم مهاجم بزرگي در اين عرصه بوده است. |
موضوعات مرتبط: حواشی
ادامه مطلب
گردآوری: سید حسن نجات
دنیزلی جانشین قطبی ؟
مهدی تاج، عضو پرنفوذ فدراسیون فوتبال در مصاحبه ای اعلام كرد كه اگر نام سرمربی تیم ملی امید را اعلام كند ناخودآگاه اسم سرمربی تیم بزرگسالان هم لو می رود. این صحبت های تاج در واقع با مصاحبه های علی كفاشیان تناقض دارد چرا كه مصاحبه تاج نشان می دهد آنها در مورد سرمربی تیم امید و بزرگسالان به نتیجه رسیده اند اما فعلا نمی خواهند اسم مربیان را اعلام كنند.
در این میان كفاشیان هم مدام می گوید كه با هیچ گزینه ای مذاكره نكرده تا شاید فضا را آرام كند. وقتی تاج می گوید اگر اسم سرمربی امید را اعلام كنیم سرمربی بزرگسالان هم لو می رود باید نتیجه گرفت كه ملیت سرمربی مورد نظر فدراسیون یك موضوع كلیدی محسوب می شود و احتمالا آن كشور از لحاظ در اختیار داشتن مربیان سرشناس چندان غنی نیست به همین دلیل اگر سرمربی تیم امید معرفی می شد به احتمال فراوان با توجه به ملیتش رسانه ها می توانستند حدس بزنند كه مربی تیم بزرگسالان چه كسی است؟
شایعات به گوش رسیده از ساختمان فدراسیون فوتبال حاكی از آن است كه مصطفی دنیزلی، سرمربی سابق پاس و پرسپولیس كه محبوبیت خاصی در ایران دارد گزینه اصلی فدراسیون است و حتی مسولان فدراسیون با توافقات ابتدایی با او رسیده اند.
در این میان باید منتظر گذر زمان باشیم و برخی از ساختمان فدراسیون خبر می دهند كه این مربی تركیه ای بعد از جام ملتها به ایران می آید تا قراردادش را امضا كند.
پیش از این علاوه بر دنیزلی از تروسیه ، فاتح تریم ، زیکو ، ماتیوس به عنوان گزینه های اصلی هدایت تیم ملی فوتبال کشورمان عنوان شده است که مربیان کشورهای ترکیه شانس بیشتری برای نشستن روی نیمکت تیم ملی ایران برخوردار هستند.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری: سید حسن نجات
افتخار میكنم سرمربی ایران شوم
وقتی حضور تروسیه در هتل شرایتون را به كفاشیان خبر می دهیم، رئیس فدراسیون فوتبال بیش از سایرین سوال می كند كه این مربی كجاست تا با وی صحبت كند. سوال می شود كه آیا قصد مذاكره دارید یا قراری با این مربی داشته اید كه رئیس پاسخ منفی می دهد و می گوید صرفا برای احوال پرسی است چون این مربی از گزینه های قبلی فدراسیون بوده، اما همین صحبت های كفاشیان خبرنگاران اعزامی را ترغیب می كند تا از زبان تروسیه ناگفته هایی را بشنود.
قبل از نشستن روی یك صندلی در كنار تروسیه، وی از خطرناك بودن خبرنگاران ایرانی می گوید و همین موضوع عاملی می شود تا بتوان راحت مصاحبه را آغاز كرد.
تاكاشی خبرنگار ژاپنی در حال مصاحبه است، اما تروسیه با دیدن خبرنگاران ایرانی، وی را مجبور می كند كه هر چه زودتر مصاحبه را تمام كند تا گفت و گو با اصحاب رسانه ایرانی را آغاز كند اگر چه شبكه های تلویزیونی بین المللی نیز منتظر مصاحبه با این مربی فرانسوی هستند. پس از احوال پرسی مختصر در ضلع شمالی لابی هتل شرایتون مصاحبه 2 خبرنگار اعزامی 2 خبرگزاری از ایران با تروسیه آغاز می شود.
*آقای تروسیه سلام. بدون مقدمه می خواهیم در مورد برخی شایعات از شما سوال هایی داشته باشیم.
بفرمائید، اما در مورد شایعات خبرنگاران راحت تر و بهتر می توانند پاسخ بدهند.* اما این شایعه در مورد شماست.
من حاضرم به هر موضوعی جواب دهم.*پس حالا كه قرار است به هر سوالی پاسخ دهید ابتدا از جام ملت های 2011 شروع می كنیم و در ادامه شایعات را مطرح خواهیم كرد.
بفرمائید.* نظرتان در مورد جام ملت ها چیست؟
من بیشتر مسابقات روز اول را تماشا كردم، اما هنوز زود است كه بخواهیم در مورد آینده پیش بینی كنیم چون باید تیم ها بیشتر بازی كنند تا عیار واقعی شان مشخص شود. تیم ها در شرایط خوبی هستند و معلوم است كه تك تك آنها برای حضور در تورنمنت قطر روند آماده سازی خوبی را طی كرده اند و میزبان هم شرایط خوبی را برای تیم ها و هواداران تدارك دیده است. بحث نحوه میزبانی قطر در روز اول مسابقات مهم تر از مسایل فنی است چون با انجام یك مسابقه نمی توان در مورد مسایل فنی و تاكتیكی تیم ها اظهار نظر دقیقی داشت.* پس از میزبانی قطر رضایت دارید.
بله این كشور سهمیه میزبانی جام جهانی را به دست آورده و به همین دلیل با شروع جام ملت ها كارش را به خوبی آغاز كرده است. سازماندهی بازی ها؛ هتل ها و حمل و نقل شرایط خوبی دارد.* چرا كشورهای خاورمیانه شروع خوبی نداشته اند؟
دوباره تاكید می كنم در روز اول قضاوت كردن كار راحتی نیست. البته همیشه این طور است كه در تورنمنت های بزرگ تیم های سرشناس و بزرگ بیش از دیگران تحت فشار هستند و شاید یكی از دلایل افت برخی تیم های مطرح همین بوده است.تیم های بزرگ در روز اول استرس بیشتری دارند و این اتفاق برای ژاپن برابر اردن رخ داد و حتی تیم های ایران و عراق نیز در جریان بازی استرس داشتند.
* اگر بخواهیم قضاوت اولیه داشته باشیم بهترین تیم روز اول كدام بود؟
انتخاب بهترین كار اشتباهی است و با اتمام بازی های مرحله اول یا حداقل با انجام 2 بازی برای هر تیم می توان در این زمینه اظهار نظر كرد. باید صبر كرد و در پایان بازی دوم قضاوت می كنم.*دیدار ایران مقابل عراق را تماشا كردید؟
بله بازی خیلی سنگینی برای هر دو تیم بود. ایران و عراق به لحاظ فیزیكی و فنی خوب بازی كردند، اما برنامه های ایران در نیمه دوم بهتر جواب داد و 3 امتیاز به این تیم رسید.* پیروزی بر عراق چقدر راه صعود ایران به مرحله بعد را هموار كرد؟
ایران در گروه بسیار سختی قرار دارد و هر 4 تیم شانس صعود دارند، اما این برد آن هم برابر عراق بسیار تاثیرگذار خواهد بود. نمی توانم تیم های صعود كننده از گروه چهارم را پیش بینی كنم اما امیدوارم ایران یكی از تیم ها باشد.*مهم ترین ملاك ها برای صعود چیست؟
مربی هر تیم برای صعود تیمش به مرحله بعد كار سختی دارد چون باید بتواند توان روحی بازیكنان را در شرایط بالایی حفظ كرده و توان فیزیكی نفرات را با دقت زیر نظر داشته باشد. علاوه بر این این مسایل، شانس هم تاثیر زیادی در موفقیت و قهرمانی تیم ها دارد و در دوره های قبلی نیز این موارد به وضوح دیده شده است.*فكر می كنید در این دوره چه تیمی قهرمان شود؟
5 كشور شانس اصلی هستند چون از روز اول عملكرد خوبی از خود نشان داده اند. ایران، ژاپن، كره جنوبی، استرالیا و قطر از آماده ترین ها هستند. نام قطر را با توجه به میزبانی در كنار نام تیم های بزرگ و قدیمی آسیا قرار دادم چون این تیم بازی اول را باخت، اما در مسابقه با چین خیلی خوب بازی كرد و با قدرت به برتری رسید و نشان داد كه هدفش قهرمانی است. قطر تیمی كاملا هجومی است و اطمینان دارم در بازی سوم كویت را شكست می دهد و راهی مرحله بعد خواهد شد. سیستم این تیم خیلی هجومی است و می تواند برای تیمی خطر ساز شود.* ارزیابی تان از تیم ملی ایران و افشین قطبی چیست؟
ایران هم تیم خوبی است و با داشتن یك مربی خوب از مدعیان قهرمانی است.* چقدر از افشین قطبی شناخت دارید؟
من این مربی را به خوبی می شناسم. وی یك مربی بین المللی است كه در كشورهای مختلف تجارب زیادی كسب كرده و اكنون شناسنامه خوبی در میان مربیان دارد. قطبی با حضور در تیم ملی ایران اعتبار خیلی خوبی كسب كرده اگر چه این مربی در كره جنوبی نیز عملكرد مطلوبی داشته و ارتباطات خوبی را نیز برای خود كسب كرد. وی در تیم ملی ایران نیز عملكرد مناسبی داشته است.* اما ایران با این مربی نتوانست راهی جام جهانی شود.
می دانم كه قطبی در 3 بازی آخر سرمربی ایران شد. شرایط این تیم بعد از شكست برابر عربستان برای رسیدن به جام جهانی بسیار سخت بود. قطبی بعد از آنكه سرمربی شد نتایج خوبی كسب كرد و به همین دلیل فدراسیون فوتبال ایران قراردادش را تمدید كرد.* خبر دارید كه قطبی سرمربی شیمیزوی ژاپن شده است؟
بله. انتقال وی به تیم ژاپنی به سود فوتبال ایران خواهد شد و می تواند عامل توسعه و پیشرفت سطح مربیان داخلی ایران شود.*شما سال ها در فوتبال ژاپن حضور دارید، آیا قطبی می تواند در این باشگاه موفق شود؟
بله وی تجربه زیادی از كار كردن در بیرون از ایران داشته و راه های برقراری ارتباط در خارج از ایران را می داند. كار كردن در ژاپن نیز بسیار خوب است و باشگاه ها از امكانات زیادی بهره می برند. علاو بر این می دانم كه ایرانیان زیادی در این كشور حضور دارند و آنها می توانند حامی خوبی برای این مربی ایرانی باشند. مناسبات ایران و ژاپن نیز بسیار خوب است و قطبی مشكلی برای كار كردن در این كشور نخواهد داشت.*خبر دارید كه برخی رسانه ها از مذاكره شما با مسئولان فدراسیون ایران خبر داده اند؟
شما بگویید آیا این طور بود؟*قرار شد شما خیلی شفاف پاسخ دهید.
بله تماس هایی با من گرفته شده چون من دوستان زیادی در فوتبال ایران دارم و مذاكراتی در این زمینه داشته ام. می دانم مسئولان فدراسیون فوتبال ایران به دنبال جایگزین قطبی هستند و اگر من در فهرست 10 نفره آنها باشم افتخار می كنم كه سرمربی ایران شوم. این پیشنهادها در حد حرف بوده و باید ببینیم در آینده چه رخ خواهد داد. من بیش از 20 سال است كه در فوتبال آسیا حضور دارم و فوتبال این قاره در شرق و غرب را به خوبی می شناسم و اطلاعاتم در این زمینه كافی است.*ولی در گذشته بیشتر به نیمكت تیم ملی ایران نزدیك بودید؟
همین طور است. بعد از شكست ایران در مرحله مقدماتی جام جهانی 2010 برابر عربستان و بعد از اخراج علی دایی مسئولان فدراسیون فوتبال ایران با من تماس گرفتند و خواستند سرمربی تیم ملی شوم. بعد از یكسری مذاكرات خیلی منتظر پاسخ نهایی ماندم ولی هیچ جوابی نشنیدم تا اینكه قطبی به عنوان سرمربی ایران معرفی شد. آن زمان مذاكرات جدی تر بود اما الان در حد پیشنهاد است. به من گفته اند كه ایران روی من نظر دارد اما این امكان وجود دارد كه یك مربی دیگر به عنوان سرمربی جایگزین قطبی شود.* به هر حال ایران به جام جهانی قبلی نرفت و اكنون انتظارات از سرمربی آینده زیاد خواهد بود؟
ایران همیشه در آسیا جزو 5 تیمی است كه شانس صعود به جام جهانی دارد و همه انتظار دارند كه ایران یكی از نماینده های آسیا در جام جهانی فوتبال باشد.*حرف آخر؟
امیدوارم تیم ملی ایران در همه تورنمنت ها موفق باشد و فوتبال این كشور نتایج خوبی به دست آورد.موضوعات مرتبط: حواشی
گرد آوری: سید حسن نجات
آیا دست عادل از نقد تیم ملی کوتاه شد ؟
دیشب برنامه 90 پخش نشد که نشد . هر چه منتظر موندیم فایده ای نداشت ، 90 پخش نشد . من موندم و یه دنیا شایعه . ولی به احتمال 99 درصد قضیه مربوط می شود به ماجرای اراک و نفت تهران . اما بنظر میرسه که آقایون صلاح دونستن که در این یک ماه پیش رو ( که تیم ملی بازی های حساسی دارد ) 90 و عادل را ساکت نگه دارن ( همون طور که روزنامه خبر ورزشی اعتقاد دارد ) تا به قول خودشان تیم ملی آرامش بیشتری داشته باشد ! من نمیدونم این واقعا چه استدلالیه ؟ به شخصه معتقدم 90 سهم بسزایی در پیشرفت فوتبال این مملکت داشته . مگه با وجود عادل داوری جرات داشت اشتباه کنه ؟ مگه با وجود عادل می شد تبانی کرد ؟ مگه میشد ورزشگاهی بدون امکانات بمونه و عادل بی خبر باشه ؟ مگه می شد ...
نمی دونم واقعا . از تلویزیون فقط همین 90 رو نگاه میکردم که اونم بنظر میاد دیگه نباشه ... میل خودتان ، تنها برنامه درست و حسابی بود این نود .

تو قلب من ما قهرمانیم ، صد هزار نفر ، سی میلیون نفر پشت شما هستند ، تموم دعاشون ، تموم عشقشون برای شماست . تو آسمون نوشته شما قهرمانید ، خدا میخواد شما قهرمان بشید ، ، من دیگه نمیدونم آدم چند تا چراغ ببینه ، چند تا دعا بخونه که بدونه قهرمانه ، من تو قلبم میدونم که شما قهرمان خواهید شد و امروز نشون میدید به همه دنیا که شما بهترین تیم هستید .
موضوعات مرتبط: حواشی
با این حال یک شخص دیگر که تا چند ماه پیش گمنام بود، در آستانه به زیر ”کیا جورابچیان“ تاجر ایرانی است که ابتدا کورینتیانس را خرید و حالا به وستهام چشم دوخته است. زوایای شخصیتی این مرد تاکنون بهطور کامل آشکار نشده است. ماجرای وی و کورینتیانس از پایان سال ۲۰۰۴ شروع شد. این باشگاه دومین تیم هوادار برزیل است، اما در آن مقطع بهخاطر مشکلات در پی فروش امتیاز خود به یک شخصیت حقیقی بود. ناگهان سر و کله جورابچیان پیدا شد.
او بدون اینکه پیشینهای در فوتبال داشته باشد، اقدام به خرید کورینتیانس نمود. سرمایه وی در باشگاه خرج شده و هماکنون اوضاع به شکلی درآمده که کورینتیانس را رئالمادرید آمریکایجنوبی قلمداد میکنند. انباشت ستارگان گرانقیمت و فیش حقوق سرسامآور اعضاء تیم، ”کیا“ را یک گام به آرزوی بزرگ خود نزدیکتر کرده است: در اختیار داشتن بزرگترین باشگاه جهان!هواداران کورینتیانس از ناجی تیم خود تنها یک چیز میدانند: کسی که پیش از حضور در برزیل یک ابرشرکت رسانهای را راهبری کرد. ”کیا“ علاقهمند به در اختیار گرفتن یک تیم فوتبال بود. چارت مدیریتی کورینتیانس روی قبول وی نظر مساعدی نداشت. در واقع این شرکت Msi (همان ابرشرکت مذکور) بود که به نحوی این جریان را ساخت. جورابچیان با مبلغ پیشنهادی خود سران کورینتیانس را اغوا کرد. او رفتار مدیریتی شبیه به لاپورتا در پیش گرفته است. مدیر بارسلونا به جذب بازیکنان بزرگ، بیشترین هوادار را درکاتالونیا بهدست آورده است. به هر حال اولین اقدام مرد ایرانی خرید ستارگانی چون تهوز، آلبرتو، کلبرسون و ”واگنر لاو“ بود. جورابچیان قول داده در آینده با خریدهای بزرگ بیش از این مردم را شگفتزده خواهد کرد.”کیا“ تا همین جا نیز یک تحول بزرگ در طول تاریخ فوتبال باشگاهی برزیل رقم زده است.
موضوعات مرتبط: حواشی
ادامه مطلب
گردآوری : سید حسن نجات
آقای خاص
مورینیو دستبردار نیست. كافی است كمی از شرایط ناراضی باشد تا حسابی دعوا راه بیندازد.
رئال او این فصل تنها یك بار شكست خورده، در لالیگا، كوپا دلری و لیگ قهرمانان نتایج خوبی گرفته و از شانس بالایی برای قهرمانی در هر سه جام برخوردار است اما به نظر میرسد آقای خاص هنوز نتوانسته شكست 5- صفر مقابل بارسا را فراموش كند و همین باعث شد تا بعد از دیدار هفته گذشته، حسابی گرد و خاك راه بیندازد و مدیران باشگاه و در راس آنها خورخه والدانو را متهم به ترسو بودن كند. هرچند فلورنتینو پرز به سرعت دست به كار شد و با ترتیب دادن یك جلسه آشتیكنان، اجازه نداد رئال گرانقیمتش دچار بحران شود، اما نباید فراموش كرد یك طرف درگیری آقای خاص است، مردی كه میتواند یكتنه به جنگ دنیا برود از هیچ مبارزهای نمیترسد.
بنابراین نباید چندان به این آرامش امیدوار بود. تنها كسب چند جام میتواند این خاطره بد را از ذهن سرمربی پرتغالی پاك كند، وگرنه باید دیر یا زود منتظر گردگیری حسابی دیگری از او باشیم.
مورینیو در همه سالهایی كه به عنوان یكی از بهترینهای اروپا و جهان خود را معرفی كرده، بارها با مربیان، مدیران، داوران و بازیكنان تیمهای حریف درگیری لفظی پیدا كرده است. در اینجا نگاهی خواهیم داشت به معروفترین دعواهای آقای خاص:
جنگ با رافا بنیتس
هیچ چیز به اندازه شكست موجب عصبانیت مورینیو نمیشود، مخصوصا اگر این شكست با یك گل مشكوك رقم خورده باشد. شكست چلسی مقابل لیورپول در نیمهنهایی لیگ قهرمانان با گل جنجالی لوئیس گارسیا موجب شد تا آقای خاص سرمربی حریف را به شدت مورد حمله قرار دهد.او بنیتس را یك آدم كچل رقتانگیز توصیف كرد و گفت كه داور دلش به حال سرمربی لیورپول سوخته چون نهتنها قیافه خوبی ندارد بلكه افتخارات چندانی نیز به دست نیاورده است. دعواهای این دو تا زمانی كه مورینیو در لیگ برتر مربیگری میكرد، ادامه داشت و با جدایی او از چلسی برای مدتی به دست فراموشی سپرده شد اما زمانی كه بنیتس جانشین مورینیو در تیم اینتر شد، این پرونده قدیمی نیز بار دیگر به جریان افتاد.
پس از قهرمانی اینتر در جام باشگاههای جهان آقای خاص گفت:«انتظار داشتم بنیتس به دلیل فرصتهایی كه برای قهرمانی در اختیارش گذاشتم، از من تشكر میكرد!» اما بنیتس آنقدر درگیر موقعیتش در نرآتزوری بود كه فرصت جواب دادن پیدا نكرد.
مابقی در ادامه مطالب نگاه کنید
موضوعات مرتبط: حواشی
ادامه مطلب
گردآوری : سید حسن نجات
شعار تیمهای حاضر در جام جهانی
تمام تیمهای راه یافته در جام جهانی 2010 شعاری برای معرفی کشور و فرهنگ سنتیشان انتخاب میکنند که روی اتوبوس حمل هر یک از تیمها نوشته شده است.
شعار تیمهای حاضر در جام جهانی یکی از مسائلی است که بسیار مورد توجه قرار میگیرد چرا که به نوعی نمایانگر سنت و فرهنگ یک کشور است. انتخاب شعار نشان دهنده ذوق و سلیقه مسوولان یک کشور است. در این بین تعدادی از کشورها با عباراتی ساده و کوتاه به خوبی بار فرهنگی غنی کشورشان را به رخ همگان کشیدهاند و بعضی کشورها هم تنها به ذکر کلمات یاوه و بیمعنی پرداختهاند.
در ادامه شعار کشورهای حاضر در جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی آمده است.
الجزایر: ستارهها و هلال ماه یک هدف دارند، پیروزی
شیلی: قرمز رنگ خوبی است که در قلب ما میتپد. شیلی قهرمان است.
غنا: امید قاره آفریقا
هندوراس: یک کشور، یک احساس، پنج ستارهها در قلب ما هستند.
ژاپن: سامورایی هرگز نمیمیرد. پیروزی از آن ماست.
پاراگوئه: شیرهای گورانی در آفریقای جنوبی غرش خواهند کرد، روح گورانی در کالبد پاراگوئه جاری است.
ساحل عاج: فیلها بیایید برای پیروزی بجنگیم
انگلیس: با غرور و افتخار بازی کنید مثل همیشه
فرانسه: همه با هم به امید رویایی دیگر در آبیها
مکزیک: زمان آن است که تیم تازهای قهرمان شود.
پرتغال: یک رویا، یک هدف... پرتغال قهرمان
صربستان: با قلبتان بازی کنید با لبخند پیش بروید
اسلواکی: مستطیل سبز را به لرزه درآور، ای اسلواکی
کامرون: شیرهای رام شدنی بازگشتند
آرژانتین: آخرین قدم و افتخار

ایتالیا: سرفراز در آسمانهای آفریقا
نیجریه: با عقابهای استثنایی و هواداران استثنایی متحد به میدان خواهیم رفت.
اسلوونی: با یازده مرد شجاع تا آخرین مرحله
اسپانیا: امید مسیر ما و پیروزی تقدیر ماست
اروگوئه: خورشید بر ما میتابد. اروگوئه به پیش
استرالیا: جرات رویاپردازی. استرالیا به پیش
برزیل: تمام برزیل این جاست!
دانمارک: فقط یک تیم دانمارکی میخواهیم و کلی آرزو
آلمان: پیش به سوی جام
یونان: یونان همه جا
کره شمالی: یک بار دیگر 1966، پیروزی از آن کره است
کره جنوبی: شعار سرخپوشان جمهوری متحد کره
هلند: 5 ستارهها ترسی ندارند از هلند بترسید
سوییس: زنده باد سوییس!
نیوزیلند: خرگوشها به پیش
آمریکا: زندگی آزادی هدف ما پیروزی
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری : سید حسن نجات
جام جهانی پول سازتر از صنعت
مقایسه ای ساده که نشان می دهد فوتبال چرا همچنان درآمدزا است.
میلاد حجت اسلامی: صادرات غیر نفتی بخش اعظمی از درآمدهای کشور را تشکیل میدهد و حاصل تلاش تمامی صنایع، صنوف، تجار و تمامی استعداد کشور در زمینه صادرات غیر از محصولات حوزه نفت و گاز است.
طبق آمارهای رسمی ایران در سال 1388 مبلغی در حدود 21 میلیارد و321 میلیون دلار درآمد از محل صادرات غیر نفتی کسب نموده و در مقابل رقمی بیش از 50 میلیارد دلار را به واردات اختصاص داده است.
بدون در نظر گرفتن مبلغ واردات غیر نفتی تنها رقم درآمدی کشورمان از صادرات فراوردهها در مقایسه با درآمد میزبان جام جهانی میتواند حاوی نکاتی دیدنی شود.
جام جهانی آلمان 2006:
در سال 85 درآمد یک ساله ایران از محل صادرات غیر نفتی 11 میلیارد دلار بود. حال آنکه کشور آلمان به عنوان میزبان مسابقات جام جهانی ظرف مدت یکماه برگزاری این مسابقات 6/16 میلیارد یورو درآمد داشت. از این مبلغ 6/1 میلیارد یورو آن سود خالص بوده است. در واقع ژرمنها با میزبانی جام جهانی بیش از صادرات غیر نفتی ایران درآمد داشتهاند. در شرایطی که در آن سال قیمت نفت در
آفریقای جنوبی 2010:
حال در شرایطی به سراغ آفریقای جنوبی میرویم که این کشور استعداد و پتانسیل کشور آلمان را برای بهره برداری تجاری از جام جهانی ندارد و طبق ارزیابیها با توجه به بحران مالی در جهان طی سال گذشته مشارکت مالی و استقبال تماشاگران خارجی نسبت به دوره گذشته کاهش مییابد. با این حال تخمینهای اولیه نشان میدهد که آفریقای جنوبی درآمدی فراتر از جام جهانی آلمان خواهد داشت. فیفا تاکنون بیش از 2 میلیارد دلار سود خالص پیش از برگزاری جام جهانی 2010 داشته است که بخشی از آن به آفریقای جنوبی میرسد.
50 حامی اصلی این مسابقات مبلغی بیش از 5 میلیارد پوند به این کشور میپردازند. آخرین برآوردها حاکی از آن است آفریقای جنوبی در طول جام جهانی میزبان 500 هزار توریست خارجی خواهد بود که هرکدام حداقل 15 روز در این کشور میمانند، ضمن آنکه 160 هزار فرصت شغلی تمام وقت یا نیمه وقت هم ایجاد میشود. در نهایت آنکه آفریقای جنوبی فراتر از یک میلیارد دلار سود خالص خواهد داشت. یعنی آنکه علاوه برجبران تمامی هزینههای سخت افزاری و نرم افزاری شامل توسعه منابع شهری، امکانات فرودگاهی و سایر خدمات حمل ونقلی، گسترش فضاهای تفریحی و توریستی و سایر هزینهها یک میلیارد دلار سود به خزانه کشور ومردم آفریقای جنوبی واریز میشود تا آنها یک ماه شاد باشند.
هدفی والاتر از سود اقتصادی:
آفریقای جنوبی با میزبانی جام جهانی توسعه سیاسی و اقتصادی خود را اعلام میکند، درهای کشور را به سوی سرمایهگذاری خارجی و توسعه صنعت توریسم میگشاید امکانات زیر بناییاش را ارتقا میدهد و یکماه شادی و پایکوبی را در کنار اثرات مثبت زیستی، اجتماعی و فرهنگی به ملت خود هدیه میکند. این بزرگترین نکتهای است که نلسون ماندلا سالها قبل و در زمان استارت پروژه میزبانی جام جهانی برای کشورش در نظر گرفت و حالا آنها به آن رؤیا دست یافتهاند. رویایی که شاید روزی در میان خواستههای مسولان ورزش ایران هم شکل بگیرد.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری سید حسن نجات
کوتاه از حواشي جام جهاني 2010
جرارد: با روني به قهرماني ميرسيم
استيون جرارد اعلام كرده كه ستاره بزرگ تيمملي كشورش وين روني است. روني كه فصل رويايي در منچستريونايتد داشته شاخصترين چهره تيمش محسوب ميشود و همه روي او براي پيشروي انگليس در اين رقابتها حساب ميكنند. ليونل مسي از آرژانتين و كريستيانو رونالدو از پرتغال هم از ديگر گزينههاي درخشش در جامجهاني هستند اما جرارد، روني را از بقيه يك سر و گردن بالا ميداند:«او قابليت پيش بردن انگليس را دارد. سطح اعتماد به نفس او بسيار بالاست. از لحاظ فيزيكي هم در شرايط بسيار خوبي قرار دارد و فصلي هم كه در ليگبرتر گذرانده ميتوان گفت بهترين فصل دوران حرفهاي او محسوب ميشود. او نمونه يك بازيكن بزرگ است و مرد اصلي تيم ما به شمار ميرود. با او ما در جامجهاني به افتخار دست پيدا خواهيم كرد.»
کريستيانو رونالدو در خانه ماندلا
کريستيانو رونالدو با حضور در منزل نلسون ماندلا به ديدار رييسجمهور سالهاي پيش آفريقاي جنوبي رفت.
بهترين بازيکن جهان در سال 2008 توانست با ماندلا ديدار کند. اين ديدار چهارشنبه در منزل شخصي ماندلا صورت گرفت.
در کنار رونالدو، کارلوس کرش و همچنين مدير ورزشي تيم ملي فوتبال پرتغال توانستند با برنده جايزه صلح نوبل ديدار داشته باشند. ماندلا ديشب لحظات کوتاهي سخنراني و از برگزاري اين پيکارها در کشورش به عنوان يک واقعه مهم ياد کرد
اريكسون: دروگبا به بازي اول ميرسد
اسون گوران اريكسون از اينكه ميتواند روي ستاره تيمش براي حضور در يكي از مهمترين بازيهاي مرحله گروهي ساحل عاج مقابل پرتغال استفاده كند بسيار خوشحال است. شكستگي آرنج دروگبا در ديدار دوستانه مقابل ژاپن به عقيده بسياري ميرفت تا نام او را هم در فهرست ناكامان جامجهاني قرار دهد اما اين پيشبينيها نادرست از آب درآمد:«اگر بازي جمعه يا شنبه بود دروگبا نميتوانست ما را همراهي كند اما هنوز چند روز ديگر تا بازي اول ما مانده و او ميتواند استراحت كند. به همين دليل به حضورش در بازي با پرتغال خوشبين هستم.» ساحل عاج در سختترين گروه اين جام قرار گرفته و براي صعود به مرحله بعد بايد زحمات زيادي را متحمل شود. اريكسون كه به سرنوشت تيم خود اميدوار است ميگويد حتي اگر دروگبا هم نباشد ساحل عاج ميتواند صعود كند:«ما در اوج آمادگي بازيها را شروع ميكنيم و تمام حريفان اين گروه هم برايمان يكي هستند.»
توصيه بالاك به لمپارد و جرارد
ميشائيل بالاك به استيون جرارد و فرانك لمپارد هشدار داده كه اگر ميخواهند با انگليس در جامجهاني موفق بشوند بايد دست از خودخواهي بردارند. به گفته او تنها در صورتي همكاري اين دو بازيكن در خط مياني انگليس در ديدار مقابل آمريكا نتيجهبخش خواهد بود كه هر دوي آنها دست از منممنم كردنهاي خود بردارند و در خدمت تيم باشند:«آنها بايد هوش خود را به كار بگيرند. آنها قبلا در همكاري با يكديگر مشكل داشتهاند اما نتيجه گرفتن انگليس در گرو بازي خوب آنهاست. اين دو نميتوانند مثل زماني كه در باشگاههاي خود هستند فقط به فكر جلو كشيدن و حمله كردن باشند. بازي اين دو نفر هم فقط اندكي شبيه هم است. وقتي در يك تيم بزرگ بازي ميكني همتيميهايت همسطح تو هستند پس نميشود فقط خودت را دست بالا بگيري. بايد فداكاري كرد. جاي تاسف است اگر لمپارد و جرارد زوج موفقي را تشكيل ندهند.»
كاپلو: تيم من آماده است
مربي ايتاليايي انگليس احساس ميكند تيمش براي بازي اول خود در جامجهاني كاملا آماده است:«تا به اين بازي برسيم زمان طولاني سپري شده است، ولي حالا آمادگي كامل را براي رويارويي با آمريكا داريم. از تمريناتي كه اينجا داشتهايم بسيار راضي هستم. هنوز هم به خاطر مصدوم شدن ريو ناراحتم چون هر بازيكني آرزوي حضور در جامجهاني را دارد، اما فعلا اين تنها مسالهاي است كه ناراحتم ميكند. طي چند بازي اخير دوستانه فقط از اين ناراحت شدم كه در بازيهاي دوستانه قبل از جامجهاني آن اشتياق و انگيزه را در بازي مردانم نديدم ولي به آنها حق ميدهم چون از طريق اخبار هر روز ميشنيدند كه ستارههاي متعدد جامجهاني در حال مصدوم شدن هستند، پس احتياط به خرج دادند و در بازيها نه به طور جدي تكل رفتند نه با ريتم سريعي بازي كردند. اما از وقتي تمريناتمان در آفريقاي جنوبي شروع شد از عملكرد تيم بسيار راضي بودهام. مطمئن هستم كه براي بازي با آمريكا از لحاظ فيزيكي و روحيه كاملا آماده خواهيم بود.»
فان پرسي: هر حريفي را شكست ميدهيم
رابين فانپرسي اظهار داشت كه هلند قابليت شكست دادن هر تيمي را در جامجهاني دارد. هلند در مرحله گروهي يورو 2008 سه بازي درخشان ارايه كرد و ايتاليا، فرانسه و روماني را شكست داد. فانپرسي معتقد است هلند امسال نيز مثل دو سال پيش زيبا بازي ميكند:«با داشتن بازيكناني چون اشنايدر، روبن، فاندرفارت، فانبومل و بقيه ما ميتوانيم از پس هر حريفي برآييم. توپ كه دستمان بيايد ميدانيم چطور كار را جلو ببريم، اما زماني كه توپ را از دست ميدهيم هم بايد حريف را تحت فشار بگذاريم. خيلي كنجكاوم بدانم نتيجه عملكرد ما در اين گروه دشوار چه خواهد شد. اگر از اين گروه صعود كنيم 50 درصد احتمال دارد كه با ايتاليا روبهرو شويم كه قرعه بسيار دشواري خواهد بود. بعد در يك چهارم نهايي شايد به اسپانيا بربخوريم.»
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری :علی رضا
پلنگی که کسی را نمی خورد، نماد جام2010
هر جام جهانی داستان ویژه خودش را دارد. نماد و نشان ویژه خودش را. زاکومی (Zakumi) هم نماد یا عروسک ویژه جام جهانی 2010 است. این پلنگ خوش قیافه کاملاً به دست طراحان و سازندگان آفریقایی و در داخل آفریقای جنوبی ساخته شده است.
نام زاکومی ترکیبی از دو حرف «زا» (ZA) که نشانه نام آفریقای جنوبی (south Africa) است و «کومی» (Kumi) است که در بیشتر زبان های محلی آفریقایی به معنی عدد 10 می باشد.
موهای زاکومی سبز رنگ است و گفته شده موهای او را به این خاطر سبز کرده اند که بتواند خودش را به خوبی در زمین های چمن سبز رنگ فوتبال، استتار کند!
طراح اصلی زاکومی، یک شهروند کیپ تاونی به نام «آندریاس اودندال» است و او طرحش را پس از تکمیل به شرکت «کورا سیمپسون» سپرده تا آنها آن را در شهر باکسبورگ به تولید انبوه برسانند.
دنی جوردن، رییس کمیته اجرایی جام جهانی 2010 و همه کاره این میهمانی بزرگ آفریقایی درباره زاکومی گفته است: «زاکومی یک آفریقایی جنوبی مغرور است و به همین خاطر سفیر ویژه ای برای نخستین جام جهانی آفریقایی به حساب می آید.
او در سال 1994، یعنی در همان سال انقلاب بزرگ نلسون ماندلا به دنیا آمده و حالا جوانی باهوش، پرشور و جاه طلب است که می تواند الهام بخش هر پیر و جوان آفریقایی و غیرآفریقایی باشد.»
داستان جالب انتخاب یک نماد ویژه برای جام های جهانی، ماجرای چهل ساله است. «ویلی» در جام جهانی 1966 انگلیس، نخستین عروسک جام های جهانی بود. عروسک های جام جهانی، نقش ویژه ای در تمام رقابت های بزرگ چندین دوره اخیر داشته اند و به نمادی فرهنگی برای این رویداد بی نظیر تبدیل شده اند.
موضوعات مرتبط: حواشی
گردآوری :سید حسن نجات
تماشای مسابقه
|
تماشای مسابقه برای سلامتی شما خوب است، حتی اگر تیم محبوب شما در ضربات پنالتی ببازد. گروهی از پزشکان اسکاتلندی توانایی تحمل فشارهای روانی را قبل، بعد و در حین رقابت های سه دوره از مسابقات جام جهانی فوتبال بررسی کردند. نتایج این مطالعه نشان داد که در هفته های نزدیک به جام جهانی، تعداد بیمارانی که به مراکز درمانی مراجعه میکنند، افزایش مییابد. این آمار به طور ناگهانی در طول مسابقات افت میکند و این روند تقریباً تا هشت هفته بعد از پایان مسابقات ادامه دارد. به طور میانگین %14 از تعداد بیماران مراجعه کننده کاسته میشود.
![]() |
موضوعات مرتبط: حواشی
ادامه مطلب
.: Weblog Themes By Pichak :.




























































